کد خبر: ۱۷۳۵۴۸

جلوه «رحمانی» ایران

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ - ۰۱ دی ۱۳۹۲
جاوید قربان‌اوغلی، مدیرکل پیشین وزارت خارجه در روزنامه شرق نوشت: 

تصویب قطعنامه «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» در سازمان‌ملل متحد که طرح رییس‌جمهور کشورمان در سخنرانی مجمع‌عمومی بود، باوجود اهمیت آن با اقبال نسبتا اندکی (در مقایسه با دیگر رویدادها) از سوی رسانه‌ملی، روزنامه‌ها و حتی تحلیلگران مواجه شد.

به‌طور طبیعی دستاوردی چنین بزرگ در سازمان‌ملل متحد در اولین سال جلوس روحانی بر کرسی اداره کشور در شرایطی که حاکمیت هشت‌سال گذشته چهره‌ای مخدوش از ایران را به نمایش گذاشته بود، می‌توانست اگر نه در صدر اخبار که حداقل بخش مهمی از جریان خبری کشور را که انحصار دیداری آن در دست رسانه ملی است، به خود اختصاص دهد. خصوصا اینکه در موضوعاتی بسیار کم‌اهمیت‌تر از تصویب این رویداد، صداوسیما در ساعات پرشنونده و بیننده برنامه‌های متعددی با حضور کارشناسان در اختیار افکارعمومی قرار می‌دهد.

قطعنامه پیشنهادی هیات نمایندگی کشورمان در سازمان‌ملل‌متحد که منبعث از سخنان پراهمیت حسن روحانی در اولین حضورش در مجمع‌عمومی بود با 190 رای موافق به تصویب رسید. تنها مخالف این قطعنامه رژیم صهیونیستی بود. جالب اینکه همه کشورهای غربی که از منظر ما متحدان آن رژیم تلقی می‌شوند از قطعنامه پیشنهادی روحانی حمایت کردند. بر اساس گزارشات خبری سازمان‌ملل نماینده ایالات متحده آمریکا طی سخنانی ضمن حمایت از این قطعنامه و رای مثبت به آن گفته است: «واشنگتن معتقد است که گفت‌وگو بهترین راه برای مقابله با افراط‌گرایی و خشونت در جهان است.»

حمایت جهانی از ایده «گفت‌وگوی بین تمدن‌ها»ی سیدمحمد خاتمی و نامگذاری سال 2001 به‌عنوان سال گفت‌وگوی تمدن‌ها و اجماع جهانی در حمایت از ایده حسن روحانی در قالب قطعنامه مصوب «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» قبل از هرچیز نمایانگر این واقعیت است که جهان خسته از جنگ، افراطی‌گری، خشونت و نابردباری از هر ایده‌ای که تصویری انسانی از جهان را خواستار باشد حمایت می‌کند. انزوای رژیم صهیونیستی و تنهاماندن او در شرایطی که تابلو همه کشورهای جهان در مجمع‌عمومی سازمان‌ملل با رنگ سبز به علامت حمایت از این قطعنامه در منظر افکار عمومی جهان قرار داده می‌شود، پیروزی ایده انسانی مکتب و حکومتی است که حسن روحانی آن را نمایندگی می‌کند.

درست است که باید واقع‌بین بود و جهان را درست ارزیابی کرد. بنا ندارم تغافل کرده و منکر هژمونی حاکم بر جهان شوم. اهل فن و کسانی که با سازوکار بین‌المللی آشنا هستند می‌دانند که حاکمیت غرب بر بسیاری از نهادها و سازمان‌های بین‌المللی، همواره مانعی در پیشبرد و تصویب قطعنامه‌هایی است که از سوی کشورهای در حال توسعه، بلوک‌های منطقه‌ای و... پیشنهاد می‌شود خصوصا اینکه این قطعنامه‌ها وارد حریم‌هایی شود که در سیاست بین‌الملل منطقه قرمز یا ممنوعه آنان تلقی می‌گردد. اتفاقا در چنین فضایی است که قطعنامه پیشنهادی ایران «جلوه‌گری» کرده و آن قدرت‌های هژمونیک را با قدرت منطق خود کیش‌ومات کرده، آنان را وادار به حمایت از خود می‌کند و افراطی‌ترین رژیم جهان را در مقابل دیدگان حیرت‌زده جهان به انزوا می‌کشد.    

این روش تجلی منطق «قول لین» و «جادلهم بالتی هی احسن» کتاب عالمگیر آسمانی پیامبر رحمت است. اهمیت رایزنی‌های هیات نمایندگی ایران در سازمان‌ملل و وزارت خارجه برای تبدیل پیشنهاد رییس‌جمهور به قطعنامه‌ای که با «اجماع» تصویب شود، برای اهل فن دیپلماسی پنهان نیست و دشواری‌های آن، اهمیت این اتفاق را به‌خوبی نشان می‌دهد. زنجیره‌ای که با ایده انسانی «گفت‌وگوی تمدن‌ها»ی خاتمی آغاز شده بود و هشت‌سال فضای بین‌المللی را عطرآگین کرده و نام ایران را در جهان پرآوازه کرده بود اینک بار دیگر ایده انسانی و رحمانی «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» به‌هم وصل شده است. دریغ که این زنجیره در هشت‌سال ریاست احمدی‌نژاد و هشت‌سال حضور مستمر در سازمان‌ملل با طرح ایده‌هایی ناصواب فرصت تداوم نیافت.

اما روش دیگری هم وجود دارد که خاتمی و روحانی با ایده‌هایی که خود مبتکر آن بودند، جهان را در مقابل ماندلا به کرنش واداشت تا جایی‌که دشمنانش هم با تکریم او درصدد بزرگ‌کردن خود بر آمدند. اینکه کدام‌یک از این‌دو با راهبرد‌های اسلام و ایران سازگارتر است را باید در پاسخ جهان، ملت‌ها و تصویری که از ایران به دنیا ارایه می‌شود جست‌وجو کرد. در شرایطی که افراطی‌گری، خشونت‌طلبی به نام اسلام القاعده و طالبان و وهابیگری چهره‌ای مشوه از اسلام را به جهان نشان می‌دهد، روش خاتمی و روحانی می‌تواند منطبق بر عقلانیت و نمایش «جلوه‌ای رحمانی» از اسلام و ایران عزیز در جهان پرآشوب امروز باشد.