
«شاید اگر روستایی حجم استقبال از متری شیش و نیم را تجربه نمیکرد، به مانند جعفر پناهی و رسولاف بار سفر از کشور را میبست، اما مسئله اینجاست که به نظر میرسد روستایی فیلمساز زیرزمینی نیست. روستایی میداند که اگر میخواهد سینمایش دیده شود، الان وقت خوبی برای حضور در اروپا نیست. او در این گیر و دار دست به اقدامی منطقی میزند و برای فیلم جدیدش هم به دنبال مجوز میگردد.»
هنوز حکم رئیس سازمان سینمایی دولت چهاردهم را نزده بودند که شهریور ماه ۱۴۰۳ خبری از ارشاد بیرون آمد: «کارگردان برادران لیلا برای اثر جدیدیش درخواست پروانه نمایش داده.» همین یک خبر کافی بود تا روستایی دولت جدید را با یک آزمون مهم مواجه کند؛ آیا مسئولان سازمان سینمایی پروانه نمایش را به روستایی میدهند؟
به گزارش فرهیختگان، سه ماه بعد دوباره خبری در فضای رسانهای خارجنشین پخش میشود؛ فیلم روستایی قرار است با همکاری یک ارگان نظامی ساخته شود. روستایی بلافاصله این خبر را تکذیب و به جایش یک خبر جدید میدهد: «یک عده جاعل و دروغپرداز خبر میسازند برای جلب توجه! لطفاً شما باور نکنید! تنها خبر درست در رابطه با فیلم زن و بچه این است که بیش از ۶ ماه است درخواست پروانه ساخت داده و با صدها مشکل اینچنینی دست و پنجه نرم میکند و هنوز پروانه ساخت ندارد و از در و دیوار برایش مشکل میتراشند!»
به یک هفته نمیکشد که از طرف سازمان سینمایی که حالا دو ماهی میشود مدیر جدیدش را شناخته، خبری میرسد که نشان از بالا رفتن پرچم صلح بین سازمان سینمایی و روستایی دارد. صبح دوشنبه، پنجم آذر ماه این یک جمله بدل به مهمترین خبر سینمایی هفته میشود: «فیلم روستایی مجوز ساخت گرفت.» آنهایی که ماجرای ساخته شدن برادران لیلا را هم دنبال کرده بودند یک چیزی هنوز ذهنشان را درگیر کرده بود: آیا این مجوز با ملاحظات است یا بدون آنها؟
۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۰ حاصل جلسه پروانه ساخت برادران لیلا میشود یک موافقت مشروط. روستایی مسئله موافقت مشروط را نمیپذیرد، شورای پروانه نمایش هم مجوز اکران بینالمللی را نمیدهد. روستایی هم فیلمش را میبرد به جشنواره کن و فیلم هم همانجا قاچاق میشود و به ایران میرسد. نسخه قاچاق برادران لیلا، تبدیل به پربازدیدترین اثر نوروز ۱۴۰۲ میشود و مخاطبان بسیاری را پای اثر روستایی مینشاند. بر خلاف موج شکلگرفته در ایران، شش ماه قبل از نوروز ۱۴۰۲، فیلم روستایی در جشنواره کن، نمیتواند موفقیتی کسب کند و به گفته کارشناسان، قربانی هیاهوی عنکبوت مقدس آرش عباسی میشود و تنها دو جایزه خارج از مسابقه را میبرد.
با این حال موج برادران لیلا تمام فروردین ماه ۱۴۰۲ را میگیرد و باب بحثهای مختلفی پیرامون اثر باز میشود. برخی از منتقدان اثر روستایی را ضد خانواده و شعاری میدانند برخی دیگر آن را نقدی شجاعانه توصیف میکنند. شاید این تحلیل از همه معقولتر به نظر برسد که برادران لیلا، فیلمی در آغاز خوب ولی در میانه و پایان، متوسط و یا حتی ضعیف است. با همه این تفاصیل فیلم قاچاقشده روستایی از باقی فیلمهای او ضعیفتر و یک عقبگرد در کارنامه حرفهای شناخته میشود. بنابر نظر منتقدان حالا نوبت آن رسیده بود که پس از حدود ۳ سال از اکران برادران لیلا در کن روستایی به دنیای حرفهای بازگردد.
