فرارو- جنگ غزه در سطوح مختلف، رژیم اسرائیل را با چالش و بحران رو به رو کرده است. بیش از چهار ماه از آغاز جنگ مذکور میگذرد و اکنون این رژیم در عمق اراضی اشغالی (از سوی شهروندان صهیونیست)، محیط منطقهای و البته عرصه بین المللی، با چالشهای جدی و عدیدهای رو به رو شده است. در محیط داخلی، خانوادههای اسرای اسرائیلی، اعتراضات و راهپیماییهای گستردهای را برگزار کرده و میکنند و قویا به دولت نتانیاهو فشار وارد میکنند تا هر چه سریعتر به یک توافق صلح و مبادله اسرا با حماس دست یابد.
در عین حال، در نتیجه حملات حماس و حزب الله لبنان به اراضی اشغالی، رژیم اسرائیل اکنون با چیزی در حدود ۳۰۰ هزار آواره مواجه است که مدیریت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها حامل چالشها و هزینههای سنگینی است. البته که فعالان اقتصادی-تجاری و همچتنین لیبرالهای اسرائیلی نیز تداوم جنگ غزه و اوج گیری تنشهای امنیتی برای اسرائیل را به هیچ عنوان مسالهای مطلوب نمیبینند و همچون گروههای فشارِ موثر، سعی در وادارکردن نتانیاهو و طیف افراطیون متحد وی جهت حرکت به سمت حصول یک توافق آتش بس با حماس دارند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، اسرائیل از زمان آغاز جنگ غزه، با بحرانهای کاملا جدی در حوزه روابط خارجی خود رو به رو شده است که جدیدترین جلوه و نمود آن نیز به تازگی آشکار شده است. در این راستا، "لولا ایناسیو داسیلوا" رئیس جمهور برزیل در موضع گیری، اقدامات صهیونیستها در جنگ غزه را به جنایات فاشیستها و هیتلر در بحبوحه جنگ جهای دوم تشبیه کرده و خهواستار پایان سریع جنگ و نسل کشی علیه مردم فلسطین از سوی اسرائیل شده است.
برزیل همچنین سفیر اسرائیل را از خاک خود اخراج کرده و در عین حال، سفیر خود در اراضی اشغالی را نیز احضار کرده است. اگرچه که رژیم اسرائیل نیز سفیر برزیل را عنصور نامطلوب شناسایی کرده و زمینه را برای خروج وی از فلسطین اشغالی فراهم کرده است. مقامهای ارشد اسرائیلی هم موضع گیریهای تهاجمی را علیه لولا داسیلوا اتخاذ کرده اند. در این چهارچوب، بسیاری از تحلیلگران و البته افکار عمومی بین المللی به طور خاص نسبت به طرح این سوال اقدام میکنند که محرک و دلیل اصلی موضع گیریهای تهاجمی رئیس جمهور برزیل علیه رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه جنگ غزه چیست؟
به نظر میرسد که جهت پاسخ به این پرسش توجه به ۳ نکته ضروری است.
لولا ایناسیو داسیلوا رئیس جمهور برزیل از نظر فکری، به جریان چپ در کشورش تعلق دارد. جریانی که در منطقه آمریکای لاتین از ریشه و عقبه قابل توجهی برخوردار است و یکی از بروندادهای عینی و ملموس این نوعِ نگاه و تفکر نیز موضع گیری علیه رژیم اشغالگر قدس و اقدامات آن علیه مردم فلسطین بوده و هست.
از این رو، موضع گیری لولا داسیلوا علیه رژیم اسرائیل را به نوعی بایستی در ادامه موضع گیریهای شمار قابل توجهی از مقامهای ارشد دیگر دولتهای منطقه آمریکای لاتین نظیر کشورهای بولیوی، ونزوئلا، کوبا، کلمبیا، نیکاراگونه و ... ارزیابی کرد که همگی آنها نیز با تاختن به اسرائیل خواستار توقف جنگ علیه غزه شده اند. کشورها و ملتهای منطقه آمریکای لاتین عمدتا با مساله استعمار مشکل داشته اند و اوج گیری تاریخیِ جریانهای چپ در این دسته از کشورها نیز تا حد زیادی نتیجه مبارزات تاریخیشان در نبرد علیه امپریالسم غربی و به طور خاص آمریکا بوده است.
حال در شرایط کنونی، از نگاه این جریانها و حامیان قابل توجهشان در آمریکای لاتین، اسرائیل نمودی عینی از استعمارگرایی در جهان را نمایندگی میکند که ایستادگی در برابر آن کاملا لازم و ضروری است. معادلهای که در نوع خود آبشخورهای فکری و ایدئولوژیک آنها را نیز تغذیه میکند و صرفا در قالب معادله دفاع از مظلوم در برابر ظالم معنا و مفهوم پیدا نمیکند.
از زمان قدرت گیری لولا داسیلوا در برزیل، این کشور چالشهای جدی و جدیدی را با بلوکِ قدرتهای غربی و به طور خاص دولت آمریکا تجربه کرده است. در وضعیت کنونی، روابط برزیل با دولت آمریکا نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد و سطح تنشها میان دو کشور کم نیست.
حال در این فضا، جهت گیری فکری و عملی دولت لولا داسیلوا نیز نوعی رقابت با بلوک قدرتهای غربی و حامیان بین المللی آن را تجویز میکند. معادلهای که یکی از نمودهای عینی خود را در قالب موضع گیریهای تهاجمی اخیر رئیس جمهور برزیل علیه رژیم اشغالگر قدس در بحبوحه جنگ غزه به نمایش گذاشته است. از این منظر، مواضع پُرتنش اخیر لولا داسیلوا علیه رژیم اشغالگر قدس را بایستی تابعی از تشدید تنشهای برازیلیا با قدرتهای غربی و به ویژه واشینگتن نیز ارزیابی کرد.
جنگ افروزی صهیونیستها علیه نوار غزه، با واکنشهای تند بین المللی در اقصی نقاط جهان رو به رو شده است. در جریان این جنگ شاهد بوده ایم که حتی شمار قابل توجهی از افکار عمومی کشورهای غربی نیز به صراحت با برگزاری راهپیماییهای گسترده، نسبت به سیاست رسمی دولت هایشان در رابطه با جنگ مذکور اعتراض کرده اند. جهان هنوز برگزاری راهپیمایی بزرگ ۳۰۰ هزار نفری در لندن پایتخت انگلیس در حمایت از مردم غزه و یا برگزاری راهپیماییهای گسترده در شهرهای مختلف آمریکا نظیر نیویورک، واشینگتن و شیکاگو را فراموش نکرده است.
جالب اینکه بیش از ۷۰۰ شهرداری و شورای محلی و شهری در آمریکا نیز حمایت قاطع خود را از مردم غزه در برابر صهیونیستها اعلام کرده اند. حال در این فضا، با توجه به اقبال قابل توجه تفکرات چپی در آمریکای لاتین و به طور خاص برزیل، لولا ایناسیو دسیلوا رئیس جمهور برزیل جدای از اینکه از منظر فکری و عقیدتی، حمایت قاطع از مردم فسلطین و تاختن به اسرائیل را امری مناسب ارزیابی کرده، در عین حال، با توجه به اقبال و گرایشات عمومی که به این موضوع در برزیل وجود دارد نیز این قبیل موضع گیریها را مفید و مایه تقویت موضع و جایگاه سیاسی خود در این کشور میبیند.
از این رو، لولا داسیلوا تا حدی نیز در موضع گیریهای تهاجمی اخیرش علیه صهیونیست ها، رگههای از ترجیحات و همراهی با روندهای عمومی غالب در برزیل را هم مد نظر داشته است. مسالهای که مخصوصا خود میتواند در قالب تنشها و درگیریهای سیاسی و حزبی جریان نزدیک به داسیلوا با جریانهای اپوزیسیونِ دولت مستقر در برزیل که پیوندهای نزدیک را با بلوک قدرتهای غربی دارد نیز معنا و مفهوم ویژهای را پیدا کند.