دكتر عباس آخوندي؛ امام علي(ع) راد مرد تاريخ، مرد اقتصاد هم بود؛ او در طول زندگي خود با موفقيت كمنظيري اقدام به توليد اقتصادي و خلق ثروت شخصي كرد. همزمان رويكرد نظري او در گسترش زيربناهاي توليد اعم از نهادهاي اقتصادي و زيربناهاي فيزيكي در سطح سرزميني و همچنين دريافت او از سازمان مديريت اقتصاد در سطح كلان حائز تامل جدي است.
تاكنون آنچه از علي(ع) براي ما تصوير شده، بيشتر بيانگر جنبههاي ايمان، عصمت، علم، شجاعت، مهرباني، شفقت، اخلاق، ايثار، فداكاري، زهد، بيرغبتي به دنيا، بردباري، سياست، كياست، امانت، وفاداري و هزاران صفت نيكوي ديگر بوده است. به عبارت ديگر ما علي(ع) را به مثابه آيينه تمامنماي صفات جمال و جلال خداوندي شناختهايم، كه صد البته اين چنين است. ليكن كمتر كسي با ما از علي(ع) به عنوان مرد زندگي، اقتصاد و توليد سخن گفته است. اين قلم در اين يادداشت در پي اشارهاي كوتاه به جنبههاي توليد و اقتصاد در زندگي اين امام همام است. پيش از پيشبرد بحث، ذكر دو نكته بسيار ضروري است. نخست آنكه مقام عصمت علي(ع)، قلم را بسيار محتاط ميكند كه مبادا لغزش آن خالي بر اين آيينه غماز انسانيت وارد آورد. دوم آنكه، فضاي تاريخي زندگي علي(ع) و فهم امروزين ما از توليد و اقتصاد هزار و چهارصد سال فاصله دارد. بنابراين، انتظار تطبيق يك به يك واژهها و الگوهاي به كار گرفتهشده در كلام مولا با شرايط امروزين، انتظاري بيمورد است. ليكن، رويكردهاي بنيادين ايشان به مفاهيمي چون حق و عدل و سيره عملي و علمي او جاي تامل هزار باره دارد.
در مدت بيست و پنج سالي كه علي(ع) از حوزه قدرت به دور بود، زندگي اقتصادي فعالي داشته است. با توجه به غلبه اقتصاد كشاورزي، او در اين دوره اقدام به احياي اراضي و توسعه نخلستانهاي فراواني كرده است. روش علي(ع) توسعه توليد و خلق ثروت از اراضي موات بوده و او خود اعلام ميدارد كه من حتي يك وجب از زمينهاي آباد را كه در آن زمان تحت عناوين اسلامي توزيع ميشده است، دريافت نكردهام. از امام باقر (ع) نقل است كه روزي علي بر تلي از هستههاي خرما نشسته بود. از او پرسيدند كه اينها چيست و او گفت صدهزار درخت خرما به خواست خدا. علي همه آنها را كاشت و غرس كرد و همگي به ثمر رسيدند. نامهايي چون عينالبحير، عين ابي نيزر، عين نولا و بغيبغه نام باغهايي است كه علي(ع) در ينبع آباد كردهاند. گويند تنها محصول بغيبغه در زمان علي (ع) به يك هزار وسق كه هر وسق معادل يكصد و شصت من است ميرسيده است. او در ناحيه فدك، خيبر، فقيران، مدينه و سويقه نيز اراضي زيادي را آباد كرده است. در وصيتنامهاي كه حضرت امير در مورد اموال خود كرده است به املاك خود در ينبع، واديالقري، ذعه، اذينه و قصيره اشاره ميكنند.1
ميتوان گفت ثروتي كه علي (ع) ايجاد كردهاند همگي از مسير كارآفريني بوده است. ايشان از روزي كه وارد مدينه شدند گاهي مشغول جنگ و جهاد بوده و گاهي درتوليد و حتي گاهي در باغها و مزارع ديگران كار ميكرده و مزد ميگرفتهاند. هرچند ايشان شخصا اقدام به كار يدي ميكردهاند، تعدد باغات ايشان حاكي از استقرار يك نظام توليد دارد. فردي به نام مبرد ميگويد من متصدي كارهاي مزرعه عين ابي نيزر و بغيبغه علي (ع) بودم. روزي ايشان به مزرعه آمدند و گفتند چيزي براي خوردن داري؟ گفتم چيزي در خور شما ندارم. قدري كدو دارم كه با پي شتر سرخ كردهام. فرمود همان را بياور. آنگاه برخاست و در نهر كوچكي كه آنجا بود دستش را شست و بر سر سفره آمد و از آن غذا كمي خورد. دوباره به نهر بازگشت و دست خود را با شني كه آنجا بود شست، آبي آشاميد و كلنگ را برداشت و در چشمهاي كه در حال حفر بود وارد شد و مشغول حفاري گشت و در همين اثنا ناگاه آبي بسان گردن شتر فوران كرد.
