عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: فعالان بخش خصوصی منتظرند ببینند آیا شورای عالی مزبور، مراحل قانونی طی شده را که مورد تایید نهادهای نظارتی بوده، تایید یا انتخاب وی را به علل سیاسی ملغی میکند؟ بنده به جزییات فرآیندهای طی شده کاری ندارم و امیدوارم حتی اگر به لغو این انتخاب انجامید، شهامت آن را داشته باشند که صادقانه بگویند به علت مواضع سیاسی وی او را نمیپسندیم و اخبار و مطالب و گزارههای خلاف واقع دیگری اظهار نشود.
فارغ از این نکته، توصیه میکنم که سیاست را در این مساله دخالت ندهند و همان مصوبات نهادهای نظارتی درونی اتاق را تایید کنند به این دلایلی که مینویسم.
۱ ـ اول از همه اینکه «یکدستی» سیاست شکست خوردهای است؛ اگر میخواهید این سیاست را ادامه دهید، قطعا او رد کنید و صادقانه نیز علت آن را بگویید، در این صورت انتظار نداشته باشید که وعدههای انتخاباتی اسفند ماه شما را کسی باور کند. برکناری وی به این معنی است که شما باید در انتخابات بیایید به شرطی که رای نیاورید؟! اگر رای آوردید بیرونتان میکنیم. معنای دیگری ندارد.
۲ـ تغییر یک نفر در راس اتاق ایران مشکلی از شما حل نمیکند، چون آنجا در هر حال بخش خصوصی است. نفر بعدی هم که بیاید کمابیش همینگونه فکر میکند که فرد کنونی میاندیشد، فقط ممکن است افکارش را ننوشته یا توییت نکرده باشد. البته اگر کسی بیاید که از خودتان باشد قطعا اعضای اتاق را در برابر خود قرار دادهاید و اتاق را از کارایی میاندازید. اگر دنبال این باشید ایرادی ندارد که به هر قیمتی انتخاب او را ملغی کنید.
۳ـ نکته بسیار مهمی که توجه نمیشود این است؛ اتاقی که متفاوت از حکومت و دولت باشد به سود شماست. این تفاوتهاست که منشا قدرت است، مثل رسانه. رسانهای که همه از یک مجموعه باشند، کمکی به حکومت نمیکند. قدرت رسانه در تنوع تحلیلگران و بیطرفی آن است و نه در یکدستی آن. نهاد مدنی اگر تابع حکومت باشد تبدیل به یک نهاد ناکارآمد و حتی فاسد خواهد شد.
۴ـ رییس اتاق اگر در عمل منصوب حکومت شود، مسوولیت ناکارآمدی و خطاهای او نیز به پای دولت نوشته میشود، مثل کارگزاران منصوب حکومتی نیستند که هر اقدامی کنند، تمامی آن را به پای حکومت بنویسند. این روزها مدیران منصوب حکومت کم ضربهای به اعتبارها نزدهاند. حکومت و دولت هر چه بیشتر بر دایره مسوولیت خود بیفزاید، بر ضربهپذیری خود اضافه کرده است. مثل سیبل و هدفی است که خیلی بزرگ است و چشم بسته هم میتوان آن را نشانه رفت.
۵ـ بنشینید گفتگو و تفاهم کنید. شاید بگویید؛ پذیرفتنی نیست که رییس اتاق کشور چنان مواضعی گرفته باشد؟ خوب! طرف مقابل هم پاسخ میدهد که مجموعه فعالان بخش خصوصی شما به گونهای هستند که انتخاب قاطع آنان چنین بوده است، اینکه نمیشود اکثریت قاطع بخش خصوصی با سیاستهای شما مخالف و محروم از حقوق مدنی باشند. اگر منطق شما را بپذیریم، دیر یا زود یا باید همه این نهادهای انتخابی را تعطیل کنید و جمعی مثل مجلس فعلی را تشکیل دهید، یا در عمل گفتگو و تفاهم کنید. اگر نتوانید گرههای موجود در این سطح از روابط نخبگانی را با دست باز کنید و دنبال استفاده از دندان باشید، پس در هیچ سطح دیگری قادر به باز کردن هیچ گرهی نخواهید بود.
۶- پاشنه آشیل و ضربهپذیری اصلی دولت در اقتصاد است. اگر شما همین بخش را هم از خود دور کنید حتی اگر دو درصد هم روی اقتصاد اثرگذاری منفی داشته باشد زیاد است. پس بیش از این پا روی اقتصاد نگذارید.
۷- پیشنهاد مشخص بنده این است که به جای تکرار اشتباهات گذشته، اکنون فرصت مناسبی پیش آمده تا یک شیوه دیگر که تعامل است را آزمایش کنید. وضعیت موجود اتاق ایران را در قالب پایلوت سیاسی یا سیاست آزمایشی نگاه کنید. هیچ عجلهای نکنید دهها راه برای برکناری افراد در دست شماست اگر هم نباشد، به سرعت اختراع میشود. پس اگر سیاست یکدستی نتیجهبخش نبوده، انتخابات اتاق را فرصت بدانید و به صورت آزمایشی حضور غیر و دیگری را بپذیرید، شاید در ۶ ماهه آینده جواب داد، در این صورت آن را به عرصههای دیگر نیز سرایت دهید. اگر هم جواب نداد، تقصیرش متوجه خودشان میشود و خود اعضای اتاق عطای این ریاست را به لقای آن خواهند بخشید و اگر هم نبخشند میتوانید مصادره کنید!