فرارو- بیش از دو هفته از عملیات طوفان اقصی میگذرد. عملیاتی موفقیتآمیزی که توسط جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) علیه رژیم اسرائیل و شهرکهای این رژیم در مجاورت با نوار غزه انجام گرفت. در نتیجه آن، بیش از ۱۵۰۰ اسرائیلی کشته، بیش از سه هزار نفر زخمی و البته دهها اسرائیلی نیز توسط حماس اسیر شدند. عملیاتی که بسیاری از آن به مثابه ضربه جدی به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم اسرائیل یاد کردند . البته که تل آویو در مدت زمانی کمی پس از وقوع آن، کارزار نظامی گستردهای را علیه نوار غزه به راه انداخت. کارزاری که در قالب آن شاهد حملات گسترده هوایی و توپخانهای به بخشهای مختلف نوار غزه بودهایم و مقامهای ارشد اسرائیلی نیز از قریب الوقوع بودن حمله زمینی به نوار غزه سخن میگویند.
به گزارش فرارو؛ پیش از این موضع گیری مقامهای اسرائیلی نیز، جریان آب، غذا و همچنین ورود مواد غذایی و دارو به نوار غزه هم از سوی اسرائیل قطع شده است. با این حال، علی رغم تلاشهای فراوان رژیم اسرائیل جهت حفظ ظاهر و اقدامات بنیامین نتانیاهو جهت اعاده و احیای آبروی از دسترفته این رژیم، اینطور به نظر میرسد که در عرصه میدانی، «زمان» به نفع مقاومت فلسطین است و یکی از حوزههایی که از فرسایشی شدن جنگ اسرائیل علیه نوار غزه بیشتری آسیب را میبیند، اقتصادِ این رژیم است. این معادله میتواند در ادامه راه جلوههای عینیتری را نیز از خود به نمایش بگذارد و تاثیرات آشکاری را بر نوعِ کنشگری رژیم اسرائیل در رابطه با گروههای مقاومت فلسطینی داشته باشد.
اساسا تحت تاثیر همین چالش نیز بوده که اخیر جو بایدن از ضرورت اعطای یک بسته مالی به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار جهت کمک به اسرائیل و اوکراین سخن گفته است. با این حال، اقتصاد اسرائیل در نتیجه جنگ غزه و اوج گیری تنشها میان این رژیم و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حداقل از ۴ منظر عمده و محوری، به نحوی منفی تحت تاثیر قرار گرفته است.
اقتصاد اسرائیل قبل از عملیات طوفان اقصی و اوج گیری دور تازه جنگ و درگیریها میان این رژیم و حماس نیز با چالشهای جدی رو به رو بود. پاندمی کرونا، جنگ اوکراین، تشدید بنبست سیاسی و گسترش اعتراضات اسرائیلیها علیه دولت نتانیاهو و متحدانش، همه و همه وضعیتی را ایجاد کرده بودند که سبب اختلالهای جدی در اقتصاد اسرائیل میشدند.
با این حال، انفجارِ دور تازه درگیریها میان اسرائیل و حماس پس از عملیات طوفان اقصی، یک بحران عمیقِ دیگر را به مجموعه بحرانهای پیشین اقتصاد اسرائیل اضافه کرده و اکنون در نتیجه همین موضوع، بنا بر آنچه خودِ منابع اسرائیلی اذعان میکنند، اقتصاد این رژیم ظرف دو هفته اخیر چیزی قریب به ۵ میلیارد شِکِل (معادل با ۲ میلیارد دلار) خسارت دیده است.
این رقم که برای یک اقتصاد کوچک نظیر اسرائیل حقیقتا طاقت فرسا و زیاد است و در ادامه حامل تبعات گستردهای برای این رژیم است. کافی است توجه داشته باشیم که اکنون بخش قابل ملاحظهای از منابع مالی اقتصاد اسرائیل بایستی خرج مسائل امنیتی و ماشین جنگِ آن با حماس شود.
معادلهای که روز به روز هزینههای سنگینتری را به اقتصاد اسرائیل تحمیل میکند و آن را دچار سقوط میکند. اساسا به همین دلیل هم بود که در روزهای اخیر، شِکِل (پول اسرائیل)، بیشترین میزان سقوطِ ارزش خود در سالهای اخیر را به ثبت رسانده است.
یکی از اصلیترین تاثیرات درگیریهای اخیر میان اسرائیل و حماس بر اقتصاد اسرائیلی ها، فرار حجم قابل توجهی از سرمایههای داخلی و خارجی از اسرائیل بوده است. در رابطه با سرمایه گذاران خارجی، گزارشهای مختلفی منتشر شده است برای مثال مذاکرات شرکتهای نفتی غربی با تل آویو جهت توسعه میدانهای نفتی تحت تصرف این رژیم در آبهای دریای مدیترانه، تعلیق شده است.
