امین صیقل، استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه ملی استرالیا، استادیار علوم اجتماعی در دانشگاه استرالیای غربی و نویسنده کتاب «چگونه در جنگ شکست بخوریم: داستان مداخله آمریکا در افغانستان» در تازهترین نوشتار درباره انفجارهای همزمان پیجرها در لبنان و سوریه مینویسد:
حمله ادعایی اسراییل به اعضای حزب الله از طریق پیجرهای خود یکی دیگر از تحولات شوم است که خاورمیانه را به سمت یک جنگ منطقهای تمام عیار سوق میدهد. این اقدام برای حزب الله با حمایت کامل «محور مقاومت» به رهبری ایران، گزینه کمی باقی میگذارد. پیچیدگی و تاثیر هدف قرار دادن پیجرها بی سابقه است. این حمله منجر به کشته شدن حداقل ۱۱ نفر از جمله برخی از مبارزان حزب الله و بیش از ۳۰۰۰ زخمی شد.
هدف اصلی این حمله که بنا به گزارش مقامات آمریکایی گفته شده توسط اسرائیل انجام شده بود، ایجاد اختلال در وسایل ارتباطی حزب الله و سیستم فرماندهی و کنترل آن در لبنان بود. از آنجایی که حزبالله استفاده از تلفنهای همراه توسط نیروهای خود را کاهش داده است، زیرا اسرائیل به راحتی میتواند آنها را شناسایی و هدف قرار دهد، پیجرها به طور فزایندهای به ابزار پیامرسان ترجیحی در این گروه تبدیل شدهاند.
این حمله همچنین ممکن است برای ایجاد وحشت در درون گروه و در میان مردم لبنان طراحی شده باشد که بسیاری از آنها با توجه به اختلافات سیاسی در این کشور از حزب الله حمایت نمیکنند. از زمان حملات ۷ اکتبر حماس به جنوب اسرائیل، رهبری اسرائیل در زمان نخست وزیری بنیامین نتانیاهو بارها گفته است که مصمم است تهدید حزب الله را که در همبستگی با حماس عمل کرده است، از بین ببرد.
ساعاتی قبل از حمله پیجر، دولت نتانیاهو تصریح کرد که اهداف جنگی اسرائیل گسترش خواهد یافت و شامل بازگشت دهها هزار نفر از ساکنان به خانههای خود در شمال اسرائیل میشود، جایی که آنها به دلیل شلیک موشکهای مداوم حزبالله از آنجا گریختهاند. یوآو گالانت، وزیر دفاع (جنگ) اسرائیل، گفت که تنها راه برای انجام این کار، اقدام نظامی است. پس انفجارهای همزمان پیجر در روز سه شنبه، ممکن است مقدمهای برای حمله همه جانبه اسرائیل علیه حزب الله باشد.
حزب الله قبلاً اعلام کرده است که تلافی خواهد کرد. این که این تلافی وعده داده شده چه شکلی به خود خواهد گرفت را باید دید. این گروه دارای توانایی نظامی گستردهای است که نه تنها شمال اسرائیل را با هواپیماهای بدون سرنشین و موشک مورد حمله قرار میدهد، بلکه به سایر نقاط کشور یهودی از جمله شهرهای پرجمعیت مانند تل آویو نیز حمله میکند.
حزب الله این توانایی را در جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل نشان داد. این جنگ ۳۴ روز به طول انجامید و طی آن ۱۶۵ اسرائیلی (۱۲۱ سرباز ارتش اسرائیل و ۴۴ غیرنظامی) کشته شدند و اقتصاد و صنعت توریستی اسرائیل آسیب قابل توجهی دید. تلفات حزب الله و لبنان بسیار بیشتر بود و حداقل ۱۱۰۰ نفر کشته شدند. با این حال، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) نتوانستند این گروه را نابود یا ناتوان کنند.
هرگونه حمله تلافی جویانه موفقیت آمیز به شهرهای اسرائیل میتواند منجر به تلفات غیرنظامی جدی شود و بهانه بیشتری برای دنبال کردن هدف دیرینه خود یعنی نابودی حزب الله و مجازات حامی اصلی آن، جمهوری اسلامی ایران، به اسرائیل بدهد.
در یک درگیری گسترده تر، ایالات متحده متعهد به دفاع از اسرائیل است، در حالی که ایران به هر شکلی که لازم باشد از حزب الله حمایت خواهد کرد. اگر رهبران اسرائیل و ایالات متحده فکر میکنند که ایران از هرگونه اقدامی که میتواند آن را به جنگ با اسرائیل و ایالات متحده سوق دهد خودداری کند، در اشتباه هستند.
حزب الله یک قطعه اصلی در پارادایم امنیت ملی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران است. تهران سرمایهگذاری هنگفتی را در کنار دیگر گروههای وابسته منطقهای، شبهنظامیان عراقی، حوثیهای یمن و دولت بشار اسد در سوریه، انجام داده است. هدف این «محور مقاومت» ایجاد یک نیروی بازدارنده قوی علیه اسرائیل و آمریکا بوده است. جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس خود در ۴۵ سال پیش، اسرائیل و حامی اصلی آن، ایالات متحده، را به عنوان یک تهدید وجودی در نظر گرفته است، همانطور که اسرائیل نیز به ایران به همین منوال نگاه میکند. برای این منظور، ایران روابط خارجی خود را به سمت دشمنان اصلی آمریکا، به ویژه روسیه و چین تغییر داده است. در واقع، همکاری نظامی روسیه و ایران چنان قوی شده است که مسکو در هر جنگی تردید چندانی در حمایت از ایران و گروههای وابسته به آن نخواهد داشت.
تهران کاملاً از توان هستهای اسرائیل آگاه است. ایران برای محافظت در برابر آن، برنامه هستهای خود را تا حد آستانه توسعه سلاح توسعه داده است. رهبران ایران ممکن است از روسیه این اطمینان خاطر را دریافت کرده باشند که اگر اسرائیل به استفاده از سلاحهای هستهای خود متوسل شود، روسیه به دفاع از ایران کمک خواهد کرد.
در همین حال، یادآوری این نکته مهم است که پس از نزدیک به یک سال از تخریب غزه و ویران کردن ساکنان آن، اسرائیل نتوانسته حماس را از بین ببرد. اسرائیل دائماً ساکنان باقیمانده غزه را مجبور به جابجایی کرده است تا سربازان اسرائیل بتوانند در مناطقی که قبلاً اعلام کرده بودند از وجود نیروهای حماس و مقاومت پاکسازی شده اند، عملیات کنند.
شکست دادن حزب الله و حامیان آن هدف بسیار بزرگ تری برای دستیابی برای اسرائیل خواهد بود. این خطر جدی جنگی را به همراه دارد که همه طرفها گفتهاند طالب آن نیستند، اما همه برای آن آماده هم میشوند.
حمله پیجر تازهترین مورد از یک رشته عملیات است که هر گونه احتمال آتشبس دائمی غزه را که میتواند منطقه را باثبات کند و به جای جنگ به علل صلح کمک کند، به خطر میاندازد.
منبع: جماران