فرارو- مساله هستهای ایران در طول قریب به دو دهه اخیر، یکی از مسائل مهمِ دیپلماسی بین المللی بوده است. تاکنون بسیاری از متفکران و کارشناسان حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل، پژوهشهای گسترده و متنوعی را از چشم اندازهای مختلف، در مورد این مساله انجام داده اند و به انحا مختلف سعی کرده اند ضمن تحلیل صورت مساله، پاسخهای واقع بینانهای را جهت حل موضوع ارائه کنند. با این همه، هنوز این معادله حل نشده و حتی از سال ۲۰۱۵ و همزمان با امضای توافق برجام میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک، ماهیتی پیچیدهتر نیز به خود گرفته است.
با این حال، پس از کنار رفتن دولت ترامپ که رویکردی تهاجمی مبتنی بر "کارزار فشار حداکثری" را علیه ایران عملیاتی کرد و به صورت یکجانبه، آمریکا را از توافق برجام خارج کرد، جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا که در زمان امضای توافق برجام در سال ۲۰۱۵، معاون رئیس جمهور وقتِ آمریکا باراک اوباما بود، از عزمِ خود جهت احیای توافق برجام خبر داد.
رویکردی که ابتدا در قالبی کلی ارائه شد با این حال با گذشت زمان، ابعاد جزئی تری از آن فاش شد و به تدریج مشخص شد که منظور بایدن از احیای برجام چه بوده است. از اواخر سال ۱۳۹۹ هجری شمسی، ایران و طرفهای بین المللی برجام، رایزنیهای فشردهای را در وین پایتخت ارتیش جهت احیای برجام انجام داده اند. با این حال پس از گذشت شش دور از مذاکرات سیاسی و فنی، روند مذاکرات با توجه به انتقال قدرت در ایران و روی کار آمدنِ "ابراهیم رئیسی" به عنوان رئیس جمهور جدید کشورمان متوقف شده و انتظار میرود تا استقرار کابینه وی و مخصوصا اعضای تیم سیاست خارجی او، این روند همچنان متوقف بماند.
به گزارش فرارو، از چشم اندازی کلی، دولت بایدن و اعضای ارشد تیم سیاست خارجی و امنیت ملی آن نظیر "آنتونی بلینکن" (وزیر خارجه آمریکا)، "جیک سالیوان" (مشلاور امنیت ملی آمریکا) و "رابرت مالی" (نامینده ویژه دولت آمریکا در مساله ایران)، تاکنون بارها و بارها تاکید داشته اند که مذاکرات هستهای ایران باید زودتر از سرگرفته شود و در عین حال، روند گفتگوها نیز نباید نامحدود باشد. امری که البته مورد تاکید مقامهای ارشد کشورمان نیز بوده است.
در این راستا، به طور خاص باید به این مساله اشاره کرد که یکی از دلایل اصلی چالشی شدنِ روند مذاکرات، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کردند، "سرسختیهای طرفِ آمریکایی" است که حتی با علمِ به اینکه این دولت ترامپ بوده که یکجانبه از برجام خارج شده و فضای توافق را بر هم زده، همچنان زیاده خواهی میکند و سعی در تضعیف موضع ایران در روند مذاکرات وین دارد.
علت سرسختیِ دولت بایدن در روند مذاکرات هستهای با ایران چیست؟
دلیل موضع سخت گیرانه دولت بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی او در روند مذاکرات هستهای با ایران، این مساله است که آنها معتقدند توافق برجام که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک به امضا رسید و بر اساس آن ایران در ازای دریافت برخی امتیازهای اقتصادی و رفع تحریمهای برجامی علیه خود، بعضی محدودیتهای هستهای را نیز بر برنامه اتمی اش میپذیرفت، دیگر در سال ۲۰۲۱ (و در شرایطی که ایران در پاسخه به بدعهدیهای دولت ترامپ و تروئیکای اروپایی، ورای تهدات برجامی اش حرکت کرده و پیشرفتهای قبال ملاحظهای نیز در این زمینه داشته)، از قابلیتِ عملیاتی برخوردار نیست.
در واقع آنها معتقدند که ایران به قدری از لحاظ پیشرفتهای هستهای در زمینههایی نظیر تحقیق و توسعه، تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و همچنین بالا بردنِ سطح غنی سازی اورانیوم رشد کرده که دیگر صرفا نمیتوان جهت مهار این توانمندی ها، به توافق برجامِ سال ۲۰۱۵ با این کشور اتکا کرد. از این رو در قالب ارائه ابتکارهای مختلف و ارائه پیشنهادهای گوناگون، دولت بایدن بر آن است تا امتیازهای بیشتری را از ایران اخذ کند و اساسا به توافقی بهتر و گستردهتر با ایران دست یابد.
