ورزش ایران در چهار دهه گذشته تغییر و تحولات زیادی داشته که بسیاری از آنها همچنان با متر و معیارهای مختلف سنجیده و ارزیابی میشوند. در تمامی این سالها، یکی از معیارهای سنجش برای کیفیت و کمیت ورزشکاران ایرانی، مقایسه قبل و بعد از انقلاب است. در اغلب تحلیلهایی که از ورزش ایران بعد از انقلاب شده به وضوح تعدد و کیفیت مدالآوری و البته تعدد رشتههای ورزشی به چشم آمده است. ضمن اینکه توجه به ورزش زنان هم در دهههای گذشته، دوباره در مقایسه با قبل از انقلاب رشد درخوری داشته است. هرچند شاید مترهای مقایسهای با توجه به میزان رشد جمعیت و البته پیدایش رشتههای ورزشی جدید چندان دقیق نباشد، به هر روی، مسئولان ورزش ایران روی آمارها تأکید زیادی داشته و آن را یکی از دستاوردهای مهم میدانند.
ورزش ایران قبل و بعد از انقلاب به لحاظ آماری قابل مقایسه است و بخشهای زیادی از آن بررسی شده است؛ بااینحال بخش مهمی که زیاد مورد توجه قرار نگرفته، مربوط به سالهای نخستین انقلاب اسلامی است که با توجه به تغییرات سیاسی و اجتماعی رخ داده، چندان مجالی برای بررسی و ارزیابی نداشته است. فارغ از مقوله انقلاب، بروز جنگ عراق با ایران هم تأثیر بسزایی در این حوزه داشته و عملا امکان حضور پرقدرت و باتمرکز را از ورزشکاران ایرانی در رشتههای مختلف گرفته است. هرچند این موضوع به معنای تعطیلی کامل ورزش در ایران نبوده است. اتفاقا با وجود مشکلاتی که جنگ پدید آورده بود و اتفاقاتی که انقلاب رقم زده بود، مسابقات بسیاری از رشتههای ورزشی برگزار میشد و ممنوعیتی شامل حال آنها نشد.
در این میان، ولی چندین رشته ورزشی با وقوع انقلاب و در همان سالهای نخستین با ممنوعیت روبهرو شدند. درباره علت و دلایل آن روایتهای مختلفی عنوان شده که چندان قابل استناد نیست، به هر روی و بدون درنظرگرفتن دلیل، چهار رشته ورزشی از جمله شمشیربازی، بوکس، شطرنج و ورزشی برخوردی همچون کونگفو، در سالهای نخست انقلاب ممنوع اعلام شده است. به این موارد باید ورزشی همچون تنیس هم اضافه شود که دلیل عجیبی در متنهای گذشته برای ممنوعیت آن عنوان شده است. ظاهرا در سال ۱۳۵۸، به دنبال بازدید جمعی از اعضای شورای انقلاب از مجموعه ورزشی انقلاب تهران و نارضایتی یکی از اعضا از سرخبودن زمینهای این رشته ورزشی، مسابقات تنیس برای مدتی تعطیل میشود. اینکه آیا واقعا سرخبودن زمینهای خاک رسی تنیس عامل ممنوعیت این رشته بوده یا غربیتوصیفشدن آن، از آن موضوعاتی است که چندان قابل استناد نیست یا حداقل چندان فکتهای قابل اعتنایی برای آن در دسترس قرار نگرفته است.
آیتالله منتظری رأی به ممنوعیت رشتههای ورزشی داد؟
از آنجا که ایران در سالهای نخست انقلاب، روزهای بسیار حساسی را دستکم به لحاظ سیاسی تجربه کرده، به نظر میرسد پرداختن به مقوله ورزش چندان در اولویت نبوده است. به همین دلیل است که دلیل ممنوع اعلامشدن ورزشهایی مانند شمشیربازی، بوکس و شطرنج، به واکاوی بیشتری نیاز دارد. تا پیش از این به طور مشخص از فردی به عنوان دستوردهنده این ممنوعیت نام برده نشده بود و بیشتر از این گفته میشد که اظهارنظر مسئولان سیاسی وقت ایران درباره چند رشته ورزشی در ممنوعیت آنها تأثیر داشته است.
با این حال، حمید فتحی یکی از شمشیربازان پیش از انقلاب که سابقه حضور در بازیهای المپیک و آسیایی را به دست آورده، بهتازگی گفتوگویی با «ایسنا» داشته و آنجا به طور رسمی اعلام کرده که ورزش شمشیربازی در سالهای نخست انقلاب به مدت ۹ سال به دستور آیتالله منتظری ممنوع اعلام شده است. او دراینباره میگوید: «من [از سال ۱۳۴۶]همچنان در شمشیربازی فعالیت داشتم تا اینکه در سال ۵۹ شمشیربازی را تعطیل کردند. ما چند نفر بودیم که خیلی تلاش کردیم شمشیربازی تعطیل نشود، اما بعد متوجه شدیم که دستور از بالاست که چند رشته از جمله بوکس، تنیس، شمشیربازی و شطرنج تعطیل شوند و شمشیربازی به مدت ۹ سال در ایران تعطیل شد. مرحوم مصطفی داوودی (معاون رئیسجمهور و رئیس سابق سازمان تربیت بدنی از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ و کمیته ملی المپیک سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳) دستخطی را پیش آیتالله منتظری برده بود که در آن عنوان کرده بود که شمشیربازی خطر دارد و مسائل دیگری را مطرح کرده بود. آیتالله منتظری زیر آن نامه نوشته بود که نباشد بهتر است. براساس همان دستخط شمشیربازی تعطیل شد. ما پیش داودیشمسی، رئیس سازمان تربیت بدنی وقت هم رفتیم و گفت که شمشیربازی را باز میکند و حتی رئیس فدراسیون میشوم، اما پس از تعطیلات عید نوروز که به سراغش رفتیم عنوان کرد که چنین حرفی نزده است. تا اینکه آقای غفوریفرد آمد شمشیربازی را باز کرد. البته ۹ سال بود که شمشیربازی تعطیل شده بود».
همزمانی تعطیلی رشتههایی مانند شمشیربازی، بوکس و شطرنج با روایتی که حمید فتحی داشته و داستان نامهای که مسئولان سازمان تربیتبدنی وقت به دست مقامات بالاتر رساندهاند این موضوع را تداعی میکند که همگی با همان نظری که آیتالله منتظری داشته مشمول ممنوعیت شدهاند. آیتالله منتظری در آن برهه نماینده تامالاختیار رهبر در تعیین اعضای شورای عالی قضائی و تعیین قضات سراسر کشور در دهه اول جمهوری اسلامی بود. بااینحال همانطورکه شمشیرباز سابق ایران تأیید کرده، آیتالله منتظری به طور قطعی دستور ممنوعیت را نداده و ظاهرا اینطور عنوان کرده که این رشتهها نباشند بهتر است. اینکه چه تصویری از این رشتههای ورزشی برای مسئولان وقت ایران در سالهای نخست انقلاب تداعی شده که آنها رأی به چنین حکمی دادهاند هم موضوعی است که چندان شفاف دربارهاش صحبت نشده است.
رفع ممنوعیت با دولت هاشمیرفسنجانی
نکته جالب درباره ممنوعیت رشتههایی که در بالا از آن یاد شد، خاصه دو رشته شمشیربازی و بوکس این است که هر دو رشته قریب به یک دهه بعد، از ممنوعیت درآمده و فعالیتشان را از سر گرفتهاند. با توجه به تاریخی که برای شروع فعالیت این دو رشته ورزشی عنوان شده، مشخص است که ممنوعیت این رشتهها در دولت هاشمیرفسنجانی برداشته شده است. این موضوع را میتوان به طور معین درباره رشته بوکس در نظر داشت. برای چندوچون بیشتر این اتفاق، کافی است دو روایت، یکی از حسن علیخانی و دیگری از احمد ناطقنوری مرور شود. «حسن علیخانی» از سال ۱۳۴۷ وارد رشته بوکس شد و سال ۱۳۵۸ با وقوع انقلاب اسلامی که فعالیتهای این رشته در سراسر ایران تعطیل شد، او به داوری و گزارشگری فوتبال روی آورد. علیخانی پس از فعالشدن مجدد رشته بوکس همراه با گزارشگری فوتبال در هیئت بوکس اصفهان مشغول به فعالیت شد. او در صحبتهایی که با «ایمنا» داشته، ممنوعیت رشته بوکس را تأیید کرده و گفته است: «بعد از انقلاب، سال ۱۳۵۸ سه رشته ورزشی بوکس، شطرنج و شمشیربازی را در ایران تعطیل کردند، زیرا مسئولان اعتقاد داشتند آسیبزدن دو فرد مسلمان به یکدیگر حرام است. تا سال ۶۹ فعالیت در این رشتهها ممنوع بود که ناطقنوری با گرفتن تأیید از مقام معظم رهبری اجازه فعالیت مجدد بوکس را گرفت».
احمد ناطقنوری، رئیس وقت فدراسیون بوکس، ولی با جزئیات بیشتری درباره ممنوعیت و رفع ممنوعیت بوکس صحبت کرده است: «ورزش بوکس قبل از انقلاب بسیار مطرح، فعال و مورد استقبال مردم بود، ولی متأسفانه بعد از انقلاب این ورزش به صورت سلیقهای تعطیل شد. بعد از انقلاب اسلامی عدهای نادانسته رشته بوکس را تعطیل کردند، در حالی که هیچ دستور شرعی و قانونی برای تعطیلی این رشته ورزشی نداشتند. این رشته ورزشی بعد از سالها تعطیلی توسط آقای هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور وقت در کشور دوباره احیا شد. وقفه چندین ساله در رشته بوکس باعث شد هم امکانات این رشته ورزشی در استانهای مختلف به یغما برود و هم اینکه ورزشهای رزمی جای این رشته ورزشی را بگیرند. تا قبل از سال ۱۳۶۸ ورزش بوکس در ایران به صورت تعطیل مطلق بود».