«اعیاننشین شدن» (gentrification) با جامعه ایرانی و شهرهایش چه میکند؟
بحران اقتصادی ایران در سالهای اخیر، موجب شده که بسیاری از ایرانیها کیفیت محل زندگی خود را یک پله کاهش بدهند: اگر در مرکز شهر زندگی میکردند، حالا به حاشیه شهر رفته اند و اگر در محلهای گرانتر بودند، حالا به محلهای ارزانتر رفته اند. اما این روند (که از قضا در جهان هم سابقه دارد) چه نگرانیهایی ایجاد میکند؟
با تسلط طالبان بر افغانستان، برخی از مردم این کشور از ترس و مشکلات معیشتی به سوی مرزهای ایران فرار کردند و برخی موفق به رسیدن به شهرهای مرکزی از جمله اصفهان شدند. این گزارش تصویری از خانواده ۳۰ نفرهای است که بعد از ۱۴ روز فرار و رسیدن به مرز نیمروز، خود را به اصفهان رساندهاند و دو هفته است در یکی از زمین متروکهای در یکی از محلات حاشیهای شهر اصفهان ساکن شده و در زمین متروکهای با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. این خانواده پر جمعیت بعد از دو هفته با کمک اهالی محل برای اولین بار توانستند غذای گرم تهیه کنند و تلاش کنند سقفی هرچند موقت بالای سرشان بسازند. آنها از ترس نداشتن مدارک هویتی و بازگردانده شدن به افغانستان در این مدت از محل اقامتشان بیرون نرفتهاند، تنها سه مرد نانآور خانواده برای گذراندن امور زندگی با جمع کردن پسماند و ضایعات درآمد اندکی دارند. با همه سختیهایی که این خانواده تا رسیدن به این نقطه پشت سرگذاشتهاند به گفته خودشان «حالا آرام گرفتهاند».
زنانی که در مناطق حاشیه نشین چابهار زندگی میکنند از محرومیتهایی مانند نداشتن خانه، فقر، نداشتن برق، آب لوله کشی، مشکلات بهداشتی و درمانی و بد سرپرستی رنج میبرند و دختران زیادی در این مناطق به دلیل فقر مجبور به ترک تحصیل میشوند. عکاس: فهیمه خواهی/ شفقنا
یک جامعهشناس گفت: معضل حاشیهنشینی فرهنگی در جامعه بیداد میکند؛ زیرا فرد از طریق حاشیهنشینی اقتصادی توانسته به درآمدهای بادآورده برسد و این درآمدها باعث شده در مکانی زندگی کند که نتوانند از نظر فرهنگی خود را با جامعه مقصد تطابق دهد.
تختک نشین به مردمانی گفته میشود که در حاشیه خشک شده دریاچه هامون زندگی میکنند. تختک نشینان با دامداری گذران زندگی میکنند. ایشان بصورت طائفهای زندگی کرده و هرطائفه بصورت جداگانه در یک بخش سکونت دارند. محل سکونت دو تا سه اتاقک بیشتر نداشته و بخاطر فاصله زیاد تا شهر، دارای آب و برق نیستند و به سختی زندگی میکنند.
حاشیه نشینی یکی از چالشهای بسیار بزرگ و پیچیده کلانشهرها به شمار میرود که مهمترین نتیجه آن بروز انواع نابه هنجاریهای اجتماعی است. این مناطق که در حاشیه شهرها قرار گرفتهاند نه تنها از لحاظ بافت شهری بلکه گویی مردمانش نیز همچون نام آنها به حاشیه سپرده و رها شدهاند. حاشیههای شهر اصفهان نیز در سکوت، دردها و رنجهای بسیاری دارند که نه گفته شده و نه شنیده به طوری که حتی بسیاری از شهروندان نیز از وجود این همه تلخی در آن سوی شهرشان بیخبرند. آمارهای رسمی مبنی بر ۱۰ درصد سهم اصفهان از حاشیه نشینی ، خبر از جمعیتی میدهد که در این سکوت و در میان انواع معضلات اجتماعی زندگی میکنند.
