موگرینی در ادامه خاطرنشان ساخت: «معیار ما برای قضاوت در مورد پایبندی ایران به تعهداتش ذیل برجام صرفاً گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و آژانس تاکنون پایبندی ایران به این تعهدات را تأیید کرده است.»
در این میان به سناریوی مهم دیگری هم باید اشاره کرد و آن احتمال عدم موفقیت سفر آبه است. به طور کلی برای این سفر پر مخاطره دو نتیجه قابل تصور است: نخست اینکه آبه موفق میشود ایران و آمریکا را به برقراری گفتگو مستقیم یا غیرمستقیم متقاعد کند. دوم، اینکه آبه در وساطت خود شکست میخورد. سناریوی عدم موفقیت آبه، میتواند تنشها را بیش از پیش افزایش دهد. چرا؟
در بیانیه تاسیس اینستکس که توسط وزرای خارجه فرانسه، بریتانیا و آلمان منتشر شد، آمده بود که تجارت بشردوستانه با ایران فقط گام اول عملیاتی کردن این سازوکار است. به همین دلیل، از دیدگاه ممدوف، اروپا با محدود کردن اینستکس به تجارت بشردوستانه عملا به اجراکننده تحریمهای آمریکا تبدیل شده است.
این مقام مدعی شده پیامش به ایران ساده بود مبنی بر اینکه دولت ترامپ به تنهایی میتواند اوضاع را متشنج کند، ایرانیان نباید به دام بیافتند، روی آتش بنزین بریزند و مثلا با خروج کامل از توافق هستهای اوضاع را از بد به بدتر تبدیل کنند.
از دیدگاه رایت، محاسبه اوباما این بود که حذف خطرناکترین مسئله (توانمندی هستهای) و برقراری یک کانال دیپلماتیک، راه گفتگو بر سایر مسائل مانند برنامه موشکی، نفوذ منطقهای و مسئله حقوق بشر را هموار میکند.
سناریوی دوم اندکی بدبینانهتر است. بر اساس این سناریو، ترامپ به دیپلماسی پرزرق و برق و گرفتن عکس با رهبرانی که هرگز قبل از او رئیسجمهوری از آمریکا با آنها عکس نگرفته است، علاقه شدیدی دارد. به همین دلیل، مکررا از تمایلش برای «دیدار با سران ایران» سخن میگوید.
ظریف: «ما یک سال صبر کردیم، دوستان ما در روسیه و چین روابط خوبی را با ما حفظ کردند، گرچه در برخی موارد آنچه نبود که توقع داشتیم، ولی روسیه روابط بسیار خوبی با ما داشته و همکاریها گسترش یافته است.»
فرانسه روز سهشنبه هشدار داد در صورتی که ایران اجرای بخشهایی از توافق هستهای را متوقف کند، مجبور خواهیم بود که تحریمهایی را علیه تهران اعمال کنیم.
نیویورکتایمز افزود: «اما کارزار فشار، تندروها را در تهران تقویت میکند و نشانههایی وجود دارد که مقامات بلندپایه رژیم ممکن است (از توافق) خارج شوند. دولت ترامپ، بازی خطرناکی را در ایران بازی میکند که ریسک بروز سوءمجاسبه جدی دو طرف را به همراه دارد. حتی دشمنان هم میتوانند راههایی برای گفتگو پیدا کنند. برقراری کانالی برای دفع نزاعهای محتمل، باید در اولویت قرار گیرد.»
برخی ناظران غربی نیز چنین سناریویی را مطرح میکنند. به عنوان نمونه، اخیرا مجله بریتانیایی «اسپکتیتور» با استناد به گفتگوهایی با مقامات سابق و فعلی آمریکا به این نتیجه رسید که اگر ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ پیروز شود و نظام ایران هم پابرجا باقی بماند، شاید به اقدام نظامی علیه ایران متوسل شود.
