bato-adv

از بوشهر تا بندرعباس همنوا با موسیقی

از بوشهر تا بندرعباس همنوا با موسیقی

«شهرهایی، چون بندرعباس و بوشهر که به دلیل بندر بودنشان سال‌هاست میزبان افرادی از سراسر کشور هستند و به نوعی نوای نواحی ایران را شنیده‌اند و در خود جای داده‌اند، باید هم محفلی برای همنوایی اقوام در رویداد‌های معاصر باشند. هر کدام از بخش‌های کشورمان به دلیل شرایط طبیعی و تجربه زیسته خود به گونه‌ای از میراث‌های شناخته شده هستند. در جنوب ایران موسیقی از شناخته‌شده‌ترین هنر‌ها و از جمله میراث‌های برجسته و زنده این مناطق است که امروزه به هویت و نشانه آنها نیز تبدیل شده است.»

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ - ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴

روزنامه ایران در مطلبی به حال و هوای این روزهای موسیقی در جنوب کشور پرداخت.

این روزنامه نوشت: این روزها از جنوب ایران مدام خبر از موسیقی می‌آید؛ جشنواره عودنوازی در قشم که برای دومین دوره برگزار شد تا پس از ثبت جهانی عود، بستری برای پویایی فرهنگی در منطقه‌ای بسازد که عود در آن نوایی پایدار است. اینکه هر منطقه از کشورمان به نام هنری یا ابزاری چون عود شناخته شود، خود امکانی است که می‌تواند به تقویت هویت فرهنگی پرداخته و در چرخه زیست منطقه قرار گیرد. در چنین مواردی با توجه به اینکه سازی چون عود گستره بهره‌برداری گسترده‌ای دارد، منطقه‌ای چون قشم می‌تواند همانند یک پایگاه برای میراث ثبت شده جهانی عمل کند و با سایر شهرها و مناطقی که در آن‌ها عودنوازی جاری است، یک شبکه بسازد و این شبکه در برنامه‌های مشترک اقدام کنند و به تقویت همدیگر بیایند که جدای از اثربخشی داخلی، در سطح فرامرزی نیز اثر داشته باشند و از یک هنر بومی برای تعامل بین‌المللی استفاده شود و عود به ابزار و زبانی برای گفت‌وگوی بینافرهنگی تبدیل شود. 

پس از اتمام جشنواره عودنوازی، همزمان دو جشنواره دیگر در بوشهر و بندرعباس شروع شده است؛ جشنواره «کوچه» که چهارمین دوره آن تلاش دارد با مجموعه‌ای از اقدامات مردم‌محور، بوشهر را به محل گردهمایی فرهنگ‌های مختلف ایران تبدیل کند و نه تنها گردهمایی هنرمندان، بلکه مشتاقان آن، که بنا بر تجربه‌های پیشین و حاضر، می‌تواند سیلی از مسافران را راهی این منطقه کند.

همزمان با جشنواره «کوچه»، هفدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران این‌بار در بندرعباس آغاز شده و رنگین‌کمانی از اقوام ایران را از ترکمن‌ها و خراسانی‌ها تا کردها و بلوچ‌ها راهی این شهر ساخته است تا نوای موسیقی اقوام، فضای شبانه این شهر را پر کند. 

جنوب همواره میزبان فرهنگ‌های مختلف بوده است و به سبب فضای تجاری و دادوستدهای دریایی، اقوام مختلفی در این مناطق حضور داشته‌اند و از این رو فرهنگ‌پذیری یا تعاملات بینافرهنگی در این مناطق نهادینه شده است. چنین خصلتی یک امکان ویژه برای برنامه‌ریزی‌های فرهنگی است که می‌تواند مورد توجه قرار گیرد تا هم فضای بهتری را برای رویدادهای هنری بسازد و هم خصلت‌های فرهنگی مناطق را با فضای معاصر پیوند زده و آن را تقویت کند. 

شهرهایی چون بندرعباس و بوشهر که به دلیل بندر بودنشان سال‌هاست میزبان افرادی از سراسر کشور هستند و به نوعی نوای نواحی ایران را شنیده‌اند و در خود جای داده‌اند، باید هم محفلی برای همنوایی اقوام در رویدادهای معاصر باشند. هر کدام از بخش‌های کشورمان به دلیل شرایط طبیعی و تجربه زیسته خود به گونه‌ای از میراث‌های شناخته شده هستند. در جنوب ایران موسیقی از شناخته‌شده‌ترین هنرها و از جمله میراث‌های برجسته و زنده این مناطق است که امروزه به هویت و نشانه آن‌ها نیز تبدیل شده است. 

اینکه رویدادهای هنری و جشنواره‌ها همخوان با میراث‌های ملموس و ناملموس هر منطقه از کشورمان باشد، به اثربخشی بیشتر آن‌ها می‌انجامد و نمی‌توان جنوب ایران را بدون موسیقی تصور کرد اما همین میراث در خطر آشفتگی هویتی و فراموشی قرار دارد، در حالی که برگزاری جشنواره‌هایی با محوریت موسیقی‌های محلی می‌تواند به امتداد موسیقی محلی و بومی کمک کند و به خلاقیت فرهنگی بر پایه داشته‌های هنری بینجامد. 

از طرفی تقویت جشنواره‌ها در کرانه‌های مرزی که محل تماس‌های فرهنگی نیز هستند به کارکردی فرامرزی می‌انجامد و می‌تواند پیام‌هایی را به دیگر سوی آب‌ها منتقل کند. 

همزمانی این تجربه‌ها نشان‌دهنده قابلیت‌های نهفته در این مناطق است که می‌تواند شبکه‌ای پویا و خلاق از شهرهای موسیقی را شکل دهد و فراتر از سطح ارزشمند میراث هنر، به توسعه اقتصادی این شهرها نیز منجر شود. 

چنان‌که این روزها شاهد رونق گردشگری در این مناطق هستیم که می‌توان آن را در زمره گردشگری هنری تلقی کرده و معمولاً در کشور ما مغفول مانده است اما این تجربه‌ها نشان داده این جشنواره‌ها و رویدادها در شکلی پایدار می‌تواند به رونق گردشگری و توسعه اقتصادی در جامعه محلی بینجامد که اثرهای جانبی آن شامل رونق صنایع دستی و سایر عرصه‌های فرهنگی نیز می‌شود. 

گریز از مرکز و نگاه فراگیر و ملی به همه مناطق کشور در برنامه‌ریزی هنری و فرهنگی می‌تواند توان و بهره کرانه‌های مختلف کشور را تقویت کند و حتی اثربخشی بیشتری داشته باشد چرا که مناطق مختلف دور از مرکز هنوز به اشباع نرسیده و اشتیاق بیشتری دارند که در تداوم خود به تعلق نیز می‌انجامد و در نهایت توسعه فرهنگی و هنری را برای همه کشور به همراه خواهد داشت. البته باید صبوری کرد تا تجربه‌ها راه پایدار خود را بیابند.

نویسنده: رضا دبیری‌نژاد، مشاور موزه‌ها و میراث هنر معاونت هنری

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین