داماد جوان وقتی برای انتقام، پدر زن میانسالش را به بیابان های اطراف تهران می برد، فکرش را نمی کرد به اتهام آدم ربایی دستگیر شود.
به گزارش میزان، اواسط بهمن سال گذشته مرد میانسالی با مراجعه به دادسرای امور جنایی در شکایتی به بازپرس شعبه هفتم، گفت: شغل من بنایی است. روز گذشته برای رفتن به سرکار در کنار خیابان منتظر بودم که یک پراید سفید رنگ با چهار سرنشین جلوی پایم توقف کرد. مرد راننده مدعی شد کار بنایی دارد و من نیز سوار خودرواش شدم. در طول راه یکی از سرنشینان خودرو کلاه بر سر داشت و نتوانستم صورتش را ببینم.
دقایقی از حرکت خودرو نگذشته بود که آنها با تهدید مرا به حاشیه شهر بردند. وقتی به بیان های اطراف شهر رسیدیم متوجه شدم مرد کلاه دار دامادم رضا است. او چند ماهی بعد از عقد با دخترم دچار اختلاف شده بود.
رضا به زور و تهدید از من خواست چند سند، مبایعه نامه و سفته را امضا کنم و گرنه مرا می کشد. از ترس هر کاری که او خواست انجام دادم. بعد از امضا کردن اسناد آنها مرا به شدت کتک زده و با سرقت 500 هزار تومان وجه نقد همراهم در بیابان رهایم کردند.
با اعلام این شکایت، بازپرس سعید احمد بیگی به تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی ماموریت داد تا داماد ناخلف را شناسایی و به همراه همدستانش دستگیر کنند.
در حالی که ۳ ماه از ربودن مرد میانسال می گذشت او بار دیگر با مراجعه به دادسرا مدعی شد دامادش را به اتهام نپرداختن مهریه به زندان انداخته است. با شناسایی رضا او صبح امروز برای انجام تحقیقات به دادسرای امور جنایی منتقل شد.
پسر جوان با قبول ربودن پدرزنش گفت: همسرم قبل از عقد خیلی به من دروغ گفت. بعد از عقد من متوجه تمام دروغ های او شدم. دروغ های همسرم باعث شد از او و خانواده اش کینه به دل بگیرم، به همین خاطر پدر زنم را ربودم تا او را ادب کنم. برای اجرای نقشه ام نیز با پرداخت 500 هزار تومان به دوستانم از آنها کمک گرفتم.
با اعترافات متهم و همدستانش آنها با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی به جرم آدم ربایی بازداشت و در اختیار کار آگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.