روستایی سال ۱۴۰۳ را پرشور آغاز میکند. ابتدا خبر از ساخت زن و بچه میدهد و سپس سه تئاتر را تهیهکنندگی میکند. بازگشت قدم به قدم و قانونی روستایی به پردههای نمایش و سینما، معادلات بسیاری را برهم میزند. این مسئله را میتوان از موج شکلگرفته علیه اثر در چند روز اخیر برداشت کرد. چند سال قبل، وقتی روستایی که به کن ۲۰۲۲ رفت، رسانههای خارجنشین را در یک چالش جدی انداخت؛ آنها باید از عنکبوت مقدسی حمایت میکردند که بازیگر نقش اصلی آن بدون حجاب ظاهر شده یا از برادران لیلایی حمایت میکردند که داخل ایران و با پروانه ساخت به کن رفتهاند.
در همین جدال، خارجنشینها طرف فیلم آرش عباسی را گرفتند و فیلم روستایی غریب ماند. وضعیت فیلم روستایی در گیشههای فرانسه بدتر از کن بود. توزیع برادران لیلا را پخشکننده فرانسوی-آلمانی Wild Bunch برعهده گرفت، اما توزیعکننده برادران لیلا نتوانست فروشی بهتر از ۸۴۰ هزار دلار را نصیب این فیلم کند (بر اساس میانگین قیمت دلار در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، این رقم حدود ۴۲ میلیارد تومان میشود). این در حالی است که بنا به گفته نوروزبیگی، تهیهکننده دیگر فیلم، برادران لیلا نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان هزینه ساختش بوده و یکی از گرانترین درامهای اجتماعی در ایران به حساب میآید.
کنار هم گذاشتن ۴۲ میلیارد تومان (فروش ناخالص اثر در فرانسه) و ۳۰ میلیارد تومان هزینه فیلم، برادران لیلا را به یک شکست مالی جدی برای تهیهکنندگان آن، یعنی جواد نوروزبیگی و سعید روستایی، بدل میکند. حجم شکست فیلم زمانی روشن میشود که نگاهی به میزان فروش متری شیش و نیم در سال ۱۳۹۸ بیندازیم؛ فیلم روستایی حدود ۲۷ میلیارد تومان در آن سال فروخت (بر اساس قیمت دلار در سال ۱۳۹۸، رقمی نزدیک به ۲ میلیون دلار میزان فروش این اثر میشود) و این در حالی بود که تنها ۷ میلیارد تومان هزینه تولید اثر شد و این یعنی فروشی ۴ برابری.
بعد از این شکست تجاری، وقتی روستایی به کشور باز میگردد، به دلیل اکران بدون مجوز فیلمش در فرانسه، تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد و در ابتدا یک حکم تعزیری برایش نوشته میشود: «شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، سعید روستایی کارگردان فیلم برادران لیلا را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است. مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم برادران لیلا در جشنواره کن بوده است.»
از یک طرف حکم دادگاه و از طرف دیگر شکست مالی فیلم روستایی در فرانسه، او را در یک دوراهی جدی انداخت. دوراهی که از یک طرف او را به سمت مهاجرت سوق میداد و از طرف دیگر روستایی باید خاطرات موج عظیم اقبال تماشاگران به فیلمهایش را فراموش میکرد. از طرفی دیگر، اگر در داخل کشور میماند، باید با مسائل فیلمسازی در ایران کنار میآمد.
شاید اگر روستایی حجم استقبال از متری شیش و نیم را تجربه نمیکرد، به مانند جعفر پناهی و رسولاف بار سفر از کشور را میبست، اما مسئله اینجاست که به نظر میرسد روستایی فیلمساز زیرزمینی نیست. روستایی میداند که اگر میخواهد سینمایش دیده شود، الان وقت خوبی برای حضور در اروپا نیست. او در این گیر و دار دست به اقدامی منطقی میزند و برای فیلم جدیدش هم به دنبال مجوز میگردد. از طرفی، دولت هم مایل به همکاری با اوست و نمیخواهد یکی از جدیترین فیلمسازهای تراژدیسازش را از دست بدهد.
دو روز قبل خبری از طرف کن منتشر میشود مبنی بر پذیرفته شدن فیلم روستایی در کن. یک روز قبل از انتشار این خبر، رائد فریدزاده مصاحبهای میکند و میگوید فیلم روستایی مجوز اکران بینالمللی دارد و این یعنی میان ارشاد و روستایی آتشبس برقرار شده است. با این حال، آنچه اهمیت دارد اکران زن و بچه در پاریس نیست و مسئله اصلی اکران در تهران است.
