ما قصد داشتیم ازدواج کنیم. به همین دلیل او را به خانه ام دعوت کردم. در این مدت او با میل خودش در خانه ام بود و من با او رابطه برقرار کردم.
مجازات سنگین ۴ آدمربای خشن
قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده، فیلمها و عکسهای ضبطشده متهم ردیف اول را به اتهام آدمربایی سه نفر، تهدید به قتل، ایجاد رعب و وحشت و ایراد ضربوجرح عمدی سه شاکی پرونده جمعا به ۴۵ سال حبس و شلاق و دیه محکوم کردند
«زمانی که پلیس تصاویر را به ما نشان داد همان لحظه پسر خواهرم را شناختم. حمید گاهی اوقات به خانه ما میآمد. آن روز هم یک ساعتی به خانه ما آمد و رفت. من دو پسر و یک دختر دارم و امیرمحمد کوچکترین بچهام بود. صبح امروز - چهارشنبه - به ما خبر دادند که جسد پسرم را پیدا کردهاند به ما گفتند حمید قاتل پسرم است.»
من به مسافرت خارج از کشور رفته بودم. خانهام در یک برج است و برج هم نگهبان و سرایدار دارد. هیچوقت پیش نیامده بود که از برج ما دزدی شود؛ چون همهجا با دوربین کنترل میشود. قرار بود دو هفته در سفر بمانم، اما، چون کارم زودتر تمام شد، تاریخ بلیتم را عوض کردم و به ایران برگشتم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم سه نفر در منزلم هستند...
یکی از متهمان که زنی جوان و باردار بود پشت میز محاکمه ایستاد و در شرح واقعه به قضات گفت: شوهرم بیکار و بی پول بود و زندگی سختی داشتیم. از آنجا که من باردار بودم نیاز به پول داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم با همدستی دوستم لعیا از این مرد زورگیری کنیم.
ما قصد ربودن مرد تاجر را نداشتیم. قرار ما این بود که از او اخاذی کنیم. اگر قصد ربودن او را داشتیم، مستقیم به شرکتش نمیرفتیم تا پول را بگیریم. به خاطر مشکل مالیای که داشتیم، این نقشه را کشیدیم؛ البته قبول داریم برای اینکه پول را به دست آوریم، مرد تاجر را تهدید کردیم؛ اما او را نربودیم. ما او را از قبل میشناختیم و از او خواستیم سوار ماشین شود و او هم قبول کرد؛ ضمن اینکه پول هم به دست ما نرسید و زمانی که منتظر بودیم تا پنج هزار دلار آماده شود، مأموران پلیس آمدند و ما را بازداشت کردند.
آزارگر ۹ کودک:
من به هیچکس تجاوز نکردم. از اینکه بچهها را بترسانم خوشم میآمد، اما هرگز به بچهها تجاوز نکردم. آدمربایی هم نکردم، بچهها را سوار ماشین میکردم، اما بعد آنها را پیاده میکردم، بنابراین اتهام را قبول ندارم. اما از اینکه باعث ترساندن بچهها شدم و چنین اتفاقی افتاد خیلی پشیمان هستم و از خانوادهها عذرخواهی میکنم
ربودن دختر جوان بهدلیل شکست عشقی
وقتی متوجه این موضوع شدم، با لاله دعوا کردم و گفتم چرا به من خیانت کرده است، اما زیر بار نمیرفت و میگفت: این حرفها دروغ است. لاله ادعا کرده بود من را دوست دارد و من هم حرفش را باور کرده بودم. هرچند او انکار میکرد و میگفت: با کسی رابطهای نداشت، اما من، چون خودم با چشمان خودم او را دیدم خیلی حالم بد بود. مدتی بود که افسرده شده بودم. در خانه مینشستم و با کسی حرفی نمیزدم. شاید باورتان نشود، اما حتی به خودکشی هم فکر کردم تا اینکه
دختر جوان درباره ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: من مصطفی را که مهندس است و چند اختراع ثبتشده دارد، چهار سال پیش در شرکتم استخدام کردم و بعد از آن بهخاطر مسائل کاری چند سفر داخلی و خارجی با هم رفتیم و حتی یک سفر شیراز که رفته بودیم، او اجازه نداد هتل رزرو کنیم، چون خانوادهاش در شیراز زندگی میکردند و من را به خانه خودشان برد.
