تیم ملی ایران حریفان خود در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی را شناخت و با این قرعهای که نصیب ایران شد انتظار صعود به جام جهانی آن هم به صورت مستقیم انتظار زیادی از کادر فنی تیم ملی و بازیکنان نیست. نه اینکه این قرعه بهترین قرعه ممکن برای ما بود اما همین که از این بدتر نشده و تیمی مثل عربستان هم در گروه ما قرار نگرفته میتوان آن رت قرعهای خوب توصیف کرد. حال میتوان از جنبههای مختلف این قرعه را مورد بررسی قرار داد.
قرار نگرفتن با عربستان در یک گروه مهمترین مزیت این قرعه ایران است. از مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ که آنها در ورزشگاه آزادی ما را بردند تنها یک بار با عربستان در بازیهای غرب آسیا و با تیمهای دوم بازی کردهایم. امارات قطعا رقیب سادهتری برای ما نسبت به عربستان است. هم اینکه آنها از نظر فنی به پای عربستان نمیرسند و هم اینکه دیگر مشکلات میزبانی که در سالهای اخیر با تیمهای باشگاهی عربستانی داشتهایم گریبانگیر ما در این دوره نخواهد شد.
هر چند شاید برخی دوست داشتند که برای انتقام از آن باخت تلخ مقابل عربستان در ۲۰۱۰، بلاخره جایی این تیم را ملاقات کنیم. اما وقتی با کیروش که در بردن تیمهای غرب آسیا متخصص شده بود این رویارویی رخ داد دیگر سرمان برای رویارویی با یک عربستان قویتر شده نسبت به هشت سال اخیر درد نمیکند. پس همین که با عربستان مصاف نمیدهیم خودش پنجاه درصد ادعای قرعه خوب بودن را تایید میکند!
از ۱۹۹۸ تا کنون، فقط یک بار در مراحل مقدماتی جام جهانی به تیمهای شرق آسیا باختهایم. آن یک بار هم به ژاپن در بازی آخر مقدماتی جام ۲۰۰۶ بود که با قطعی شدن صعود هر دو تیم حکم یک بازی تشریفاتی را داشت و ایران بدون لژیونرهایش در آن بازی حاضر شد. درست از زمانی که چین در دو بازی رفت و برگشت در مقدماتی ۱۹۹۸ هشت گل از ایران خورد، شرقیها به نسبت غربیها برای ما حریفان دردسرسازی نبودهاند. هر چند ژاپن در پلیآف ۹۸ ما را با گل طلایی برد اما آن بازی پلیآف بود و ما قبل از آن با سهلانگاری خود مقابل قطر و کویت کار به آنجا کشانده بودیم.
ما حتی در ۲۰۱۰ که صعود نکردیم در چهار بازی مقابل کرههای شمالی و جنوبی یک برد و سه تساوی کسب کردیم. پس از این نظر که ویتنام میتوانست حریف بهتری نسبت به لبنان باشد شاید دچار بدشانسی شده باشیم. انتخاب بین چین و عراق هم ساده نیست اما با توجه به اینکه عراق را به تازگی بردهایم با برتری روحی مناسب به مصاف آنها خواهیم رفت و رنج سفر به چینی که دیگر آن تیم تسلیم چهار سال پیش در مقابل ایران نیست را هم به خود نخواهیم داد. با این حال این را نیز باید در نظر گرفت که در حال حاضر و با این قرعه فقط یک بار پرواز طولانی به شرق آسیا داشتهایم و از این نظر نیز این موضوع به نفع ماست.
انتخاب بین کرهجنوبی و استرالیا اگرچه سخت است. از طرفی کره از مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ در دوحه قطر هنوز نتوانسته ما را در مرحله نهایی مقدماتی ببرد. البته آنها در سه دوره با ما همگروه بودهاند و در شش بازی سه باخت و سه تساوی نصیبشان شده. پس انگیزههایشان برای بردن ایران زیاد است. از طرفی نمیتوان در باد نتایجی که تیم کیروش مقابل کرهجنوبی گرفت خوابید. خوب میدانیم که دو برد ما در مقدماتی ۲۰۱۴ در شرایط خاص و با چاشنی شانس بدست آمد اما در ۲۰۱۸ مقندرانه آنها را شکست دادیم و ده نفره مقابلشان نباختیم. اما حالا شرایط عوض شده.
کرهجنوبی به مراتب از تیم ۲۰۱۸ قویتر است. از آن طرف استرالیا نیز که پس از پلیاف ۱۹۹۸ با آنها بازی نکردهایم نیز رقیبی بس قدرتمند برای فوتبال ایران میتوانست باشد اما رقابت با تیمی که قبلا با آنها بازی کردهایم و بازیکنان ما چم و خم بازی با آنها را بلدند بهتر از رقابت با تیمی است که نمیدانیم چگونه با انها روبرو شویم. هر چند که میدانیم کره ای ها برای انتقام میآیند اما بازی کردن با یک رقیب همیشگی بهتر از یک رقیب ناشناخته است.
هر چقدر هم فوتبال آسیا حرفهای شده باشد باز ما ته دلمان از دوستی کشورهای عرب با یکدیگر و تاثیر آن بر نوع بازیشان در زمین میترسیم. تیمهایی همزبان و با فرهنگ تقریبا مشترک که در مقاطعی ما را به شک انداختهاند که نکند در مقاطع حساس برای فدا کردن تیم ملی ایران، پیمان نانوشتهای ببندند. ضمن اینکه شرایط میزبانی را هم باید در نظر گرفت. ما در کشورهای عربی شرایط سختتری از نظر پذیرایی شدن نسبت به کشورهای دیگر داریم. از این نظر چه بسا باید منتظر اتفاقاتی نظیر آنچه در بازی رفت با بحرین در منامه افتاد بود. اینجاست که نقش فدراسیون در جنگیدن برای جلوگیری از هر نوع تضعیع حقوق تیم ملی ایران اشاره کرد.
همچنین نقش کادر فنی برای کنترل روحی و روانی بازیکنان و آماده کردن آنها برای شرایط سختی که در صورت حضور تماشاگران میتواند برای ما رخ دهد. در کنار آن باید باختهای غیرمنتظره مقابل همین تیمهای غرب آسیا همچون لبناندر مقدماتی ۲۰۱۴، دو تساوی غیرمنتظره با سوریه در مقدماتی ۲۰۱۸، تساوی بدموقع مقابل امارات در ۲۰۱۰ را هم به یاد بازیکنان آورد تا از همین الان خود را مقابل این تیمها برنده ندانند.
روبرو نشدن با برانکو و تیمش هم میتواند جز اتفاقات خوب قرعه ایران محسوب شود. هر چند بازیهای تیم ملی ایران در مقابل عمان نسبت به بازیهای مقابل سوریه کمی راحتتر و کمحاشیهتر بوده اما با شناختی که برانکو از فوتبال ایران دارد چه بسا راه مهار تاکتیکی ایران را بهتر از مربیان سوریه بلد باشد. از این نظر و با توجه به برد اخیر مقابل سوریه در بازی تدارکاتی، میتوان سوریه را حریف بهتری نسبت به عمان دانست.
منبع: ورزش سه