ماجرای شورش گروه واگنر و عقبنشینی آن پس از گذشت نزدیک به دو ماه همچنان مورد توجه رسانهها و تحلیلگران قرار دارد. شورشی که هر چند ناگهانی بود و زود نیز فروکش کرد، اما همچنان با ابهاماتی در خصوص اقدامات و آینده این گروه مواجه است.
به گزارش اعتماد، از یکسو در حالی که رد پای گروه واگنر در خاورمیانه، شمال و غرب آفریقا و نیز جنگ اوکراین قابل مشاهده است، برخی از ناظران تاکید دارند به واسطه ابعاد و پیامدهای وسیعی که این شورش در روسیه به همراه داشته، سیاست کرملین تضعیف و در عین حال استحاله نهایی آن در ارتش روسیه است.
از سوی دیگر شواهد نشان میدهد که بهرغم اعلامها مبنی بر اینکه یوگنی پریگوژین رهبر گروه واگنر قرار بوده جایگاه خود را از دست دهد و حتی برخی معتقد بودند که پوتین هرگز وی را نخواهد بخشید، امروز او نه تنها پریگوژین آزاد است، بلکه برای تقویت نفوذ روسیه در غرب آفریقا و به ویژه نیجر اعلام آمادگی میکند.
بررسیها نشان میدهد استراتژی و تاکتیک گروه واگنر بهطور همزمان از سه مولفه نظامی، اقتصادی و سیاسی بهره میگیرد.
به همین دلیل وقتی برخی از کشورها خواستار حمایت امنیتی از مسکو شدهاند، گروه واگنر برای آنها جذابیت خاصی پیدا کرده است. نمونه این قضیه را در آفریقای مرکزی میتوانیم مشاهده کنیم؛ جایی که اکنون مناسبات امنیتی این کشور نه تنها در اختیار واگنر است، بلکه نفوذ آنها روی رییسجمهوری آفریقای مرکزی به گونهای گسترش پیدا کرده که برخی از ناظران غربی مدعی هستند، او عملا اسیر دست گروه واگنر است.
در واقع اگر ظاهر قضیه برای واگنر، نشاندهنده یک گروه شبهنظامی است، اما گردانندگان آن همزمان با اینکه در سیاست مناطق نفوذ خود فعال هستند، شبکههای اقتصادی جداگانهای به منظور کسب درآمد را نیز گسترش دادهاند. مانند شرکتهایی که در غرب آسیا و شمال آفریقا زیر نظر این گروه مشغول بهرهبرداری از منابع طبیعی مانند نفت و گاز و تجارت طلا و جواهرات هستند.
این مساله دقیقا در کشورهایی نظیر مالی، ماداگاسکار، بورکینافاسو، آفریقای مرکزی و حالا نیجر قابل مشاهده است. همچنین واگنر در حالی در لیبی دارای نفوذ سیاسی و نظامی زیادی است که اطلاعات و نحوه فعالیتهای آن در خاورمیانه و غرب آسیا، مانند آفریقا چندان عیان نبوده و جلوی چشم قرار ندارد.
طبق گزارشی که در این رابطه سایت ژئوپلیتیک منتشر کرده، بهرغم نامشخص بودن نحوه حضور و فعالیت واگنر در خاورمیانه، شواهد نشان میدهد که سوریه بزرگترین پایگاه این گروه در منطقه است. از همین رو، نحوه کنش واگنر نشان میدهد که این گروه دقیقا در راستای سیاست خارجی روسیه عمل میکند؛ مانند حمایت از خلیفه حفتر در لیبی یا روابط نزدیکی که با امارات و مصر در راستای استراتژی خارجی کرملین برقرار کرده است.
علاوه بر این یکی دیگر از کارکردهای گروه واگنر، حمایت آنها از نخبگان نوظهور یا حاکمان در آفریقا و غرب آسیاست. به عنوان مثال موقعیت ژئواستراتژیک لیبی و ذخایر نفت و گاز این کشور فرصت طلایی برای روسیه جهت افزایش نفوذ خود در شمال آفریقا محسوب میشود. در واقع لیبی علاوه بر منابع طبیعی جذاب خود، از لحاظ ژئوپلیتیکی نیز موقعیتی را فراهم میآورد تا مسکو را در رویارویی با غرب و ناتو یاری کند.
در همین راستا بود که حضور گروه واگنر در سال ۲۰۱۹ در لیبی تقویت شد؛ بهطوریکه این گروه با حمایت خود از خلیفه حفتر، وی را برای در اختیار گرفتن برخی از میادین مهم نفتی لیبی یاری کرد. از دیگر مشخصات گروه واگنر این است که آنها قادرند فارغ از قوانین بینالمللی کنش داشته و کرملین نیز به سادگی میتواند مسوولیت برخی از اقدامات آنها را به عنوان یک گروه شبهنظامی خصوصی انکار کند.
از این رو با توجه به تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه، گروه واگنر اکنون علاوه بر یک بازوی نظامی، برای مسکو تبدیل به یک بازیگر سیاسی و اقتصادی نیز شده است. از این رو اگر پوتین قرار باشد که واگنر را تضعیف کرده یا منحل کند بهطور قطع در برخی از مناطق حیاتی نفوذ خود مانند لیبی به صورت جدی آسیبپذیر خواهد شد.
همچنین شواهد نشان میدهد که گروه واگنر به خصوص یوگنی پریگوژین رابطهای بسیار نزدیک با مقامات اماراتی دارد؛ بهطوریکه حتی گفته میشود، مسکو برای تثبیت و گسترش نفوذ خود در شمال آفریقا به این کشور نیاز دارد. به همین دلیل سوال مهم این است که با توجه به شورش گروه واگنر و گمانهزنیهایی که در خصوص تنبیه آن از سوی کرملین وجود دارد، آیا ولادمیر پوتین حاضر است بازوی عملیاتی خارجی خود را از دور خارج کند؟
در این رابطه برخی از تحلیلگران معتقدند با توجه به کارکرد و نقشی که گروه واگنر در سیاست خارجی روسیه در غرب آسیا، آفریقا و اوکراین دارد بعید به نظر میرسد که کرملین مایل باشد یکی از مهمترین بازوهای عملیاتی خود را از دور خارج کند. چرا که این تحلیلگران معتقدند اگر ارتش روسیه را بدنه و پوتین را مغز در نظر بگیریم، دو بازوی مهم نظامی روسیه گروه واگنر و چچنهای تحت رهبری رمضان قدیروف هستند.
از این رو به احتمال فراوان اگر قرار باشد واگنریها از سوی کرملین به واسطه شورش مهم و تاثیرگذارشان تنبیه شوند، این یوگنی پریگوژین رهبر این گروه خواهد بود که هزینههای چنین اقدامی را میپردازد. هر چند که شواهد نشان میدهد با گذشت دو ماه از این واقعه و بهرغم پیش بینیهای صورتگرفته، فعلا پریگوژین در فاصله میان روسیه و بلاروس در حال تردد بوده و حتی با اعتماد به نفس بالا برای حضور نیروهایش در نیجر پیام صادر میکند.