این جوان درباره دلیل ارسال پیامک برای عروس گفت: چند روز قبل از مراسم عقد موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و او پیشنهاد اجرای این نقشه را به من داد و تصمیم گرفتم پس از اساماس به عروس گوشی را خاموش کنم و به ویلای دوستم در شمال بروم تا آبها از آسیاب بیفتد و مراسم بههم بخورد و وقتی برگشتم فکری برای ماجرا بکنم.
فیلمهایی هولناک در فضای مجازی از سرقت و ربودن دو زن حکایت میکنند
سرهنگ جلیل زبیدی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان خوزستان با اشاره به این حادثه و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی گفت: «با بررسیهایی که توسط پلیس آگاهی انجام شده، موضوع صرفا برای سرقت بوده و مالباخته در کمتر از پنج دقیقه از خودرو پیاده شده است.»
در تلگرام با شهرام آشنا شدم. به من وعده و وعیدهای زیادی داد و ابراز علاقه کرد. من هم تصمیم به ازدواج با او را داشتم. اما چون شهرام ۴۵ سال داشت به خاطر تفاوت سنی مطمئن بودم که پدر و مادرم با این ازدواج موافقت نمیکنند.
دوربین مداربستهای در شهر اهواز نشان میدهد که سرنشینان یک خودروی پژو چگونه به آسانی زنی را به زور سوار بر خودرو کرده و متواری میشوند. معاونت اجتماعی فرماندهی نیروی انتظامی استان خوزستان، با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: بررسیهایی که توسط پلیس آگاهی انجام شده موضوع صرفاً برای سرقت بوده و مال باخته در کمتر از پنج دقیقه از خودرو پیاده شده است. برابر اظهارات مال باخته سارقان ۶ عدد النگو از وی به سرقت برده و بدون هیچ گونه آزار و اذیتی وی را از خودرو پیاده کرده اند.
در تحقیقات بعدی مشخص شد منشأ این آدمربایی یک اختلاف حساب دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی است. براساس اطلاعاتی که مأموران بهدست آوردند، پدر جوان ربودهشده چکی به مبلغ دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به شریک یکی از بدهکاران بانکی در یک معامله داده بود که این چک پاس نشد و همین مسئله منجر به اختلاف بین آنها شد.
متهم گفتههایی متفاوت با دختر جوان داشت و اظهارات او را تکذیب کرد و گفت: من این دختر را نربودهام، بلکه او خودش همراهم آمد. من او را آزار و اذیت نکردهام. او سه روز همراه من بود و روز سوم میخواست به خانه برود، اما میدانست خانوادهاش درباره این سه روز از او سؤال خواهند کرد، برای همین تصمیم گرفت با خودزنی و صحنهسازی سعی کند آنها را فریب دهد.
زن جوانی که با ادعای آدم ربایی و تجاوز به عنف چندین روز پلیس و دستگاه قضایی را درگیر یک ماجرای هولناک کرده بود، به دروغ گویی خودش اعتراف کرد!
با توجه به مرموزبودن این پرونده، مرد جوان به نام فریدون و مرد دیگری که همراه او بود دستگیر شدند و در تحقیقات مشخص شد فریدون با پرداخت هفت میلیون تومان به مرد غریبه قصد خرید بچه را داشته است.
بدنبال این شکایت قضات با توجه به تناقض گوییهای وی، او را به پزشکی قانونی معرفی کردند اما صبح دیروز بهدنبال ارسال گزارش پزشکی قانونی مشخص شد دختر جوان از سلامت عقل برخوردار بوده و هیچ تعرضی نیز به او نشده است.
فرمانده پلیس تهران درباره لیدا کاوه چه گفت؟
ماجرای گم شدن دختر جوان پیچیده شده؛ "لیدا کاوه دروغ میگوید" این جمله را امروز یک منبع اگاه پلیس گفت. در حال حاضر نیز این زن در پلیس آگاهی است تا بررسیها و تحقیقات بیشتر درباره چرایی مفقودیاش انجام شود، اما تاکنون کسی در این زمینه دستگیر نشده است.
اما بعد از چند روز گفتند که قصد دارند قلب مرا به شخص دیگری پیوند دهند. در همان خانه آزمایشات لازم در رابطه با پیوند قلب از من گرفتند. اما بعد از چند روز عنوان کردند که قلب من به درد پیوند به شخصی که مد نظرشان بود نمیخورد.