فرارو- دکتر کنت دکلوا روانپزشک وزارت امور خارجه امریکا از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۶ میلادی و در حال حاضر استادیار روانپزشکی در در مرکز درمانی جنوب غربی "یو تی" در تگزاس است. او یکی از اعضای ارشد بنیاد جورج اچ دابلیو بوش برای روابط امریکا و چین بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده سیفر، شی جین پینگ رئیس جمهور چین پس از سفر اخیر خود به مسکو جایی که با پوتین رئیس جمهور روسیه دیداری طولانی داشت هنگام خداحافظی با او اظهار داشت که پویایی قدرت جهانی در یک جهان چند قطبی در حال تحول در حال تغییر است. او به پوتین گفت باید با یکدیگر تغییراتی را به پیش ببریم که در طول یک صد سال گذشته مشابه آن رخ نداده است.
تاخت و تازهای دیپلماتیک اخیر شی از سپتامبر ۲۰۲۲ میلادی در قزاقستان آغاز شد و در عربستان سعودی و روسیه ادامه یافت. هفته گذشته او میزبان "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه در پکن بود. این موضوع نشان میدهد که در ذهن شی شرایط فعلی جهان واقعا مشابه سال ۱۷۹۳ میلادی به نظر میرسد. در آن سال لرد "جورج مکارتنی" به نمایندگی از بریتانیا ماموریتی را در چین برعهده داشت یک سفر دیپلماتیک ناموفق که جایگاه و موقعیت امپراتوری چین به عنوان پادشاهیای که خارجیها باید به آن ادای احترام کنند را تثبیت کرد. برای شی جهان چند قطبی تنها اولین گام در روایت او از جاه طلبی فزایندهای است که در آن چین تا سال ۲۰۴۹ میلادی به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل میشود و یک قرن تحقیر شدن از سوی غرب را خنثی و جبران خواهد کرد.
غرب هم چنان شی و چین را به ویژه پس از انتصاب مجدد او برای سومین دوره بی سابقه به عنوان دبیرکل حزب کمونیست و رئیس جمهور آن کشور دست کم میگیرد. در حالی که شی با چالشهای زیادی مانند مسئله تایوان، بهبود اقتصادی پس از پایان سیاست سخت گیرانه کووید صفر، پیری جمعیت، تله درآمد متوسط و تغییر اتحادهای نظامی در آسیا (مانند اوکوس) مواجه است تعاملهای دیپلماتیک اخیر او بار دیگر نشان میدهد که بازی حرکت رو به جلو را ادامه میدهد در حالی که غرب به ویژه ایالات متحده قطبی شده و تقسیم شده به نظر میرسد و برای بازی کردن تقلا میکند. شی استراتژیک میاندیشد و به پیروزی ادامه میدهد. ما شی و استراتژی او را دست کم میگیریم.
ناظران غربی میتوانند موفقیتهای شی را کم اهمیت جلوه دهند، اما سفر او به قزاقستان تصویری بسیار مطمئن از او را نشان داد و موقعیت شی و چین در آسیای مرکزی منطقهای که پیشتر حیاط خلوت روسیه و بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق محسوب میشد را تثبیت کرد. سفر او به عربستان سعودی با تایید و میانجیگری بعدیاش یعنی حصول توافق دیپلماتیک تاریخی بین تهران و ریاض اقدامی ماهرانه و استادانه بود و امریکا را با تلخ کامی در حاشیه قرار داد به گونهای که "ویلیام برنز" رئیس سیا در جریان سفر اخیر خود به ریاض نارضایتی و ناامیدی کاخ سفید را به مقامهای سعودی ابلاغ کرد. هیچ عکسی از مشت زنی احتمالی او با مقامهای سعودی به خصوص محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی منتشر نشده است!
سفر شی به مسکو دوستی او با پوتین رئیس جمهور روسیه (که ۴۰ بار با او ملاقات کرده است) را نشان داد، اما هم چنین نقش غالب شی در دوستی "بدون محدودیت" آن دو را برجسته ساخت. دوستی شی با پوتین به چین این امکان را میدهد که نفت و گاز روسیه را با قیمت پایین خریداری کند در حالی که موضع استراتژیک خود را حفظ کند موضعی مبنی بر آن که روسیه به شدت تضعیف شده برای منافع بلند مدت چین خطرناک است.
سفر مکرون به پکن و گوانگژو در هفته گذشته آدمی را به یاد کرنش و خود را کوچک کردن لرد مکارتنی در جریان سفرش به چین در سال ۱۷۹۳ میلادی میاندازد. اکنون شی خود را به عنوان یک میزبان شگفت انگیز نشان داده و دستاوردها، تاریخ، فرهنگ و زیبایی چین را به نمایش گذاشته است. برای درک واقعی دیدگاه شی محیط، نمادگرایی و زبان بدن اهمیت زیادی دارند.
شی و مکرون در گوانگژو جلسات غیر رسمی را در باغ تاریخی و دوست داشتنی کاج برگزار کردند جایی که در حین گفتگو قدم میزدند. برای شی نمادگرایی کلیدی است، زیرا گوانگژو بیش از ۱۰۰۰ سال پیش نقطه آغازی برای جاده ابریشم دریایی بود و در تاریخ معاصر جایی بود که در دهه ۱۹۸۰ میلادی شاهد سیاست گشایش درهای چین به روی خارج تحت رهبری "دنگ شیائوپینگ" بوده است. صحبتهای آنان با گوش دادن به اجرای "کوههای بلند و جریانهای روان" به پایان رسید آهنگی که به معنای "دوستان در قلب و آغوش" بود که با استفاده از گوچین ساز موسیقی تاریخی چینی با قدمت صدها ساله نواخته شد.
