استیو هندریکس، کلیر پارکر و کارن دی یانگ در روزنامه واشنگتن پست نوشتند: در سال ۳:۳۰ بعد از ظهور روز ۱۷ سپتامبر، یک نفر «دکمه قرمز» را فشار داد و به یکباره یک درگیری فرسایشی به جنگی تمام عیار تبدیل شد.
به گزارش انتخاب، برای ماهها اسرائیل و حزب الله لبنان درگیری تبادل آتش روزانه در مناطق مرزی بودند و این حملات، غیرنظامیان در هر دو کشور را وادار کرده بود تا خانههای خود را ترک کنند، اما این درگیریها نه منجر به یک شکست نظامی میشد و نه اجازه پیشرفت دیپلماتیکی را میداد.
اما لحظهای که آن هزاران پیجر در دستان و جیب اعضای حزب الله منفجر شد، اسرائیل ابتکار عمل را در آن رویارویی یازده ماهه در دست گرفت و این ابتکار عمل همچنان ادامه دارد.
در هفتههای بعد از این خرابکاری جسورانه، اسرائیل همچنان حزب الله را تحت فشار حملات شدید نگاه داشته و برای انهدام زرادخانههای موشکی این گروه تحت حمایت ایران مناطقی در عمق خاک لبنان را بمباران کرده است. در این حملات سید حسن نصرالله، رهبر کاریزماتیک حزب الله و دیگر فرماندهان ارشد این گروه کشته شده اند.
هفته گذشته اسرائیل بار دیگر سطح تنش را بالا برد و در تلاش برای عقب راندن حزب الله از مناطق مرزی نیروهای زمینی خود را داخل خاک لبنان فرستاد. تحلیلگران بردهای نظامی قابل توجهی را به حساب اسرائیل گذاشته اند؛ پیروزیهایی که روحیه شهروندان اسرائیلی مایوس را تقویت و دارایی سیاسی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم را ارتقا بخشیده است.
اما کارشناسان در اسرائیل و واشنگتن میپرسند، حالا چه؟ آنها میگویند مشخص نیست که چطور موفقیتهای اخیر اسرائیل در برابر حزب الله موجب تغییراتی معنادارو پایان دادن به نبرد تل آویو با گروههای تحت حمایت ایران در لبنان، نوار غزه، کرانه باختری، یمن و اکنون احتمالا خود ایران خواهد شد؟
حزب الله ممکن است در وضعیت آشفتهای قرار داشته باشد، اما به عقیده کارشناسان این گروه شیعه، مانند حماس یک جنبش ایدئولوژیک است و بعید است به طور کاملا مغلوب شود. حتی در یک وضعیت تضعیف شده، واحدهای حزب الله همچنان به شلیک موشک به درون خاک اسرائیل ادامه میدهند و موجب به صدا درآمدن آژیرهای خطر در تمام مناطق مسکونی قسمت جنوبی مرز میشوند.
هدف اعلامی اسرائیل آن است که شرایط را برای بازگشت ۶۰ هزار اسرائیلی آواره به خانه هایشان در شمال فراهم سازد. دولت اسرائیل از نیروهای حافظ صلح بین المللی به دلیل ناتوانی در حفظ فاصله حزب الله با مناطق مرزی، آنگونه که در قطعامه سال ۲۰۰۶ شورای امنیت سازمان ملل ذکر شده انتقاد کرده اند. تل آویو میگوید، نیروهای حزب الله که در مرز تجمع کرده اند نه تنها به سمت اسرائیل آتش میگشایند بلکه تهدیدی از جنس حمله ۷ اکتبر حماس برای شهرهای اسرائیلی به شمار میروند.
اما عقب راندن حزب الله به فاصله ۸ تا ۱۰ مایلی مرز یعنی جایی که موشکهای روسی ضد تانک کورنت حزب الله نتوانند به محلات اسرائیلی نشین برسند، به فشار بسیار بیشتری از سوی نظامیان اسرائیلی نیاز دارد.
