شرق نوشت: «دکترها میپرسیدند شغل پدر رادیولوژی بوده که دچار این نوع سرطان شده؟ بعد که متوجه شدند دکل مخابرات در ساختمان نصب شده، علت سرطان را همان دکل اعلام کردند، الان مادر و پدرم را به خاطر سرطان از دست دادم و میدانم همسایههای دیوار به دیوارمان هم دچار سرطان هستند، اما شرکت مخابراتی پاسخگوی ما نیست...».
همیشه درباره تشدید ابتلا به سرطان توسط دکلهای مخابراتی هشدارهایی داده میشود، حتی بسیاری از شهروندان که مدتی تجربه نصب این دکلها در ساختمان خود را دارند، معمولا با ابتلای سرطان مواجه میشوند. موضوعی که بارها توسط کارشناسان سلامت هشدار داده شده است. طبق مطالعه جهانی دکلهای فشارقوی مانند دکلهای تلفن همراه سرطانزا بوده و زندگی در کنار آنها خطرناک است.
ب. م یکی از همین شهروندان است که طبق نظر پزشکان نصب دکل مخابرات یکی از شرکتهای اپراتوری باعث سرطان اعضای خانوادهاش شده و حالا هرچه برای لغو قرارداد با این شرکت تلاش میکند تا هرچه زودتر دکل را از ساختمانشان جمع کنند، نتیجهای حاصل نشده است.
درباره این ماجرا اینطور میگوید: «شرکت اپراتوری فوق در سال ۸۶ قراردادی را با ساختمان ما واقع در منطقه پیروزی میبندد. این ساختمان به نام مادرم بوده است. مادرم هم که فردی فاقد سواد خواندن بوده این قرارداد را بدون مطالعه امضا کرده است. ما سال ۸۶ تازه خانه را ساخته بودیم که ایرانسل یک لوکیشنی را برای آنتن خود در نظر گرفته بود و به مادرم میگویند آن لوکیشنی که انتخاب کردیم ساختمان شماست. آن موقع شرکت سونی اریکسون بانی بوده و این قرارداد سالانه را با مادر من میبندند، خلاصه همان موقع دکل در ساختمان ما نصب میشود».
ب. م که حالا پدر و مادرش را به دلیل ابتلا به سرطان از دست داده، اضافه میکند: «مادر من هم آن پول اندکی را که سالانه میگرفت، خرج کارهای خیر و خیریه میکرد. خلاصه هر سال به همین شکل گذشت، تا اینکه یک سال مادر من دچار تومور مغزی شد و در کنار این بیماری کمی هم دچار فراموشی شد. همان موقع دوباره از سال ۹۷ تا ۱۴۰۶ قرارداد دیگری با مادرم میبندند که هر سال مبلغ ناچیزی پرداخت کنند که امسال به ۲۰ میلیون رسید.
در همین زمان تومور مادرم به سرطان تبدیل شد و سر چهار سال هم مادرم را از دست دادیم. همان روزها من این قرارداد را دیدم و با شرکت فوق تماس گرفتم که به نظر میرسد مادرم بهخاطر سیگنالهای این دکل دچار سرطان شده است. گفتم مادر فوت کرده و الان مالک جدید من هستم و این دکل را از ساختمان ما بردارید، اما گوش ندادند. همان روزها که برای این ماجرا در رفتوآمد بودم، پدرم هم دچار سرطان شده بود. از این شرکت خواستم این دکل را بردارند تا پدرم را هم از دست ندهم که پدرم را هم از دست دادم. به آنها گفتم حتی دو تا از همسایگان ما هم دچار سرطان شدند که پزشکان گفته بودند علتش تشعشعات این دکل است.
پزشک گفته بود سرطان پدرم شبیه به سرطان رادیولوژیستهاست. دکترها از من پرسیدند پدرت کجا کار میکرده، چون این نوع سرطان برای افرادی است که معمولا با تشعشعات کار میکنند. با تمام این حرفها هرچه به شرکت مذکور مراجعه کردم تا این دکل را بردارند، پاسخگوی من نبودند، حتی این هزینه سالانهای که میدادند آنقدر کم بود که اصلا برای ما ارزشی ندارد. الان به دلیل وجود این دکل ملک ما ۱۰ میلیارد زیر قیمت فروخته میشود.
من و خواهر و برادرهایم از ابتلای فرد جدید به این شکل سرطانها میترسیم و همچنان در تلاشیم تا هرچه زودتر این دکل را بردارند. موضوع مهم این است که این دکل را بدون هیچ عایقی در ساختمان ما نصب کردند و در پروسه پیگیری برای برداشتن این دکل بارها مورد تهدید قرار گرفتم که، چون این شرکت با دولت در تعامل است، من هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم».