در کانادا مانند سایر دولت‌های اروپایی، مقامات سعی می‌کنند که اگر نتوانستند بر مشکلات فائق بیایند از قدرت کنارگیری کنند. در این میان، برخی اعتقاد دارند که بخشی از استعفای نخست‌وزیر کانادا مربوط به اظهارات اخیر دونالد ترامپ در مورد ادغام این کشور با ایالات متحده به‌عنوان پنجاه‌ویکمین ایالت آمریکا است.
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک، در وب‌سایت خبری ایلنا در یادداشتی به تشریح و تحلیل دلایل کناره‌گیری نخست‌وزیر کانادا از قدرت پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: در ساختار سیاسی کانادا جناح‌های مختلفی حاکم هستند و قبل از نخستوزیری جاستین ترودو، طیف راست‌ها بر این کشور حاکم بودند. تندروی این طیف باعث شد تا نهایتاً ترودو از حزب لیبرال وارد عرصه شود و ۹ سال نخستوزیری این کشور را در دست داشته باشد. در مقابل باید توجه داشت که طیف لیبرال در کشور‌های غربی اصولاً تا حدی در قدرت پیش می‌روند که هزینه سیاسی برای خود به وجود نیاورند؛ به عبارت دیگر این طیف از احزاب سیاسی کشور‌های غربی تا جایی به خاطر خود و حزبشان ادامه می‌دهند که مقبولیت اجتماعی آنها به محاق نرود و از زمانی که حس می‌کنند باید از قدرت کناره‌گیری کنند حتماً دست به این اقدام می‌زنند.
در شرایط فعلی اوضاع و احوال اقتصادی در کانادا خوب نیست و همانند اروپا و آمریکا با مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند که بخشی از آن ریشه در جنگ اوکراین دارد. بر همین اساس کانادا هم مانند برخی از کشور‌های اروپایی با مشکلات اقتصادی روبه‌رو است و بر همین اساس در این کشور هم مانند سایر دولت‌های اروپایی مقامات سعی می‌کنند که اگر نتوانستند بر مشکلات فائق بیایند از قدرت کنارگیری کنند. دلیل این امر هم این است که شخص دیگری از حزب حاکم هدایت امور را به دست بگیرد که در کانادا هم ترودو با کناره‌گیری از قدرت قصد دارد تا شخص دیگری را از حزب لیبرال به جای خود بر صندلی نخست وزیری کانادا بنشاند.
اوضاع و احوال نشان می‌دهد که قرار نیست در کانادا انتخابات زودهنگام برگزار شود و این در حالیست که ترودو یک شخصیت نزدیک به مردم به حساب می‌آمد، اما در مقابل نخست‌وزیر سابق کانادا از ادبیات تند و تیز خود علیه رقبا و حتی ایران استفاده می‌کرد. برخی اعتقاد دارند که بخشی از استعفای نخست وزیر کانادا مربوط به اظهارات اخیر دونالد ترامپ در مورد ادغام این کشور با ایالات متحده به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا است، اما معتقدم که این تحلیل درست نیست. اساساً مواضع اخیر ترامپ در مورد کانادا را باید یک شوخی دانست؛ چراکه کانادا کشور بزرگی به حساب می‌آید و نمی‌توان با این تعابیر وجهه آن را تخریب کرد.
باید توجه داشت که به‌رغم آنکه کانادا با مشکلات اقتصادی مختلفی روبه‌رو است، شهروندان این کشور که عموماً مهاجران آن را تشکیل می‌دهند همچنان به ترودو علاقمند هستند و او با تمام مشکلات و تفاسیری که ارائه شد محبوبیت خود را گونه که رسانه‌ها مطرح می‌کنند از دست نداده است، اما او ترجیح داده تا در این شرایط از نخستوزیری کانادا و رهبری حزب لیبرال این کشور کنار برود تا ببیند در آینده چه اتفاقی در اتمسفر سیاسی این کشور به وجود می‌آید. آنچه در کانادا رخ داد را می‌توان در انگلیس مشاهده کرد.
به عنوان نمونه در حزب محافظه‌کار انگلیس پس از کناره‌گیری ترزا می‌شاهد آن بودیم که بوریس جانسون به روی کار آمد و پس از کناره‌گیری او از قدرت ریشی سوناک وارد عرصه سیاسی شد. در کانادا هم چنین ساختاری حاکم است و به نظر می‌رسد که نخست‌وزیر جدید این کشور از درون حزب لیبرال انتخاب خواهد شد و فعلا صحبتی از انتخابات زودرس نشده است.
