bato-adv
کد خبر: ۶۲۸۸۷۹

سیاست چهاربخشی آمریکا در قبال ایران

سیاست چهاربخشی آمریکا در قبال ایران
اگر دولت بایدن سیاست خود را تغییر ندهد، احتمال زیادی وجود دارد که با یک درگیری منطقه‌ای در خاورمیانه مواجه شود. برای پیشگیری از جنگ با یک دشمن تهدیدگر، آن دشمن باید باور کند که شما از زور استفاده خواهید کرد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲

دنیس راس دستیار ویژه سابق رئیس‌جمهور اوباما نوشت: دنیس راس از نظریه‌پردازان وزارت خارجه آمریکا و دستیار سابق باراک اوباما در مقاله‌ای در وب‌سایت شورای آتلانتیک چهار راهبرد توصیه‌ای به دولت آمریکا مطرح کرده است تا ایران باور کند که تهدیدات واشنگتن علیه تهران اعتبار دارند. این مقاله صرفا جهت اطلاع از سیاست‌گذاری‌های دولت آمریکا منتشر شده است.

به گزارش هم میهن؛ برای اینکه واکنش آمریکا در قبال ایران مؤثر باشد، باید یک استراتژی چهاربخشی پیش گرفت. نخست، دولت بایدن باید سیاست اعلام‌شده خود را تغییر دهد. گفتن این حرف که «همه گزینه‌ها روی میز است»، طوری که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه‌اش گفته، هیچ‌کس از جمله ایرانی‌ها را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. در عوض، بلینکن یا پرزیدنت بایدن باید اعلام کنند که اگرچه آمریکا طرفدار دیپلماسی برای حل‌وفصل تهدید برنامه هسته‌ای ایران است و ایرانی‌ها هم وانمود می‌کنند که چنین قصدی ندارند، اقدامات‌شان روزبه‌روز آن‌ها را به بمب نزدیکتر می‌کند؛ و این مسئله‌ای است که آمریکا متعهد شده مانع آن شود.

ایران باید بفهمد که اقداماتش کل زیرساخت هسته‌ای‌اش را به خطر می‌اندازد؛ از جمله بخش‌هایی را که در تئوری می‌تواند برای اهداف غیرنظامی انرژی هسته‌ای استفاده شود. اعلام این امر بیانگر آن خواهد بود که ایالات‌متحده دارد افکار عمومی آمریکا و جامعه بین‌المللی را برای اقدام نظامی احتمالی علیه برنامه هسته‌ای ایران آماده می‌کند.

دوم، برای اینکه این سخنان تاثیر بیشتری داشته باشد، ایرانی‌ها باید ببینند که آمریکا در حال تمرین حملات هوا-به-زمین خود در رزمایش‌های منطقه‌ای است.

رزمایش مشترک بزرگ اخیر آمریکا با اسرائیل اولین گام خوب در این زمینه بود و لازم است تکرار شود. به موازات آن، دولت بایدن باید با اسرائیلی‌ها، سعودی‌ها، اماراتی‌ها و دیگران در مشاوره‌ها و رزمایش‌هایی که برای کاهش هرگونه حمله احتمالی ایران علیه این کشور‌ها طراحی شده‌اند، تعامل آشکار داشته باشد. این امر نشان می‌دهد که دولت آمریکا نه‌تن‌ها برای یک حمله احتمالی آماده می‌شود، بلکه پیش‌بینی‌هایی دارد از اینکه ایرانی‌ها چگونه ممکن است از متحدان آمریکا در منطقه انتقام بگیرند و آمریکا برای خنثی کردن آن برنامه‌ریزی کرده است.

ثالثاً، تهران دچار دو سوءتفاهم است: تهران باور نمی‌کند که ما علیه ایران اقدام نظامی خواهیم کرد و فکر می‌کند که اسرائیلی‌ها را نیز از این کار باز خواهیم داشت. دولت بایدن می‌تواند با فراهم کردن مواد و مهمات لازم برای اسرائیل که باعث موثرتر شدن هر حمله این کشور به ایران شود با این تصور مقابله کند.

با توجه به فاصله جغرافیایی زیاد ایران و اسرائیل و عدم دسترسی اسرائیل به پایگاه‌هایی که پیشروی آن را ممکن سازد، این کشور برای بمباران چندباره اهداف زره‌پوش شده ایران به تانکر‌های سوخت‌گیری نیاز دارد. اسرائیل برای چهار تانکر هوایی بوئینگ (KC-۴۶A) با آمریکا قرارداد بسته است، اما زمان تحویل اولین تانکر سوخت‌رسان اواخر سال ۲۰۲۵ است.