برای اینکه ببینیم آیا فیلم روستایی برای مخاطب ایرانی هم اکران خواهد شد یا نه، از طرف وزارت ارشاد پیگیر ماجرا شدیم. اخبار برآمده از برخی تهیهکنندگان و البته مسئولان ارشاد نشان میدهد گیر و گرفت زن و بچه مانند برادران لیلا نیست. بر اساس شنیدههای ما در «فرهیختگان»، گفته میشود زن و بچه روستایی ممیزها را رد نکرده و اگر این گزاره درست باشد، خیلی در صف دریافت مجوز نخواهد ماند. با این تفاصیل، گمانهزنیها میگویند اگر مسئلهای پیش نیاید، فیلم روستایی را در اکران ۱۴۰۴ خواهیم دید.
آنچه واضح است، از داخل اخبار خوشی برای زن و بچه روستایی به گوش میرسد، اما ماجرای فیلم روستایی و کن کمی پیچیده است. فیلم روستایی در دقیقه ۹۰ به کن اضافه شده و این اولین بار نیست که یک اثر ایرانی، خارج از لیست اولیه به کن میرود. سال گذشته هم دانه انجیر معابد لحظات آخر به جشنواره کن اضافه شد و مورد اقبال جشنواره کن قرار گرفت.
اینکه چرا جشنواره کن چنین امتیازی را برای کارگردانان ایرانی قائل میشود هنوز مشخص نیست، اما به نظر میرسد جشنواره فرانسوی زیادی به فیلمهای ایرانی علاقه نشان میدهد و فضای بازی را برای آنها باز کرده است. فضای بازی که بیش از حد خوشبینانه است اگر آن را بدون نگاه سیاسی تماشا نکنیم. اینکه جشنواره فرانسوی دو فیلم ایران را به کن میبرد و یکی از آنها با مجوز و دیگری بدون مجوز است، نشان میدهد استراتژی سال گذشته جشنواره فرانسوی برای صرفاً بها دادن به فیلمهای زیرزمینی ایران شکست خورده و سطح کیفی زیرزمینیها به حدی پایین بوده که نمیشود تنها آنها را وارد بازی کرد.
از طرفی کارگردانهایی مانند روستایی هم از این فرصت استفاده میکنند و با فرش قرمزهای فرانسوی عکس یادگاری میگیرند. با همه این اتفاقات، باید بیش از حد خوشبین باشیم اگر فیلم روستایی را بدون درونمایههای برای جشنواره اروپایی بدانیم. آنطور که از داستان زن و بچه پیداست، این فیلم را میتوان ذیل درام-اجتماعیهای سینمای دهه نود شمسی دستهبندی کرد و این موضوع نشان میدهد سینمای روستایی با این اثر تغییری جدی (حداقل از نظر ژانر) نکرده است.
آنطور که شنیدهها میگویند، داستان این اثر درباره یک پرستار بیوه به نام مهناز (پریناز ایزدیار) است که به تنهایی فرزندانش را بزرگ میکند و با پسر سرکش خود درگیر است. در حالی که او برای ازدواج با یک راننده آمبولانس، حمید (با بازی پیمان معادی)، آماده میشود، پسرش علیار از مدرسه اخراج میشود. وقتی یک تصادف تلخ همهچیز را زیر و رو میکند.
آنطور که روزنامههای فرانسوی گفتهاند، تمرکز این اثر به قدری روی شخصیت مادر است که حتی برخی روزنامهها نام این فیلم را مادر بچه عنوان کردهاند. روستایی مانند باقی آثارش فیلمنامه اثر را خودش نوشته و باید دید به مانند برادران لیلا میخواهد اثر را از دیالوگهای شعاری پر کند یا قرار است اثری به انسجام متری شیش و نیم بسازد. سیدجمال ساداتیان تهیهکنندگی این اثر را برعهده گرفته است و از بازیگران اصلی آن میتوان به پریناز ایزدیار، پیمان معادی، فرشته صدرعرفایی و حسن پورشیرازی اشاره کرد. فیلمی که باید دید نظر منتقدان نسبت به آن چگونه خواهد بود. آیا در میان فیلمسازهای ایرانی در جشنواره کن، مسئولان فرانسوی به فیلم با مجوز جایزه خواهند داد یا به بیمجوزها؟