bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۴۴۸۰۷
تعلل نتانیاهو و صف‌آرایی مخالفان در تل‌آویو؛

آیا ترامپ، نتانیاهو را وادار به مذاکره می‌کند؟

آیا ترامپ، نتانیاهو را وادار به مذاکره می‌کند؟

نتانیاهو با تعلل در اجرای تعهدات آتش‌بس و مشروط‌کردن کمک‌های غزه به آزادی اسرا، در تلاش است جنگ را طولانی کند تا از فروپاشی ائتلافش جلوگیری کند. او نگران تحقیقات درباره شکست هفتم اکتبر و احتمال سقوط دولتش است. در همین حال، آمریکا با ارتباط مستقیم با حماس، انحصار اطلاعاتی اسرائیل را شکسته است. درحالی‌که مردم فلسطین با بحران انسانی مواجه‌اند، نتانیاهو برای بقای سیاسی خود، تنش‌ها را تشدید می‌کند.

تاریخ انتشار: ۱۸:۳۲ - ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

آیا ترامپ ، نتانیاهو را وادار به مذاکره می کند؟فرارو– «احمد الحیله»، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در شبکه تلوزیونی الجزیره

به گزارش فرارو به نقل از پایگاه خبری - تحلیلی شبکه الجزیره، در هفته‌های اخیر، اجرای توافق آتش‌بس میان جنبش حماس و اسرائیل، با وجود ادامه تماس‌های سیاسی با بن بست روبه‌رو شده است. یکی از دلایل اصلی این وضعیت، شانه خالی کردن نتانیاهو از اجرای تعهدات خود، به‌ویژه خودداری او از ورود به مرحله دوم توافق است. نتانیاهو با اصرار بر طولانی کردن مرحله اول، تلاش کرده است که بازگشت جریان کمک‌ها و دارو‌ها به غزه را به آزادی گروگان‌ها مشروط کند.

هراس از فروپاشی ائتلاف؛ ترمزی برای توقف جنگ در غزه؟

رویکرد تمدیدی که نتانیاهو در پیش گرفته، چندین خطر جدی را به همراه دارد. نخست این که او را از اجرای تعهدات اصلی توافق، یعنی تعهداتی که شامل توقف تجاوزات و عقب‌نشینی کامل از غزه است، معاف می‌کند. علاوه بر این، با تبدیل آزادی گروگان‌ها به یک فرایند مرحله‌ای و مشروط به دریافت کمک‌ها، عملاً قدرت چانه‌زنی و تضمین واقعی طرف فلسطینی از بین می‌رود. نتانیاهو به‌وضوح از اجرای توافق آتش‌بس که با فشار «استیو ویتکاف»، فرستاده ترامپ به خاورمیانه و بر خلاف میل باطنی خود امضا کرده بود، امتناع می‌ورزد.

اما این عدم تمایل وی به چند دلیل اساسی باز می‌گردد:

نخستین چالش این است که پذیرش تعهد به توقف جنگ علیه غزه و عقب‌نشینی کامل احتمالاً به فروپاشی ائتلاف حکومتی نتانیاهو منجر می‌شود. چنین تحولی می‌تواند زمینه‌ساز برگزاری انتخابات پارلمانی شود که طبق نظرسنجی‌های موجود، شانس پیروزی نتانیاهو در آن بسیار اندک است. در نتیجه، او ممکن است جایگاه خود را در کنست (پارلمان اسرائیل) از دست بدهد، از مقام نخست‌وزیری کنار رود و دوران سیاسی ناخوشایندش فرا برسد.

چالش دوم، احتمال تشکیل کمیته‌ای رسمی برای تحقیق در مورد شکست هفتم اکتبر (طوفان الاقصی) است. این کمیته می‌تواند نقش نتانیاهو را در ناکامی‌های راهبردی جنگ غزه مورد بررسی قرار دهد؛ جنگی که نه تنها اهداف اعلام‌شده‌اش را محقق نکرد، بلکه پیامد‌های راهبردی جدی برای اسرائیل در سطح داخلی و بین‌المللی به همراه داشت. یک تحقیق رسمی، احتمالاً نتانیاهو را به عنوان مسئول اصلی این ناکامی‌ها معرفی خواهد کرد و این موضوع فشار سیاسی و اجتماعی شدیدی را بر او وارد خواهد ساخت.

سوم آن‌که این توافق از دید جناح راست افراطی اسرائیل به‌عنوان یک شکست تاریخی تلقی می‌شود. از نظر آنان، اسرائیل در جنگ علیه غزه ناکام مانده و اعتبار خود را به‌عنوان یک نیروی بازدارنده قوی در منطقه از دست داده است. علاوه بر این، ارتش اسرائیل دیگر آن ارتش شکست‌ناپذیری که زمانی به آن مشهور بود، به نظر نمی‌رسد. هم‌زمان دیوان بین‌المللی دادگستری، اسرائیل را به نسل‌کشی متهم کرده و دادگاه کیفری بین‌المللی نیز حکم بازداشت نتانیاهو را به‌خاطر جنایات جنگی صادر کرده است.

آیا واشنگتن نتانیاهو را وادار به مذاکره می‌کند؟

با این حال، دلایل جناح راست افراطی اسرائیل، لزوماً با دیدگاه دولت آمریکا همخوانی ندارد. واشنگتن اهداف دیگری را دنبال می‌کند از جمله:

الف - پایان دادن به جنگ در غزه: زیرا ادامه این درگیری‌ها ممکن است سفر قریب‌الوقوع دونالد ترامپ به عربستان سعودی را تحت تأثیر منفی قرار دهد. در این سفر، ترامپ تلاش می‌کند شراکت‌های اقتصادی را تقویت کند و از طریق عادی‌سازی روابط با اسرائیل، روند «صلح» را پیش ببرد.

ب - آزادی اسیرانی که برخی از آنها تابعیت آمریکایی دارند: به‌عنوان اقدامی که ترامپ می‌تواند از آن به‌عنوان دستاوردی تاریخی برای دولتش در ماه‌های اولیه زمامداری‌اش بهره‌برداری کند.

این رویکرد نشان می‌دهد چرا «آدام بوهلر» (Adam Boehler) فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور رسیدگی به گروگان‌ها مستقیماً با جنبش حماس تماس گرفته و در پاسخ به نگرانی‌های اسرائیل و تماس «رون درمر»، وزیر امور راهبردی اسرائیل به صراحت گفته است: «ما نماینده اسرائیل نیستیم و آمریکا منافعی دارد که ما را وادار به ارتباط با حماس می‌کند.» این اختلاف مواضع میان واشنگتن و نتانیاهو هنوز به مرحله بحرانی نرسیده است؛ مرحله‌ای که در آن دولت آمریکا ممکن است نتانیاهو را مجبور به اجرای کامل تعهدات آتش‌بس به‌ویژه ورود به مرحله دوم توافق کند.

نتانیاهو اکنون تلاش می‌کند از نفوذ دوستان اسرائیل در واشنگتن بهره‌برداری کند تا دولت ترامپ را تحت فشار قرار دهد که ارتباط مستقیم خود با حماس را متوقف کند و به شروط او پایبند بماند. نگرانی اصلی نتانیاهو این است که دولت آمریکا ممکن است به توافقی با حماس برسد که او در نهایت مجبور به پذیرش آن شود؛ چرا که توان مخالفت آشکار با رئیس‌جمهور ترامپ را ندارد.

علاوه بر این، ارتباط مستقیم آمریکا با حماس به معنای شکستن انحصار اطلاعاتی است که تا پیش از این تنها از سوی اسرائیل به واشنگتن می‌رسید. اسرائیل از این انحصار اطلاعاتی برای ارائه تصویری منفی از حماس و فلسطینی‌ها استفاده می‌کرد و تلاش داشت آنها را به عنوان تروریست‌هایی غیرانسانی جلوه دهد؛ اما این ارتباط مستقیم، دیدگاه آمریکا را تغییر داده است. جنبش حماس با واقعیت‌های انسانی سخت و پیچیده‌ای در نوار غزه مواجه است. این جنبش تلاش می‌کند با تأمین نیاز‌های اولیه زندگی مردم فلسطین و دفاع از حقوق ملی آنان، شرایط محاصره را بهبود بخشد و افق تازه‌ای برای مردم تحت محاصره بگشاید.

اسموتریچ در خط سقوط، نتانیاهو در بن‌بست

استراتژی مذاکراتی حماس حول چند اصل کلیدی شکل گرفته است:

الف - حفظ توافق آتش‌بسی که با فداکاری‌های مردم فلسطین به دست آمده است. این توافق دستاورد‌های مهمی را برای غزه به همراه داشته است که می‌توان به بازگشت آوارگان، احتمال توقف پایدار شلیک‌ها آتش‌پراکنی‌ها، عقب‌نشینی کامل نیرو‌های اشغالگر، آغاز روند بازسازی و امکان ورود کمک‌های انسانی اشاره کرد.

ب - هرگونه مانور مذاکراتی یا پیشنهاد‌های میانجی‌ها تنها در صورتی مورد پذیرش حماس قرار می‌گیرد که بخشی از توافق اصلی باشد یا اجرای کامل تعهدات آن را تضمین کند. این تعهدات شامل عقب‌نشینی نیرو‌های اشغالگر، پایان دادن به تجاوزات و شروع بازسازی است. برای حماس، محتوای مذاکرات و نتایج ملموس آن مهم‌تر از شکل و ظاهر فرآیند است.

در این شرایط، نتانیاهو همچنان از اجرای تعهدات توافق خودداری می‌کند و تلاش می‌کند ماه مارس را بدون پذیرش هرگونه توافق الزام‌آور برای توقف جنگ پشت سر بگذارد. هدف اصلی او، حفظ ائتلاف حکومتی افراطی خود و تصویب قانون بودجه پیش از پایان ماه جاری است؛ چرا که اگر بودجه تصویب نشود، دولت به‌طور قانونی سقوط می‌کند و احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام بالا می‌رود.

این وضعیت، چالشی بزرگ برای نتانیاهو و اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل محسوب می‌شود؛ چرا که اگر انتخابات برگزار شود، اسموتریچ ممکن است جایگاه خود در کنست را از دست بدهد. در نتیجه، روشن است که محاسبات نتانیاهو عمدتاً حول محور آینده سیاسی خودش و بقای ائتلاف افراطی‌اش متمرکز است. با این حال، این رویکرد نه‌تنها با اجماع ملی هم‌سو نیست، بلکه از حمایت اکثریت افکار عمومی اسرائیل نیز برخوردار نیست. بخش قابل‌توجهی از افکار عمومی اسرائیل خواهان آزادی همه اسرای فلسطینی به‌صورت یکجا و پایان درگیری‌ها هستند؛ حتی اگر این به معنای باقی‌ماندن جنبش حماس به‌عنوان یک بازیگر سیاسی در غزه باشد.

استراتژی گرسنگی؛ سلاحی جدید در دست تل‌آویو برای فریب افکار عمومی

تحولات اخیر در مذاکرات نشان می‌دهد که واسطه‌های قطری و مصری همچنان علاقه‌مند به پیشبرد و اجرای توافق امضا‌شده هستند. با این حال، دولت ایالات متحده که پیش‌تر برای امضای این توافق بر نتانیاهو فشار وارد کرده بود، اکنون موضعی همسو با تل‌آویو اتخاذ کرده است. واشنگتن با کمک به مانور‌های سیاسی نتانیاهو و چشم‌پوشی از توقف کمک‌ها و نقض تعهدات انسانی، تلاش می‌کند تا از جنبش حماس امتیازاتی بگیرد که با شروط سخت‌گیرانه نتانیاهو مطابقت داشته باشد.

مبارزات مذاکراتی همچنان ادامه دارد و سناریو‌های مختلفی در این زمینه مطرح است. با این حال، بازگشت به جنگ و حملات گسترده علیه نوار غزه چندان محتمل به نظر نمی‌رسد، زیرا افکار عمومی اسرائیل به شدت مخالف چنین رویکردی هستند. علاوه بر این، چنین اقدامی با سیاست‌های اعلام‌شده ترامپ نیز تناقض دارد و ممکن است بر روابط سیاسی میان ایالات متحده و اسرائیل تأثیر منفی بگذارد.

از این رو اشغالگران اسرائیلی به جای آغاز جنگ مستقیم، از ابزار‌هایی مانند جلوگیری از ورود کمک‌ها و امداد‌ها به غزه استفاده می‌کنند. این رویکرد به‌عنوان شکلی از مجازات جمعی، جنایتی علیه بشریت محسوب می‌شود که برای فشار آوردن به غیرنظامیان فلسطینی به‌کار گرفته می‌شود تا اهداف سیاسی خاصی محقق گردد.

در حالی که مردم فلسطین با بحرانی انسانی و فاجعه‌آمیز مواجه‌اند، نتانیاهو نیز با مشکلات داخلی رو‌به‌رو است. شکست در تحقق اهداف نظامی، کاهش اعتماد عمومی در اسرائیل به او و تنش‌های داخلی با مقامات ارشد امنیتی، جایگاه او را تضعیف کرده است. نمونه اخیر این اختلافات، مناقشه علنی نتانیاهو با «رونین بار»، رئیس شاباک است که یکی از دلایل آن پرونده اسرا بوده است. نتانیاهو در این پرونده متهم به تعلل شده است؛ اتهامی که بسیاری آن را ناشی از انگیزه‌های شخصی او می‌دانند.

نهاد‌های امنیتی اسرائیل بر این باورند که در حال حاضر فرصتی ارزشمند برای آزادی گروگان‌ها به وجود آمده است؛ فرصتی که نتانیاهو پیش‌تر آن را از دست داده است. با این حال، نتانیاهو به جای استفاده از این فرصت، همچنان افزایش تنش و تکرار شعار‌های جنگ را در اولویت قرار داده است. این رویکرد ظاهراً راهی برای فرار از پاسخ‌گویی به ناکامی‌های داخلی‌اش است.

در نتیجه، پرونده گروگان‌ها اکنون به یک موضوع مورد مناقشه در عرصه سیاست داخلی اسرائیل تبدیل شده است. عامل تعیین‌کننده در این وضعیت، نقش دولت ایالات متحده است. واشنگتن توانایی شکستن این بن‌بست را دارد. اما سوال اینجاست: آیا دولت ترامپ قادر خواهد بود این کار را انجام دهد یا اینکه نتانیاهو با مهارت سیاسی خود، می‌تواند دولت جدید آمریکا را وارد بازی‌های داخلی‌اش کند و از عمل به تعهدات توافق طفره برود؟

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین