نگاهی عمیق و غمگین به زن بودن
لدا کاروسو (الیویا کولمن) یک استاد حدودا ۵۰ ساله دانشگاه است که دارد تعطیلاتش را به تنهایی در یونان سپری میکند. اما ناگهان یک خانوادۀ مرموز از راه میرسند که یکی از آنها یک مادر جوان غیرقابل پیشبینی به اسم نینا (داکوتا جانسون) است. بعد از رسیدن آنها لدا به یاد گذشتهاش میافتد و این احوال او را زیر و رو میکند.
ماجرای این فیلم به سال 1386 میلادی برمیگردد و ماجراهای آخرین «محاکمه از طریق مبارزه» را که در فرانسه انجام شده است، از نگاه سه نفر به تصویر میکشد: نورمن نایت ژان دو کارگ (با بازی مت دمون) که دوست سابقش لو گریس (آدام درایور) را به تجاوز به همسرش مارگریت (جودی کومر) متهم کرده؛ لو گریس که منکر انجام این جرم است؛ و مارگریت که اگر همسرش در مبارزه شکست بخورد سوزانده خواهد شد.
فیلم «نابخشودنی» با بازی ساندرا بولاک اصلا شبیه فیلمهای مخصوص کریسمس نیست، زیرا احساس غالبی که در آن جریان دارد خشم و اندوه است. داستان گناهکاری که حتی بعد از آزادی از زندان هم از زندان گناهش خلاصی ندارد.
در آیندهای بسیار دور، ریاضیدانی به اسم هری سلدون (با بازی جارد هریس) با استفاده از یک فرمول، سقوط امپراطوری کهکشانی را پیشبینی میکند؛ پیشبینیای که باعث وحشت امپراطور (لی پیس) میشود. سلدون و همراهانش تصمیم میگیرند دائرةالمعارفی تهیه کنند که دانش گستردۀ بشر را برای نسلهای بعدی که در عصری تاریک زندگی خواهند کرد حفظ کند.
فیلمی دربارۀ نژادپرستی و استعمار
فیلم سفید روی سفید روایت حضور یک عکاس در منطقهای مستعمره نشین است. ما از نگاه او به تباهی و پستی فرهنگی نگاه میکنیم که قرار است آبادی و تمدن را به ارمغان بیاورد.
انیمیشن حتی موشها هم تعلق به بهشت هستند روایت دوستی و همکاری یک موش با دشمن قدیمیاش روباه است؛ اما نه روی زمین بلکه در بهشت!
«بازگشت به صحرا» یک انیمیشن حیوانی شاد دربارۀ حیواناتی است که در استرالیا از اسارت فرار میکنند. این فیلم به نوعی پاسخ نتفلیکس به انیمیشن «ماداگاسکار» است.
فیلمی کمدی دربارۀ حرفۀ خبرنگاری
فیلم فرانس روایت احوالات یک خبرنگار به اسم فرانس (Lea Seydoux) است که شخصیتی جاهطلب و پیگیر دارد و کارش را با قدرت و کنترل کامل انجام میدهد؛ و البته این به مذاق همسر و همکارانش چندان خوش نمیآید.
داستان هیولای دوست داشتنی و دخترک تنها
امیلی الیزابت (Darby Camp) یک دختربچۀ تنهاست که پیش داییاش زندگی میکند. یک روز امیلی یک سگ کوچولو از آقای بریدول جادویی (John Cleese) هدیه میگیرد. روز بعد وقتی امیلی از خواب بیدار میشود میبیند که سگ کوچولو خیلی خیلی بزرگ شده است.
یک طراح بالۀ نروژی به اسم آنیا (Andrea Braein Hovig) در حال آماده شدن برای کریسمس است که پزشکان به او میگویند توموری در مغزش دارد که منجر به مرگش خواهد شد. این مسئله باعث میشود که رابطۀ آنیا و همسرش توماس (Stellan Skarsgard) که مدتهاست رو به سردی رفته، دوباره در مرکز توجه قرار بگیرد؛ آیا آنها میتوانند احساس حمایت و اعتماد متقابلشان را احیا کنند؟
در سال ۱۹۵۲ و در اوج موفقیت برنامۀ تلویزیونی «من عاشق لوسی هستم»، لوسیل بال (با بازی نیکول کیدمن) و دسی آرناز (خاویر باردم) با بدترین هفتۀ عمرشان مواجه میشوند. شبکه فهمیده است که لوسی پیوندهایی با حزب کمونیست دارد؛ لوسی باردار است و این ممکن است باعث قطع برنامهشان شود؛ و زندگی مشترک آنها دارد به سمت جدایی میرود. در این اوضاع هیچکس نمیخندد به جز بینندگان از همه جا بیخبر برنامه.