صبر ایران لبریز میشود
تحلیلگران بین المللی نیز معتقدند که دولت ترامپ تمام ابزارهای غیرنظامی خود را برای اعمال فشار حداکثری بر ایران به کار گرفته است. اما ایران در مقابل این فشارهای بیسابقه، سیاست صبر استراتژیک را در پیش گرفته است. سیاستی که ممکن است بزودی به نقطه پایان برسد.
به طور کلی سال ۱۳۹۸، برای دولت و ملت ایران سال سختی خواهد بود. در این سال، امکان وقوع هیچکدام از سناریوها و احتمالات خوب و بد منتفی نیست. حتی اگر ایران و آمریکا در این سال، وارد مذاکرات شوند، احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات و رفع تحریمها و عادیسازی روابط اقتصادی کشور ظرف یک سال، بعید خواهد بود.
اروپا چگونه میتواند تحریمها را دور بزند؟
قبل از سال ۱۹۵۰، دولت آمریکا قویا با تاسیس EPU مخالف بود دقیقا همانگونه که الآن با اینستکس مخالفت میکند. آمریکا نگران بود که کشورهای اروپایی بتوانند واردات از یکدیگر را آسانتر کنند.
«چرا شما آمریکاییها اینقدر شیفته ایران هستید؟ ایران مثل دوست دختر سابق شما میماند که شما همیشه حسرت او را میخورید. اما او فقط به دنبال این است که به شما آسیب بزند. زندگی شما بدون ایران بسیار بهتر است. ما عربها، مثل همسر مظلوم شما هستیم که فقط یک رابطه خوب با شما میخواهیم، اما هر گاه آن دختر جسور ایرانی به شما چشمک میزند، ما را رها میکنید.»
حمایت جامعه بین المللی از ایران، در کنار انعطافپذیری آن، دو گزینه برای آمریکا باقی میگذارد: یا از رویکرد حداکثری خود عقب نشینی کند یا اینکه اتخاذ اقدام پنهان یا آشکار نظامی را در نظر بگیرد. غیر از این دو گزینه، آمریکا گزینههای اندکی خواهد داشت.
یک فرضیه جایگزین وجود دارد که سیاستهای به ظاهر متناقض ترامپ در برابر ایران و کره شمالی را توجیه میکند. شاید هستهایزدایی کامل و قابلراستیآزمایی در هر دو مورد، هدف نیست. در مورد ایران، شاید هدف واقعی، تغییر رژیم، از جمله با اقدام نظامی، است.
بنا به ادعای روگان، ظاهرا مقامات عالیرتبه ایران به این نتیجه رسیدهاند که ظریف، بدون اینکه منفعت اقتصادی برای کشور بیاورد، نظام را ضعیف جلوه میدهد. این تحلیلگر در پایان نوشت: «واضح است که طوفانها در سیاستورزی ایران در حال بزرگ شدن است.»
این مقامات حتی از تمدید معافیتهای فروش نفت ایران به مشتریان بزرگ و نیز استمرار ارتباط ایران با اقتصاد جهانی هم حمایت میکنند. منابع به این وبگاه گفتهاند که در ماههای اخیر، برخلاف تلاشهای ترامپ، برخی عناصر دولت او با هدف حفظ توافق هستهای از طریق کانال غیرعلنی با اروپاییها و سایر متحدان گفتگوهایی انجام دادهاند.
برنامه هستهای ایران، موجب نگرانیهای جدی در ریاض شده است. چندین بار سیاستمداران عربستان از تمایلشان به ایجاد توان هستهای مشابه با ایران سخن گفتهاند. آخرین بار، سال گذشته بود که شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، گفت: «بدون شک، اگر ایران سلاح هستهای بسازد، ما هم در اسرع وقت همین کار را خواهیم کرد.»
پایگاه خبری واشنگتن فریبیکن گزارش داده است که «برخی اعضای دولت ترامپ بهطور محرمانه وارد مذاکراتی با اروپا شدهاند تا توافق هستهای را در دوران ریاستجمهوری ترامپ زنده نگه دارند».