از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: زماني را به ياد ميآورم كه در حضور رسول خدا (ص) از گرسنگي سنگ بر شكم ميبستيم، در حالي كه اكنون صدقه مال من سالانه به چهل هزار دينار ميرسد.2 بنا به گفته مرحوم آيتالله سيدمهدي روحاني هر هزار دينار معادل هشتصد مثقال صيرفي طلا است.3 رويكرد امامان (ع) به سرمايه نيز جاي تامل فراوان دارد. گويند روزي امام باقر (ع) فرمود آيا فلان كس ملك خود را فروخته است؟ پاسخ شنيد آري. ايشان فرمود كه در تورات نوشته شده است كه هركس زمين يا آبي را بفروشد و پول آن را صرف خريد زمين و آب ديگر نكند، پولش هدر رفته است. همين مضمون از حضرت صادق (ع) نيز شنيده شده است. يكي از ياران به ايشان گفت كه من ملكي را به قيمت زياد ميفروشم و ملكي از آن وسيعتر ميخرم.
حضرت در مقام مشاوره مطلبي به اين مضمون فرمودند كه اين اشكالي ندارد؛ چرا كه هر كه آب و گلي را بفروشد و پول آن را در آب و گل ديگري صرف نكند، مالش از دستش ميرود. باز همين مضمون در كلام حضرت جواد (ع) يافت ميشود كه فرمود هركه خانهاي را بفروشد و پول آن را صرف چيزي مشابه نكند، آن پول بر او مبارك نخواهد بود. گويي ايشان ميخواهند بگويند كه بايد سرمايه را حفظ كرد و رشد داد و صرفا از عايدي سرمايه و كار بايد هزينه كرد. حضرت امير (ع) باغات خود را حتي در زماني كه به قدرت رسيدند نيز حفظ كردند. مشهور است كه ايشان براي مخارج خود و خانوادهاش حتي در دوران خلافت از بيتالمال استفاده نميكرده است. اين گفته ايشان است كه فرمود تا زماني كه در مدينه درخت خرما دارم از مال شما نخواهم خورد. البته مقايسه اين ادبيات با ادبيات رايج در كشور حتي در مجامع مذهبي، شگفتآور است. به باور اين قلم، نقش گفتمان ماركسيستي دهه بيست خورشيدي به جا مانده از حزب توده را در اين ميان نبايد از ياد برد.
1- جهت اطلاع بيشتر درباره سيره علي (ع) در احياي اراضي و موقوفههاي ايشان به فصل سوم از جلد دوم كتاب اصول مالكيت در اسلام نوشته مرحوم آيتالله علي احمدي ميانجي مراجعه شود.
2- علي احمدي ميانجي، اصول مالكيت در اسلام، جلد 2، ص. 74.
3- علي احمدي ميانجي، اصول مالكيت در اسلام، جلد 1، ص. 52