فیلمی مهگرفته و ماخولیایی دربارۀ یک فرزند عجیب
اگر فیلمها بو داشتند، فیلم «بره» بوی پشم خیس گوسفند، علف خشک، مه یخزده و نفس حیوانات میداد. سراسر این فیلم غرق در نوری یخزده است. این اولین فیلم ولادیمیر یوهانسون است و همزمان هم یک داستان پریان است و هم یک فیلم ژانر وحشت.
این فیلم یک نگاه تازه و مفرح به مضمون خونآشامهاست. فیلمی کمهزینه با بازیهای خوب و داستان ساده.
دو اخترشناس به نامهای دکتر راندال مینتی (با بازی دیکاپریو) و دکتر کیت دیبیاسکی (جنیفر لاورنس) شواهدی را به رئیسجمهور (مریل استریپ) ارائه میکنند که نشان میدهد یک شهاب سنگ عظیم تا شش ماه دیگر زمین را نابود خواهد کرد؛ اما او آنها را جدی نمیگیرد. به همین خاطر این دو منجم تصمیم میگیرند خودشان بقیۀ دنیا را قانع کنند که پایان نزدیک است.
قدم گذاشتن به درون فیلمهای ترسناک
این فیلم ماجرای یک سانسورچی فیلم است که احساس میکند یکی از فیلمهای ترسناکی که برایش فرستادهاند، در واقع روایت بخشهایی از زندگی اوست.
در آیندهای نزدیک، کسانی که مبتلا به بیماریهای کشنده هستند، گزینۀ عجیبی برای انتخاب دارند. دکتر اسکات (با بازی گلن کلوز) این گزینه را به کامرون تاکر (ماهرشالا علی) پیشنهاد کرده است؛ مرد جوانی که یک همسر باردار و یک پسر کوچک دارد. اما آیا کامرون میتواند خانوادۀ خودش را به دست یک نسخه از خودش (که در آزمایشگاه به وجود میآید و همۀ خاطرات او را دارد) بسپارد تا خانوادهاش را از اندوه مرگ خودش نجات بدهد؟
عواطف خانوادگی در یک آخرالزمان رباتی
کتی میچل (با صداپیشگی ابی جیکوبسون) دارد آماده میشود که خانوادهاش را ترک کند و به مدرسۀ فیلمسازی برود. در همین وضعیت، پدرش (دنی مکبراید) به این نتیجه میرسد که آنها تا به حال خیلی از هم دور بودهاند؛ به همین خاطر تصمیم میگیرد با هم به سفری خانوادگی بروند. اما این سفر با وقوع یک جور آخرالزمان رباتی به هم میریزد. حالا آنها آخرین خانوادۀ باقی مانده روی زمین هستند.
آنتونیو (جاستین چان) یک کرهای-آمریکایی است که همراه همسر باردارش کتی (آلیسیا ویکاندر) در لوئیزیانا زندگی میکند. ناگهان او را تهدید به بازگرداندن به کره میکنند؛ جایی که او به سختی آن را به یاد میآورد. این اتفاق خانوادۀ نوپای او را از هم میپاشد و او را به ناگزیر با گذشتۀ اندوهناکش رو به رو میکند.
در فیلم کمدی خداحافظ احمقها، آرایشگری به اسم سوزی تراپت (با بازی ویرجین افیرا)، به خاطر تاثیر اسپریهای آرایشی، به یک بیماری نقص ایمنی مبتلا شده و در حال مرگ است. او ۲۸ سال پیش پسرش را رها کرده و حالا آخرین آرزویش این است که او را پیدا کند. سوزی برای این کار به سراغ یک متخصص بدنام فناوری اطلاعات به اسم جان باپتیست کوچاس (آلبرت داپونتل) میرود که برای او به یک یار وفادار تبدیل میشود.
فیلم خانه شب روایت ترسناک و کابوسوار زندگی زنی تنها است که میخواهد راز خودکشی شوهرش را کشف کند.