نگاهی به خودکشی کودک کاری که هفت سال پیش در تلویزیون مشهور شد
اسلامی خاطرنشان میکند: هدف از رسانهای شدن این مسئله این است که صدا و نیازهای کودکان کار شنیده و دیده شود تا احساس قدرت بیشتری کنند و اقدام مؤثری صورت بگیرد نه اینکه فقط تبلیغ شود. صرف اشاره یک رسانه و بعد رها شدن، قطعاً اثرات مخربتری دارد. مثلا آنقدر که در ماههای اخیر اخبار خودکشی زیاد شده است خبر خودکشی در جامعه عادی شده و مردم نسبت به این مسئله، بیحس شدند و این زنگ هشداری برای ماست.
گزارش معاونت رفاه وزارت کار نشان میدهد
امروز ۲۹ تا ۳۵ درصد شهرنشینان (معادل ۱۸ تا ۲۲ میلیون نفر) در حدود ۳ هزار سکونتگاه حاشیهای زندگی میکنند. حاشیهنشینی در ایران در ابتدای شکلگیری خود بیش از هر چیز حاصل مهاجرت روستاییان یا ساکنان شهرهای کوچک و میانی به شهرهای بزرگ بود. در این دوران، صدها هزار خانوار فقیر راهی شهرها شدند و در زمینهای بلااستفاده شهری حوالی شهرها ساکن شدند.
بررسی حاشیهنشینی و فقر شهری در ایران و دیگر کشورها
امروز، پدیده حاشیهنشینی دیگر تنها مختص تهران و چند شهر بزرگ کشور نیست، بلکه به تمامی نقاط کشور تسری یافته و همه استانها دارای مناطق حاشیهنشین هستند. از دهه ۱۳۷۰ به اینسو، روند حاشیهنشینی خصلتهای جدیدتری در ایران یافت. در این دوره جدید اگرچه مهاجرت به شهرها همچنان تداوم داشت، اما راندهشدن جمعیت از مراکز شهری به حاشیهها نیز بر تعداد حاشیهنشینان افزود.
یک جامعه شناس:
یک جامعه شناس درباره وضعیت حاشیه نشینی در کشور گفت: حاشیه نشینی باید تعریف شود. این قشر در بدترین شکل ممکن زندگی میکند. در کشور ما ۲۰ میلیون نفر حاشیه نشین وجود دارد. ۱۵ میلیون این قشر در حاشیه شهرها و ۵ میلیون در کپرهای مناطق مرزنشین هستند. آنچه در ارتباط مستقیمی که از مواجهه با این اقشار داشتم فهمیدم، آنها هیچ نوری در انتهای تونل زندگی نمیبینند.
کافی است از بزرگراره امامرضا (ع) ١٠ کیلومتر پس از محدوده شهری شهر برانید تا تصاویر عجیبوغریبی را از زندگی در سکونتگاه غیررسمی مشاهده کنید، در منطقهای که هیچ ذهنی نمیتواند تصوری از زندگی شهری را در آن تداعی کند، در انبوه نخالههای ساختمانی، خانههایی با کپرهای خشتی را میبینید که فاقد هرگونه امکانات بهداشتی و رفاهی هستند.
خانوارهای کارگری برای اجارهنشینی در تهران دچار مشکل شدهاند و در فشار شدید قرار دارند. آنها حتی در جنوبیترین محلههای تهران و با کمترین امکانات هم به مشکل خوردهاند. کافی است نگاهی به فایلهای اجاره در تهران بیندازیم. در محله مجیدیه برای اجارهخانه ٥٠ متری با ١٤ سال عمر باید ٦٠میلیون تومان ودیعه و یک میلیون و ٤٠٠هزار تومان ماهانه پرداخت کرد.
اینجا پایتخت است. جنوب پایتخت، روستایی که کمتر از سی دقیقه با مرکز شهر فاصله دارد اما ساکنان آن به جرم حاشیه نشینی پایین ترین حد امکانات شهری را تجربه می کنند. اینجا مرتضی گرد است. روستایی که در آن آب، برق و گاز به شکل دهه ۳۰ فروخته می شود و زندگی زیر کابل های فشار قوی تبدیل به اجبار شده است. مردم این روستا اغلب از شهرهای اطراف به نیت کار و زندگی بهتر به تهران مهاجرت کرده اند اما زندگی در پایتخت به آنها روی خوشی نشان نداده است چرا که مجبور به زندگی در روستایی شده اند که انگار فرزند ناخوانده تهران محسوب می شود و از سر نخواستن آن بین شهرداری و دهیاری کشمکش است. آمار نشان می دهد که در ده سال گذشته جمعیت مرتضی گرد سه برابر شده است و در مساحت ۱۰۱ هکتاری آن ۳۰ هزار جمعیت زندگی می کند.اتفاق ناگوار آن است که تعدادی زیادی از ساکنان مرتضی گرد از بومیان پایتخت هستند، گرانی مسکن، مشکلات معیشتی و فقر آنها را مجبور به زندگی در حاشیه تهران کرده است. در حالی که سه روز از قطع برق در این روستا می گذرد به مرتضی گرد رفتیم. اهالی این روستا دهیاری را مقصر همه اتفاقات ناگوار می دانند.
حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهراء در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
راغفر راه خروج از وضعیت فعلی و بهبود وضعیت مردم را ایجاد اشتغال و افزایش تولید بنگاههای و واحدهای تولیدی دانست و اعلام کرد: «اگر دولت این منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین را به جای اینکه آن را به صورت نقد به مردم بدهد، آنها را صرف ایجاد اشتغال پایدار و رونق تولید کند هم دیگر از اعتراضات خبری نخواهد بود و هم سطح درآمدی افراد جامعه بهبود خواهد یافت و وضعیت معیشت و زندگی مردم نیز با رشد روبرو خواهد شد.»
بنگاههای معاملات ملکی کشور موظف هستند مشخصات کلیهی معاملات خرید و فروش و اجاره را در سامانهی اطلاعات مدیریت معاملات املاک و مستغلات کشور ثبت نمایند.
در حال حاضر، در هشت هزارو 772 هکتار در استان تهران و پنجهزارو 553 هکتار در شهر تهران، سکونتگاه غیررسمی وجود دارد. این مساحت در کل کشور 61 هزارو 657 هکتار است که نشان میدهد 14.23درصد مساحت کل سکونتگاههای غیررسمی در استان تهران قرار دارد. این رقم برای شهر تهران، 9درصد است.
صالحی افزود: باید از طرحها و تسهیلات بازآفرینی شهری که دولت تدبیر و امید تاکید ویژه ای بر روی آن دارد به نحو مطلوب بهره برداری کرد چرا که حدود ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در بافتهای فرسوده داخل شهری و مناطق حاشیه نشین درگیر هستند.
حصارک در سالهای اخیر با گسترش ساخت و ساز جمعیت مهاجران با رشد بیسابقهای در حال افزایش است.
کارشناس اقتصاد مسکن با اشاره به این که یعنی یک فقر مضاعف و یک محیط غیرانسانی ساخته میشود برای انبوهی از جمعیت که خدمات شهری کافی هم اکثرا ندارند، تصریح کرد:ما سال ۸۴ بالغ بر ۶ میلیون ساکن سکونتگاه غیررسمی داشتیم که سال ۹۲ به ۱۱ میلیون افزایش یافته است. با توجه به روندی که مشاهده میشود سال آینده ۵ تا ۶ میلیون نفر به این جمعیت افزوده خواهد که یک معضل بزرگی از نظر اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.
آهی میکشد و در نهایت ناراحتی ادامه میدهد: خودم خانه ندارم، ماهی ۶۰۰ هزار تومان کرایه خانه میدهم. درآمد این مغازه کفاف زندگیام را نمیدهد. اگر اینجا ماندهام فقط برای این است که خدای ناخواسته به نامردان محتاج نشوم. روزهایی که دخترانم به خانهام نیایند صبحانه یک لیوان چای شیرین میخورم و ناهار آش میپزم. گاهی همان را برای شام هم میخورم اما بیشتر وقتها شام هم نمیخورم. اما دخترانم که بیایند خودشان برنج و روغن میآورند و غذا درست میکنند.