فرارو- استاد حسن کسایی موسیقیدان بزرگ ایرانی و نوازنده شهیر ساز «نی» اگرچه این روزها به واسطه شبکه سرگرمی و نشاط (نسیم)! برای عامه مردم و به خاطر قطعه زیبای «سلام صبحگاهی» و داستان پیدایش آن شناخته شده است اما جایگاه هنری او در میان شنوندگان متخصص موسیقی ایرانی بسیار فراتر از آن است.
استاد حسن کسایی با یک واسطه شاگرد نایب اسدالله است کسی که در مورد او گفته اند که ساز «نی» را از آغل گوسفندان به دربار شاهی برد. می گویند که در سفری که نایب اسدالله به اتفاق ناصرالدین شاه به انگلستان داشته با نوازندگی خود موجب تحیر ملکه شده و ملکه گردنبند خود را به وی اعطا کرده است.
کسایی در ردیف شاگرد استاد ابوالحسن صبا بود اما «نی» را از مهدی نوایی آموخت و تغییراتی اساسی در صدادهی این ساز ایجاد کرد. تا پیش از او دهانه ساز را کنار لب می گذاشتند و صدای تولید شده شفاف نبود. کسایی خود در یک مصاحبه تاکید می کند که اولین نفری بوده است که ساز را در میانه دو دندان «پیش» گذاشته و از آن صدایی شفاف درآورده است.
همکاری وی با نوازندگان و خوانندگان مشهور آن زمان چون جلیل شهناز، علی تجویدی، احمد عبادی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری و... باعث شد تا نی همردیف سازهای دیگر قرار بگیرد. کمپانی C.B.S فرانسه در سال ۱۳۴۶یک صفحهٔ دورو از نوازندگی او ضبط کرد. اجراهای متعدد کسائی در جشن هنر شیراز موجب شد تا وی با نوازندگان بزرگ جهان از جمله راوی شانکار، شاران رانی و بسم الله خان، دیدار کند.
پس از انقلاب و تا سال 1374 ساز کسایی در ایران مهجور ماند. با از بین رفتن آرشیو موسیقی رادیو اصفهان، کسائی هم از صدا و سیما برکنار و حقوقش قطع شد. اما او در این سالها به کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه و هلند سفر کرد و در چند برنامه رادیویی، به اجرای برنامه پرداخت. در سال ۱۳۶۹، تندیس وی در گالری مفاخر هنری جهان در لندن نصب شد.
کسایی قطعه سلام را در سال 1328 و در سن 21 سالگی ساخته است. خود در یک برنامه گفته است که ریتم و مضمون آن را از نحوه سلام کردن فردی در بازار الهام گرفته است. قطعه ابتدا به نام «پل خواجو» نامگذاری شد و بعدها به «سلام صبحگاهی» تغییر نام داد.
استاد فرهنگ شریف نوازنده پیشکسوت این قطعه را به اسم «شادی و امید» با تار نواخته و سالها این قطعه صبح ها از رادیو ایران پخش می شده است. حمید متبسم نیز در یک اجرا روایتی جدید از این قطعه ارائه کرده است. اما حسین علیزاده در سال 72 در آلبوم صبحگاهی این قطعه را به همراه گروه سازهای ملی تنظیم کرد و به استاد کسایی تقدیم کرد که در ادامه می شنوید.
کسی که به موسیقی ایرانی تسلط داشته باشد و آشنایی نسبی هم از ساز نی داشته باشد می داند که محدودیت های ساز نی به چه اندازه است و اجرای دستگاه های ایرانی با نی به چه اندازه مشکل است.
تا قبل از استاد کسایی اجرای نی محدود به دستگاه هایی چون شور و دشتی و متعلقات آن بوده است و این استاد کسایی بود که نشان داد که حتی دستگاههایی چون راست پنجگاه را هم می توان با نی اجرا کرد.
هر کسی که اکنون ادعایی در نی نوازی نیز دارد خود را مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد ایشان می داند. به نوعی ایشان شناسنامه مکتب جدید نی نوازی شده است.
و کلام آخر اینکه چه غم انگیز و غریبانه ایشان از میان ما کوچ کردند.
حالا باید استاد شجریان بخونه. مثلا همایون :همچو نی می نالم از سودای دل. آتشی در سینه دارم جای دل
ناشناس
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۸
البته اين قطعه چهارگاهه
ناشناس
۰۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
بله استاد در دستان خونده. دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت، ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت....اونم منظورم دستگاه همایون نبود. شعری بود که همایون خونده بود یکدفعه به ذهنم اومد. سپاس از شما
انشا ا...
تا قبل از استاد کسایی اجرای نی محدود به دستگاه هایی چون شور و دشتی و متعلقات آن بوده است و این استاد کسایی بود که نشان داد که حتی دستگاههایی چون راست پنجگاه را هم می توان با نی اجرا کرد.
هر کسی که اکنون ادعایی در نی نوازی نیز دارد خود را مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد ایشان می داند. به نوعی ایشان شناسنامه مکتب جدید نی نوازی شده است.
و کلام آخر اینکه چه غم انگیز و غریبانه ایشان از میان ما کوچ کردند.
انشالله شاگردان مستقيم و غير مستقيمشون راهش رو ادامه بدن