آرون دیوید میلر، استاد موسسه کارنگی برای صلح بین المللی در این باره گفت: «چگونه این دستاوردهای نظامی قرار است به چیزی که آنها مد نظر دارند، یعنی بازگشت اسرائیلیها به شمال اسرائیل تبدیل شود... من نمیتوانم ارتباط مستقیمی (بین این حملات) و تحقق این هدف برقرار کنم.»
یک مقام مطلع در درون دولت اسرائیل گفت، برنامه ریزان متوجه محدودیتهای دستاوردهای نظامی اخیر شده اند.
وی افزود: «اسرائیل برای ضربه زدن به حزب الله دارای یک استراتژی مشخص است...، اما لزوما استراتژیای درباره اینکه قدم بعدی چیست و چگونه از این وضعیت بیرون بیاید وجود ندارد.»
اسرائیل که در پی حمله ۷ اکتبر، احتملا بدترین شکست نظامی و اطلاعاتی تاریخ خود را تجربه کرده بود، شروع به بازیابی بخشی از توان نظامی خود کرده است. در غزه و لبنان، دشمنان اسرائیل به شدت تضعیف شده اند و موشکهای شلیک شده از جانب ایران نتوانسته موجب به بارآمدن تلفات و خرابیهای وسیعی در این کشور گردد.
اما به گفته میلر، این دستاوردها به صورت قطعی مشکلات اسرائیل را حل نکرده و احتمالا یک تبادل آتش گستردهتر بین ایران و اسرائیل در پیش است؛ بیش از ۱۰۰ گروگان اسرائیلی، زنده یا مرده همچنان در غزه حضور دارند. مذاکرات آتش بس با حماس به بن بست رسیده و حزب الله وعده داده که تا زمانی که اسرائیل در غزه حضور دارد به نبرد ادامه دهد.
میلر افزود: «این جنگها قرار است ادامه پیدا کند.»
نبرد با حزب الله و ایران همچنان با عدم قطعیتهای بی شماری مواجه است. ارتش اسرائیل گفته هدفش از حضور زمینی در لبنان یک عملیات «محدود» است، اما برخی سیاستمداران اسرائیلی خواستار رویکردی تهاجمیتر برای ریشه کن کردن حزب الله از کل لبنان شده اند. برخی دیگر گفته اند، به محض اینکه حزب الله از مرز دور شود، اسرائیل قصدی برای اشغال جنوب ندارد.
یک مقام مطلع از طرز فکر مقامهای ارشد اسرائیلی گفت، دولت و فرماندهان ارتش نمیخواهند در لبنان گرفتار شوند.
مایکل میلشتین، مشاور سابق ارتش اسرائیل در امور فلسطینیان و رئیس بخش مطالعات فلسطینی در مرکز موشه دایان دانشگاه تل آویو گفت، مشخص نبودن گام بعدی در لبنان و غزه نشان دهنده عدم وجود یک استراتژی کلی در اسرائیل درباره پایان دادن به طولانیترین جنگ این کشو از زمان تاسیسش در سال ۱۹۴۸ است. وی افزود، موفقیتهای اخیر در تحت فشار قرار دادن حزب الله، هرچند اقدامی مثبت تلقی میشود، اما جایگزینی برای یک چشم انداز بلندمدت برای روز بعد از ساکت شدن غرش سلاحها نیست؛ البته اگر چنین روزی در پیش باشد.
میلشتین افزود: «مشکل بنیادین ما که در جریان جنگ یک سال اخیر در غزه نیز کاملا مشهود بود این است که اگر شما استراتژی مشخصی نداشته باشید این بدان معناست که به سمت جنگهای فرسایشی حرکت خواهید کرد... من خیلی نگرانم که اسرئیل به دلیل نداشتن استراتژی خود را در میانه جنگهای ادامه دار در شمال و جنوب گرفتار ببیند.»