در این راستا، بسیاری از فعالان تجاری از اقصی نقاط جهان که در اسرائیل فعال بودهاند نیز به دلایل امنیتی، اقدام به ترک اسرائیل کردهاند و بعید است که به این زودیها به فکر بازگشت به اراضی اشغالی باشند. موضوعی که در واقع واکنش طبیعی این طیفها به درگیریهای گسترده اسرائیل با حماس و نفوذهای مکرر نیروهای حماس به عمق اراضی اشغالی و ایجاد شرایط بحرانی در اسرائیل است.
در کنار فرار سرمایههای خارجی، سرمایههای داخلی نیز گرایش به خروج از اسرائیل دارند. بر اساس آمارهای مختلف به ویژه از سوی آژانسهای مهاجرتی اروپایی در اراضی اشغالی، میزان مهاجرت شهروندان اسرائیلی به خارج، حتی قبل از عملیات طوفان اقصی نیز افزایش قابل توجهی پیدا کرده بود و مثلا در مورد کشور پرتغال، اسرائیلیها در صدر گروههای مهاجرتی بودهاند که سعی در مهاجرت به این کشور و کسب پاسپورت آن را داشته اند.
آژانسهای مسافرتی و مهاجرتی کشورهای اروپایی پیش از عملیات طوفان اقصی به کرات از گرایش عجیب اسرائیلیها به خروج از اراضی اشغالی و زندگی در کشورهای اروپایی خبر میدادند. معادلهای که تا حد زیادی تحت تاثیر تعمیق چالشهای امنیتی علیه رژیم اسرائیل و در عین حال بنبست سیاسی به واسطه رویههای نتانیاهو و متحدانش در موضوع پیشبرد لایحه اصلاحات قضایی بوده است. حال در وضعیت کنونی که بحرانهای امنیتیِ رژیم اسرائیل وضعیتی وخیمتر پیدا کرده، کاملا طبیعی است که شاهد افزایش گرایش اسرائیلیها به خروج از اراضی اشغالی باشیم. موضوعی که طبیعتا با خروج سرمایههای آنها از این اراضی نیز همراه میشود و حامل آسیبهای جدی به اقتصاد اسرائیل است.
در مدت اخیر، بر اساس تصاویر و ویدئوهای منتشر شده، فرودگاه بن گورین مملو از شهروندان اسرائیلی بوده که به دنبال خروج از اسرائیل بودهاند و به احتمال زیاد این روند ادامه دار خواهد بود و میتواند بحرانهای جدیتری را برای اقتصاد اسرائیل در ادامه راه ایجا کند.
در کنار همه اینها باید توجه داشت که شمار قابل ملاحظهای از شهروندان اسرائیلی که در حوزههای اقتصادی و تجاری جزء نیروی کار فعال هستند نیز به واسطه جنگ علیه نوار غزه و مقاومت فلسطین، یا محیط کار را برای مدتی ترک کردهاند و یا در قالب نیروهای ذخیره ارتش، عازم جبهههای جنگ علیه حماس شده اند. این موضوع خود ضربهای جدی به اقتصاد اسرائیل به شمار میرود و فرسایشی شدن جنگ نیز آسیبهای آن را افزایش میدهد.
یکی از پیامدهای جدی جنگ غزه بر اقتصاد اسرائیل، تشدید فضای ابهام و عدم قطعیت در اقتصاد اسرائیل بوده است. این امر نقشی جدی در تشدید و تعمیق بحرانها علیه این رژیم بازی میکند. بدون تردید هر اقتصادی بدون برخورداری از حدی از ثبات و امنیت، امکان فعالیت به صورت عادی و تداوم بقا را ندارد.
به بیان ساده تر، در فضایی کهعدم قطعیتها و ابهامات در فضای کلی اقتصاد، با چاشنی محرکهای امنیتی افزایش یابد، طبیعیترین پیامد، آسیب رسیدن به معادلات مطرح در حوزههای تجارت و اقتصاد یک کشور است. معادلهای که اکنون در مورد رژیم اسرائیل به وضوح قابل مشاهده است.
در نهایت باید گفت که زنجیرههای تدارکاتی اقتصاد اسرائیل نیز در سایه اوج گیری جنگ و تنشها میان این رژیم و مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه، با بحرانهای جدی رو به رو شده و همین مساله حرکت کلی اقتصاد اسرائیل به سمت جلو را با اختلالات جدی رو به رو کرده است.
به بیان ساده تر، به دلیل ایجاد چالشهای گسترده امنیتی برای اسرائیل و متعاقبا، مختل شدن زنجیرههای تدارکاتی این اقتصاد به ویژه در حوزههای حمل و نقل و توزیع، بخشهای مختلف اقتصاد اسرائیل با برای ادامه دادن به فعالیتهای عادی خود با بحران رو به رو شدهاند و با توجه به ماهیت درهم تنیده معادلات اقتصادی در کشورها، کاملا طبیعی است که شاهد نوعی هرج و مرج در فضای معادلات اقتصادی و تجاری اسرائیل باشیم.
این موضوع اثرگذاری کاملا منفی بر بروندادهای اقتصاد اسرائیل دارد و با گذشت زمان، روز به روز، ماهیت وخیمتری را نیز به خود میگیرد.