فرارو_ اگر کسی قدرت دیدن آینده را داشته باشد حتما میتواند استفادههای زیادی از این توانایی بکند. اما اگر این قدرت محدود به یک سری لحظات خاص در آینده باشد چه؟ یعنی اگر فقط بتواند صحنهها و لحظههای کوتاهی از آینده را ببیند آن وقت باز هم این توانایی میتواند مفید باشد؟ این سوال در واقع مضمون اصلی سریال جدید «مگی» است؛ سریالی که توانایی دیدن آینده را به دستمایهای برای یک داستان کمدی عاشقانه تبدیل کرده است.
به گزارش فرارو؛ شخصیت اصلی این سریال دختری سی و چند ساله به اسم مگی است که توانایی ذهنی خاصی دارد و میتواند به هر کسی که دست میزند لحظاتی از آیندۀ او را ببیند. دوستانش او را یک شب به یک مهمانی دعوت میکنند و از او میخواهند که آیندۀ چند نفر از مهمانها را پیشگویی کند. یکی از این مهمانها مرد جوانی به اسم بن است. مگی در آیندۀ بن یک همسر و فرزند میبیند و در ادامه با کمال تعجب میبیند که همسر بن خود اوست. این باعث میشود که مگی و بن با هم ارتباط صمیمانهتری پیدا کنند.
اما بعد از مدتی دوباره مگی آیندۀ بن را میبیند و این بار دیگر او همسر بن نیست. به همین خاطر مگی رابطهاش را با بن به هم میزند، چون فکر میکند این رابطه قرار نیست سرانجامی داشته باشد. مدتی بعد بن به همراه نامزد جدیدش به خانهای تازه نقل مکان میکنند و این خانۀ تازه از قضا طبقۀ پایین خانۀ مگی و پدر و مادرش است.
داستان سریال «مگی» قطعا چیز خلاقانه و تازهای نیست که قبلا مشابهش را ندیده باشیم. فیلمنامۀ سریال هم بدون اشکال نیست. مثلا چارچوب قواعد و قوانین دنیایی که داستان در آن اتفاق میافتد خیلی مشخص نیست. یعنی ما درست متوجه نمیشویم که بالاخره دیدن آینده در این دنیا یک چیز عادی است یا یک توانایی خیلی عجیب و خارقالعاده. یا مثلا چرا قبلا مگی هیچوقت نتوانسته آیندۀ خودش را با دیدن آیندۀ نزدیکانش پیشبینی کند؟ خلاصه اینکه قرار نیست در این سریال با یک داستان خیلی منسجم و سفت و سخت که مو لای درزش نرود رو به رو شویم.
اما نقطۀ قوت سریال بازی ربکا ریتنهاوس (در نقش مگی) است که از همان اول همدلیبرانگیز و جذاب ظاهر میشود و تا حدی نقاط ضعف سریال را جبران میکند. فراز و نشیب رابطۀ بین بن و مگی محور اصلی این سریال است و این فراز و نشیب با ریتم نسبتا تند و پرشتابی اتفاق میافتد که باعث میشود حوصلۀ مخاطب سر نرود. البته باز هم نمیشود گفت که هیچ چیز اضافی و قابل حذفی در سریال وجود ندارد. به نظر میرسد که میشد به جای سیزده قسمت، فصل اول فقط در هشت تا ده قسمت خلاصه شود.
با اینکه «مگی» یک سریال کمدی است، اما خیلی نباید منتظر لحظاتی باشید که شما را از خنده رودهبر کنند؛ احتمالا موقع تماشای این سریال بیشتر لبخند خواهید زد تا قهقهه. قطعا دنبال داستان عمیقی که ذهن شما را درگیر کند و تا مدتها در خاطر شما باقی بماند هم نباید باشید. اما به هر حال «مگی» به عنوان یک سرگرمی کوتاه مدت سریال بدی نیست؛ روند داستانش هم به شکلی است که شما را برای دیدن قسمتهای بعدی ترغیب میکند. پیشبینیهای مگی و آن چیزهایی که او از آینده میبیند یک جورهایی شبیه قطعاتی از یک پازل هستند که آدم دلش میخواهد ببیند در نهایت چطور در کنار هم قرار میگیرند و چه تصویری را میسازند. به همین خاطر احتمالا بعد از دیدن دو سه قسمت، دیگر تا انتها با ماجرای مگی و پیشبینیهایش همراه خواهید ماند.
- بازیگران: ربکا ریتنهاوس (Rebecca Rittenhouse)، دیوید دل ریو (David Del Rio) و دیگران