
«خسارات رویکردهای معیوب ترامپ روز به روز بیشتر خواهد شد. همزمان با تضعیف اتحادهای بین المللی آمریکا، بازارهای سهام در این کشور دچار بحران میشوند و اعتماد به نفس عمومی نیز تا حد زیادی سقوط میکند. حتی در این شرایط نیز ترامپ این حس را دارد یا وانمود میکند که او حقِ مطلق است و هیچگاه اشتباه نمیکند. همین موضوع است که رئیس جمهور کنونی آمریکا را به فردی خطرناک تبدیل میکند.»
فرارو- "اندرو میتروویچ"، نویسنده و تحلیلگر شبکه الجزیره.
به گزارش فرارو به نقل از وبگاه الجزیره؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا عملا جهان را به گروگان گرفته است. او اخیرا تجارت جهانی را با جنگ تجاری خود علیه دنیا، به بازی گرفته است. موضوعی که همسو با ذات هرج و مرج طلبِ وی است. ما همگی در سطوح مختلف گروگان رویکردها و سیاستهای ترامپ هستیم. جدای از خسارتهای جدی که رویکردهای ترامپ به زندگی اقتصادی افراد تحمیل میکند، وی تا حد زیادی روان ما را نیز دچار آسیب کرده و میکند.
سیاستهای ترامپ این حس را به ما منتقل میکند که انگار در هرج و مرج دائمی هستیم. هفته گذشته، ترامپ تایید کرد که به تنها چیزی که فکر میکند حفظ خودش است و در این رابطه هیچ توجهی به آسیبها و خساراتی که به ضرر دیگران برجا میگذارد ندارد. ترامپ در مواجهه با انتشار آمارهای مرتبط با نظرسنجیهای ناامیدکننده در مورد میزان محبوبیت خود، ایجاد هرج و مرج در بازارها و اقتصاد آمریکا، و همچنین شکاف در مناسبات سیاسی این کشور، در قالب یک پُست در شبکه اجتماعی Truth، به طور موقت از تحمیل تعرفههای آمریکا به طیفی از کشورهای مختلف جهان برای یک دوره سه ماهه عقب نشینی کرد.
جالب اینکه متحدان جمهوریخواه ترامپ از این مساله به هیچ عنوان خبر نداشتند و اکنون در حیرتند که وی در ادامه میخواهد چه اقداماتی را انجام دهد. بسیاری معقدند ترامپ با اقدامات اینچنینی قصد دارد قدرت تولیدی آمریکا را که تا حد زیادی تضعیف شده احیا کند.
از نگاه حامیان و ستایشگران ترامپ، وی چهرهای اسطورهای و معصوم است که هیچ شکی را ایجاد نمیکند چرا اگر غیر این بود، او به شدت فرد ضعیفی به نظر میرسید. ترامپ سعی دارد خود را فردی مقتدر نشان دهد. کسی که بنا دارد تا بزرگی آمریکا را احیا کند. انگار ترامپ خود، پاسخ تمامی پرسشهای آمریکا است.
او مدتی قبل در جریان سخنرانی در کنگره آمریکا مدعی شد که خدا او را در ماجرای تلاش برای ترورش در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی در آمریکا حفظ کرده تا آمریکا را نجات دهد. وی گفت: "من فکر میکنم که زندگی من برای یک هدف بزرگ نجات یافت. من از سوی خود نجات پیدا کردم تا بار دیگر عظمت و شکوه را به آمریکا برگردانم".
متحدان ترامپ اگر فکر میکنند که او با سیاستهای خود در قالبهایی نظیر به راه انداختن جنگ تحاری میتواند بار دیگر آمریکا را بزرگ کند، در اشتباهند. ترامپ عملا لجاجت را جایگزین هوشیاری و عقلانیت کرده است. روزولت رئیس جمهور اسبق آمریکا با طیفی از بحرانها نظیر فروپاشی اقتصادی، گسترش فقر و ناامیدی در آمریکا، و توسعه فاشیشم در محیط بین المللی در دوره زمانی حضور خود در قدرت رو به رو بود. در این فضا، او سعی داشت تا آمریکا را قدرتمند کند.
وی در جریان یک سخنرانی در سال ۱۹۳۲، مردم مضطرب در آمریکا را مخاطب قرار داد و سعی داشت در آنها ایجاد آرامش کند. او سعی داشت تا برای مردم آمریکا از رهگذر آزمایس و تجربه، راه حلهایی را ارائه کند نه اینکه از چشم اندازی متعصبانه به ماجرا نگاه کند.
روزولت زمانی گفت: "آمریکا نیازمندِ آزمایش و تجربیات جسورانه و مداوم است. عقل رایج میگوید که یک شیوه را برگزینیم و آن را امتحان کنیم. اگر آن شیوه شکست خورد، به صراحت به آن اعتراف کنیم و شیوهای دیگر را برگزینیم. با این همه، ورای همه این ها، باید اعتقاد داشته باشیم که حتما باید یک شیوه را امتحان کنیم".
روزولت اعتقاد داشت که باید از منابع و اهرمهای در دسترش دولت و همچین نخبگان استفاده کرد و آمریکا را احیا کرد. راهکار وی این بود که رئیس جمهور آمریکا واقعا اراده داشته باشد تا از مولفههای مذکور در راستای منافع کشورش استفاده کند. او با قدرت هرگونه غرور و تعصب بیجا و عقاید سخت گیرانه و متصلب را کنار گذاشت.
میراث ماندگار ریاست جمهوری وروزلت این بود که به ما میگفت که شکست، موضوعی اجتناب ناپذیر است و وقتی پیش آمد باید آن را پذیرفت و برایش راه حلی اندیشید. روزولت به ما یاد داد که حتی روسای جمهور میتوانند درسهای ارزشمندی را از اشتباهات خود فرابگیرند.
همین رویکرد میتواند منجر به این مساله شود که بینشهای قابل تاملی برای حل مشکلات ایجاد شوند. موضوعی که میتواند یک دوره ریاست جمهوری را به دورهای موفق تبدیل کند. روزولت مخالفان را تشویق میکرد. او میخواست که به چالش کشیده شود. او میدانست که افراد اطراف وی از تخصصی برخوردارند که او لزوما آن را ندارد. او درک کرد که روسای جمهوری همه چیزدان نیستند. روزولت اعتقاد داشت که روسای جمهور باید فروتن نیز باشند تا از این رهگذر بتوانند بهتر مسوولیتهای محوله به خود را به انجام برسانند.
این در حالی است که ترامپ به جای گفتوگو کردن به دنبال دیکته کردن و دیکتاتوری است. او فقط به دنبال جلب وفاداری مطلق است. او تا حد زیادی تحت تاثیر غرایض خود است و ارزشی برای آموختن و شکیبایی قائل نیست. در هر دموکراسی که به نحوی مطلوب کار میکند، ابتکارات جدی محصول بررسیهای جدی هستند. او هیچ چشم انداز یا عملگرایی را که در فردی نظیر روزولت میدیدیم ندارد. خنداهدار اینکه ترامپ قصد دارد اگر شرایط سلامتی و محبوبیتش اجازه داد برای یک دوره سوم نیز رئیس جمهور آمریکا شود.
برونداد جهان بینی ترامپ یک چیز است: وی اگر متحمل اشتباه یا شکست شود هیچگاه به آن اعتراف نمیکند. ترامپ هیچگاه چنین شخصیتی نخواهد داشت که به شکستهایش اعتراف کند. از نگاه حامیان ترامپ، اقدامات او در ایجاد عدم قطعیت در داخل و خارج از آمریکا، نوعی تلاش برای مسحور کردن دیگران است. ترامپیستها تشویق بخشِ دیوانه شخصیت رئیس جمهور آمریکا را یک تاکتیک مفید در نظر میگیرند.
خسارات رویکردهای معیوب ترامپ روز به روز بیشتر خواهد شد. همزمان با تضعیف اتحادهای بین المللی آمریکا، بازارهای سهام در این کشور دچار بحران میشوند و اعتماد به نفس عمومی نیز تا حد زیادی سقوط میکند. حتی در این شرایط نیز ترامپ این حس را دارد یا وانمود میکند که او حقِ مطلق است و هیچگاه اشتباه نمیکند. همین موضوع است که رئیس جمهور کنونی آمریکا را به فردی خطرناک تبدیل میکند.