
«اسنیکز» یک انیمیشن کمدی است که با صدای ستارگان بزرگی داستان کفشهای زندهای را روایت میکند که در دنیای پرهیجان یک نوجوان گم میشوند.
فرارو- انیمیشن اسنیکز با داستانی تکراری و پر از کلیشه، از بهرهبرداری بهینه از استعدادهای خود، بازمانده و بیشتر به یک تجربه بیروح و کسلکننده تبدیل شده است.
به گزارش فرارو به نقل از هالیوود ریپورتر، فیلم انیمیشنی «اسنیکز» به کارگردانی مشترک راب ادواردز و کریستوفر جنکینز با فیلمنامهای از ادواردز، درباره یک جفت کفش ورزشی محبوب است که از هم جدا میشوند. این فیلم با وجود یک تیم صداپیشه مشهور شامل آنتونی میکی، مارتین لارنس، سوا لی، لورن فیشبرن، کلوئی بیلی و میسی گری، از پتانسیلهای خود استفاده نمیکند و به یک داستان قابل پیشبینی و ضعیف تبدیل میشود. از عجیبترین ویژگیهای این فیلم انیمیشنی این است که کفشها به موجودات هوشمند تبدیل میشوند، اما نکته جالبتر این است که تیم صداپیشه با استعداد در چنین داستانی ضعیف و بیانگیزهای به کار گرفته میشود. این انیمیشن با بهرهگیری از صداپیشگان معروف، فاقد انرژی و جذابیت مورد انتظار از یک تیم ستارهای است.
مشکلات عمده فیلم از جایی شروع میشود که داستان بیش از حد به کلیشهها وابسته است. داستانی که در آن یک نوجوان به دنبال تحقق رویاهای خود است یا کفشی که در تلاش برای بازگشت به همتای خود است، نیازی به عمق ندارد، اما باید از نظر ایده و ساختار داستان، جالب و الهامبخش باشد. اما کمدی فیلم فاقد دلیلی است که بتواند توجه بیننده را جلب کند و در بیشتر مواقع، شوخیها و کلمات مرتبط با کفش به شکلی سطحی و بیاثر به نظر میرسند. فیلم با رویداد «گالا اسنیکرهِد» آغاز میشود، جایی که علاقهمندان به کفشهای ورزشی میتوانند جدیدترین مدلها را مشاهده کنند و در قرعهکشی برای برنده شدن جفتهای نایاب شرکت کنند. در این رویداد، شخصیت اصلی فیلم، ادسون (با صدای سوا لی)، در حال مسابقه با مادرش (با صدای کیانا لیده) به سمت این مراسم میرود. او در حال ورق زدن مجلهای است و جفت کفش «آلکمی ۲۴» را که توسط کریس پال طراحی شده، میبیند و امیدوار است که بتواند آنها را در بازی بسکتبال شب به پا کند و نظر ونسا (آمیره هال) را جلب کند.
در مرکز کنوانسیون، جایی که طرفداران پرشور کفشها جمع شدهاند، ادسون با «کلیکشنر» (با صدای لورن فیشبرن) مواجه میشود که گفته میشود بزرگترین مجموعه کفشها را در آمریکا دارد. این شخصیت به همراه سگ خود، «مریکوری»، ۲۰۰ بلیت قرعهکشی خریداری میکند و ادسون فکر میکند که شانس برنده شدن را ندارد. در داخل جعبه کفش، کفشهای محبوب زندگی پیدا میکنند. نام آنها تای (با صدای آنتونی میکی) و مکسین (با صدای کلوئی بیلی) است، دو کفش خواهر و برادر که اهداف مختلفی دارند. تای میخواهد که کفشها در یک محیط ایمن و با شرایط کنترلشده نگهداری شوند، در حالی که مکسین میخواهد دنیا را ببیند و تاثیری بر آن بگذارد. خوشبختانه، اینجا مکسین موفق میشود، چون ادسون کفشها را برنده میشود و خوشحال است، زیرا کفشهای قدیمیاش دیگر قابل استفاده نیست.
اما در ادامه، «کلیکشنر» که به نمایندگی از یک شخصیت مرموز به نام «فوراجر» (با صدای رودی ریچ) عمل میکند، کفشها را از خانه ادسون میدزدد. وقتی مکسین متوجه میشود که او و برادرش ربوده شدهاند، سعی میکند تای را متقاعد کند که فرار کنند، اما آنها در این مسیر از هم جدا میشوند. در ادامه، ماجرا به یک سفر پرهیجان و گاهی بیفایده تبدیل میشود. تای و مکسین در تلاشند تا دوباره یکدیگر را پیدا کنند، ادسون در تلاش است کفشهای دزدیدهشده را پیدا کند، و «کلیکشنر» در پی تای است تا کفشها را به فوراجر تحویل دهد. اگرچه موضوعات مختلفی در «اسنیکز» وجود دارد، هیچ کدام به اندازهای جذاب نیستند که تماشاگر را کاملاً درگیر کنند.
زمانی که تای با جی بی (با صدای مارتین لارنس)، کفشی که سالها پیش همتای خود را از دست داده ملاقات میکند، فیلم کمی جان میگیرد. جی بی که به دنبال دزدیدن زرق و برق کفش تای است، سعی میکند از او سواستفاده کند. در این بخش، موسیقی متن فیلم که توسط ترس مارتین ساخته شده، حس شاداب و جذابی به داستان میدهد، اما باز هم فیلم از نظر انرژی در سطحی پایین باقی میماند. در نهایت، «اسنیکز» به رغم داشتن برخی لحظات طنزآمیز، بیشتر به یک داستان کسلکننده تبدیل میشود که با وجود مدت زمان کم (حدود ۸۰ دقیقه) بسیار سریع انرژی خود را از دست میدهد. انیمیشن فیلم به صورت کلی رضایتبخش است، اما در طراحی کفشها و جزئیات دیگر فیلم، فرصتهای زیادی از دست رفته است. کفشهای آلکمی ۲۴ که به عنوان کفشهایی افسانهای معرفی میشوند، در حقیقت فاقد جزییات هستند و طراحی آنها خیلی ساده و بیروح به نظر میرسد. در کل، «اسنیکز» به نظر میرسد که بیشتر بر روی ایدههای آشنا تمرکز کرده و از خلاقیت لازم برای معرفی یک داستان جدید و جذاب عاجز است.