این سفر با سخنان مکرون با خبرنگاران حین پرواز به پاریس به پایان رسید جایی که او مدعی شد فرانسه در مورد امنیت تایوان از موضع امریکا پیروی نخواهد کرد و تاکید داشت که اتحادیه اروپا باید به "سومین ابرقدرت جهان تبدیل شود". او لزوم "خودمختاری استراتژیک" اروپا را مطرح کرد. او حتی اشاره کرد که اروپا باید وابستگی خود را به "برون مرزی بودن دلار آمریکا" کاهش دهد.
این دقیقا همان جملهای بود که شی منتظر شنیدن آن بود و باید خوشحال شده باشد. نظرات مکرون در مصاحبه موفقیت چشمگیر شی در رقابت قدرتهای بزرگ امروز و نقش او به عنوان قدرتمندترین و با نفوذترین رهبر جهان امروز را برجسته ساخت.
دیپلماسی پیچیده و قدرت نرم شی همواره با تفکر استراتژیک، بیرحمی و موضع تهاجمی فزاینده نسبت به منافع داخلی و بین المللی چین همراه بوده است. چین به دیدار "کوین مک کارتی" رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از کالیفرنیا با "تسای اینگ ون" رئیسجمهور تایوان با واکنش نظامی خشمگینانه پاسخ داد و کشتیهای جنگی و جنگندهها را در یک رزمایش ۳ روزه عازم تایوان کرد و بار دیگر باعث تشدید تنش و افزایش و نگرانی در مورد حمله احتمالی آینده چین به تایوان شد.
افشای اسناد اخیر پنتاگون این پرسش را مطرح میسازد که کدام بازیگر توانایی انجام این کار را دارد و مهمتر از همه آن که کدام بازیگر سود میبرد؟ پاسخ به پرسش دوم آسان است: چین!
نخست آن که هیچ یک از محتوای افشای اطلاعات پنتاگون به چین آسیبی نمیرساند یا اشارهای به آن کشور ندارد. دوم آن که افشای اطلاعات به طور کلی به ایالات متحده و جامعه اطلاعاتی آن آسیب میرساند و باعث میشود آن کشور به عنوان شریک غیر قابل اعتماد به ویژه در دید متحدان کلیدی مانند اسرائیل، کره جنوبی و کشورهای اروپایی به نظر برسد. از نظر شی ایالات متحده به یک ابرقدرت غیر قابل اعتماد و ناتوان تبدیل شده است. شی اغلب اعلام کرده که شرق در حال ظهور و غرب در حال افول است امری که نشان میدهد از دید او آمریکا یک قدرت در حال محو شدن است و قادر به استفاده استراتژیک و موفقیت آمیز از بودجه و تواناییهای عظیم خود نیست.
افشای اسناد نظامی اوکراین و روسیه لزوما به منافع چین لطمه نمیزند، زیرا شی تکرار کرده که چین خواهان حل صلح آمیز و دیپلماتیک جنگ اوکراین است. دستیابی به این خواسته در بلند مدت به ضرر روسیه یا پوتین نیز نخواهد بود. یک روسیه باثبات و مرفه در واقع به نفع چین است.
آخرین نکته آن که این افشاگریها قطعا باعث عصبانیت تایوان و نگرانی کشورهای عضو اتحادهای آسیایی با امریکا خواهد شد. این افشاگریها دولت بایدن را در آستانه انتخابات ۲۰۲۴ میلادی بسیار شرمسار میسازند و احتمالا باعث فلج شدگی بیشتر در سیستم سیاسی از پیش ناکارآمد امریکا میخواهند شد. این افشاگری یک نتیجه برد – برد برای شی و چین است.
امپراتور چین در سال ۱۷۹۳ میلادی نامهای تحقیرآمیز برای جورج پادشاه وقت انگلستان نوشت که در آن به برتری تمدن چین اشاره کرده بود و در عین حال تمام درخواستهای دیپلماتیک پادشاه را رد کرد.
رهبران امروز غرب مطمئنا باید احساس کنند شبیه لرد مکارتنی هستند در دورانی که شی میتوان میزبان ملاقات و همزمان برنده باشد و به اهداف دیپلماتیک خود دست یابد و در عین حال انتخاب کند که با چه کسی تماس بگیرد. بایدن و زلنسکی روسای جمهوری امریکا و اوکراین هنوز منتظر تماس او هستند. هم چنین، این شی خواهد بود که تصمیم میگیرد برای پذیرش ادای احترام با چه کسانی ملاقات کند. بله، شی درست میگوید. این یک دنیای چند قطبی جدید و چالش برانگیز است جایی که سال ۲۰۲۳ بسیار شبیه سال ۱۷۹۳ است که در آن چین در حال بازی پیشروی رو به جلو، روسیه در حال بازی شطرنج با مهرههای ضعیف و غرب در حال انجام بازی چکرز است. تا زمانی که شی را بهتر درک نکنیم و یاد نگیریم مانند او فکر و رفتار کنیم متاسفانه او به پیروزیهای خود ادامه خواهد داد.