در این مسیر نیز دولت بایدن این استدلال را دارد که تحریمهای گسترده یِ کارزا فشارحداکثری دولت ترامپ علیه ایران که آسیبهای زیادی را به اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم ایران وارد کرده و همچنان نیز در دولت بایدن ادامه پیدا میکند، تاثیرات قابل توجهی را بر نوعِ رویکردهای ایران در مواجهه با مساله اتمی اش برجا میگذارد و در این فضا، غرب میتواند امتیازهای قابل توجهی را از ایران اخذ کند.
دولت بایدن از مذاکرات هستهای با ایران چه میخواهد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت آنچه که دولت بایدن از مذاکرات هستهای با ایران میواهد و در واقع در راهبردهای ضدایرانی دولتهای آمریکا در قبال ایران و توانمندیهای اتمی این کشور، یک گام رو به جلو برای آنها محسوب میشود این است که آنها به دنبال "برجام پلاس هستند".
از این منظر، دولت بایدن به نوعی سعی میکند تا مساله اتمی ایران را به قدرت موشکی ایران (توانمندی موشکهای بالستیک) و همچنین نفوذ منطقهای این کشور مرتبط سازد. در این چهارچوب، دولت بایدن عملا این پیام را به تهران میرساند که صرفا کسب توافق با ایران در چهارچوب مساله هستهای این کشور، خواستِ دولت جدید آمریکا نیست و اگر بناست توافق انجام شود، این توافق باید "جامع و فراگیر" باشد و حوزههای مذکور را نیز در برگیرد.
آیا ایده "منهایِ برجام"، از سوی دولت بایدن عملیاتی میشود؟
برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که دولت بایدن جهت دستیابی به توافق برجام پلاس با ایران، سعی دارد تا ابتدا ایده "منهایِ برجام" را عملیاتی کند. در چهارچوب این ایده، دولت آمریکا با توجه به قفل شدنِ فضای مذاکرات برجامی، برخی تحریمهای ایران مثلا در حوزه صادرات نفت را تا حدی رفع میکند و در مقابل از ایران نیز میخواهد تا سطح پیشرویهای هستهای خود را تا حد معینی کاهش دهد (مثلا بار دیگر غنی سازی اورانیوم را به سطح ۳.۶۷ درصد کاهش دهد و یا تولید سانتریفیوژهای پیشرفته IR۹ را متوقف سازد).
در این چهارچوب، این اقدامات باید خیلی فوری و با هدف تسهیل روند مذاکرات اتمی میان ایران و آمریکا صورت گیرند. امری که در شروع مذاکرات مذکور، از نظر طرف آمریکایی میتواند سازنده باشد و راه را برای چانه زنیهای دیپلماتیک و دستیابی به ایده برجام پلاس هموار خواهد کرد (در چهارچوب این ایده، آمریکا سعی دارد در ابتدای راه، به ایران برخی مشوقها را اعطا کند تا آن را تشویق به انجام مذاکراتِ بیشتر کند).
ایده آمریکا جهت محدودسازی نفوذ منطقهای و قدرت موشکی ایران چیست؟
دولت بایدن به خوبی میداند که ایران نسبت به توان موشکی و نفوذ منطقهای خود حساس است و طرح درخواستهای مختلف از جانب آمریکا در رابطه با توانمندیهای خود در زمینههای مذکور را نیز به دیده تردید مینگرد. از این رو، دولت بایدن مجدانه سعی دارد تا این دغدغههای خود در قبال ایران را در چهارچوب دغدغههای کشورهای منطقه و همسایگان ایران به پیش برد. در این راستا، دولت بایدن از کانالهای مختلف این پیام را به ایران رسانده که حل مشکلات ایران با همسایگانش میتواند نقشی مهم در پیشبرد مذاکرات هستهای بازی کند، زیرا این دسته از کشورها به طرق غیرمستقیم، کنش گریهای زیادی را در چهارچوب مذاکرات هستهای، و با هدف تاثیرگذاری بر نتیجه مذاکرات انجام میدهند.
از این منظر، واشنگتن به طور خاص، خواهان تعامل و گفتگوهای منطقهای میان ایران و همسایگان این کشور است و سعی دارد مساله توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران را در قالب این گفتگوها و با استفاده از کشورهای عربِ منطقه و درخواستهای آنها از ایران جهت تنش زدایی در منطقه، به پیش برد. در واقع، دولت آمریکا با قرار دادن کشورهایی نظیر عربستان و امارات در برابر ایران سعی دارد ایران را در پوشش تنش زدایی منطقه ای، مجبور به عقب نشینی از برخی مولفههای قدرت خود کند. امری که البته تاکنون، قویا از سوی جمهوری اسلامی ایران رد شده و بعید است مورد موافقتِ تهران قرار گیرد.