دولت بایدن باید اطمینان دهد که اسرائیلی‌ها در اولویت اند و تانکر‌ها تا آخر امسال تحویل داده می‌شوند. آمریکا همچنین می‌تواند مهمات قوی‌تری نسبت به آنچه که اسرائیل در حال حاضر برای منهدم کردن اهداف مستحکم ایران در اختیار دارد، برایش فراهم کند. این نوع اقدامات غیرمعمول برای ارائه چنین کمک‌های نظامی خاص به اسرائیل، این پیام را با صدای بلند و واضح به ایران می‌فرستد که آمریکا به جای مهار اسرائیلی‌ها، از آن‌ها حمایت خواهد کرد.

چهارم، دولت بایدن همچنین باید به گونه‌ای عمل کند که از دید حکومت ایران دور از انتظار باشد. طی ماه گذشته، نیرو‌های آمریکایی در سوریه دو بار مورد هدف نیرو‌های نیابتی شبه‌نظامی ایران قرار گرفته‌اند. اما آمریکا در هیچ‌یک از این دو مورد تلافی نکرد. ایرانی‌ها باید چیزی را ببینند که انتظارش را ندارند یعنی یک واکنش نظامی که نشان دهد هر محدودیت و الزامی که قبلاً رعایت می‌شده اکنون دیگر در نظر گرفته نمی‌شود.

حملات گروه‌های نیابتی باید بدون تردید و با واکنشی قوی‌تر پاسخ داده شود. این دست واکنش‌ها می‌تواند شامل حملات هوایی آمریکا به اردوگاه‌هایی در ایران باشد که این شبه‌نظامیان در آنجا آموزش می‌بینند؛ ولی آمریکا نباید آن را به عهده گیرد. اگر آمریکا مسئولیت حملات را قبول نکند، ایرانی‌ها مجبور به پاسخگویی نخواهند بود، اما حساب دست‌شان خواهد آمد. اگر آمریکا همه این چهار اقدام را انجام دهد، ایرانی‌ها حواس‌شان جمع خواهد شد.

هدف این اقدامات این خواهد بود که ایرانی‌ها توسعه برنامه غنی‌سازی هسته‌ای خود را متوقف کنند و، با انجام این کار، مسیر دیپلماتیک را برای برگرداندن آن دوباره باز کنند. آیا چنین رویکردی خالی از خطر است؟ خیر. ایران ممکن است ما را امتحان کند تا ببیند چقدر جدی هستیم.

رهبران جمهوری اسلامی ممکن است بگویند که از معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای خارج می‌شوند و مانع هر نوع بازدید آژانس از تاسیسات هسته‌ای ایران خواهند شد. اما تا این حد مسلم است که: اگر آمریکا به سیاست فعلی پایبند بماند، هیچ تغییری در روند پیشرفت ایران به سمت دستیابی به زمانی که توانایی تولید بمب هسته‌ای پیدا کند ایجاد نخواهد شد و اسرائیل نیز به‌سادگی منتظر آن نخواهد ماند.

بدون نشان دادن عزم آشکار آمریکا برای اقدام از جانب خود، حملات یکجانبه اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران باعث حملات موشکی حزب‌الله و احتمالاً حماس به اسرائیل خواهد شد که به‌طور بالقوه به معنای شلیک هزاران موشک در روز خواهد بود. ایران خود نیز ممکن است حملات تلافی‌جویانه‌ای علیه سعودی‌ها و دیگر دشمنان منطقه‌ای‌اش انجام دهد تا نشان دهد که اگر قرار است ایران هزینه بدهد، همه باید هزینه بدهند.

اگر دولت بایدن سیاست خود را تغییر ندهد، احتمال زیادی وجود دارد که با یک درگیری منطقه‌ای در خاورمیانه مواجه شود. برای پیشگیری از جنگ با یک دشمن تهدیدگر، آن دشمن باید باور کند که شما از زور استفاده خواهید کرد.

نشان دادن یک علامت واضح از رویکرد جدید آمریکا، نه‌تنها برای وادار کردن ایرانی‌ها به توقف پیشروی‌شان به سمت سلاح هسته‌ای ضروری است، بلکه همچنین به چین و روسیه نشان خواهد داد که آمریکا قادر به مقابله با چندین تهدید در آنِ واحد است و اراده لازم برای انجام این کار را هم دارد. دولت بایدن علاوه بر بازدارندگی ایرانی‌ها، می‌تواند محاسبات چینی‌ها و روس‌ها را نیز در مورد برنامه‌های توسعه‌طلبانه‌شان در سایر نقاط جهان تغییر دهد.

برچسب ها: ایران و آمریکا
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین