فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ تا پیش از انتخابات اخیر، مهمترین چهره سیاسی که دوباره موضوع فدرالیسم در ایران را پیش کشیده بود، رییس دولت اصلاحات بود. او حدود ۲ سال پیش در جایی گفته بود که فدرالیسم میتواند در ایران اجرا شود و به آزادیهای بیشتری منجر شود. (نقل به مضمون)
به گزارش فرارو؛ با این همه، واکنشها به این اظهارات محمد خاتمی، چندان مثبت نبود. بسیاری معتقدند که فدرالیسم در ایران، با توجه به ساختار قومیتی و اجتماعی کشور، اساساً ایده خطرناکی است و اجرای آن میتواند حتی تمامیت ارضی کشور را به خطر بیندازد.
فدرالیسم، دوباره روی میز
اما ظاهراً برخی از نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری، اگر نه به تصریح، به تلویح به ایده فدرالیسم (چه اقتصادی و چه سیاسی) در ایران باور دارند. امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی و عضو کنونی همین مجلس، چند روز پیش وعدهای داد که از آن بویِ نوعی فدرالیسم به مشام میرسید.
قاضی زاده هاشمی گفته بود قصد دارد در دولت فرضیِ خود، با ایجاد یک مدل حکمرانی شهر-کشوری (این عبارت هم از خودِ او است) ۴۸۵ پایتخت در ایران ایجاد کند، به گونهای که هر پایتخت به طور مستقل برای توسعه خود برنامه ریزی کند.
اینکه این طرح چقدر قابل اجرا است، موضوعی دیگر است. اما به طور کلی میتوان گفت افزایش اختیارات نهادهای محلی (شورای شهر، شهرداری یا حتی فرمانداری)، نیازمند تغییر در قوانین بالادستی و از جمله اعمال تغییر در قانونِ اساسی است و این شدنی نیست. از طرفی، میتوان پرسید عدد ۴۸۵ پایتخت (در شیوه بیان نایب رییسِ پیشینِ مجلس) از کجا آمده است؟
نفر دومی که ظاهراً ایده فدرالیسم اقتصادی را همچنان در ذهن دارد، محسن رضایی است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هنوز به تصریح چیزی در این مورد نگفته، اما تاکید او بر اینکه «با همه استانها سند اقدام و تحول امضا میکنم که بر اساس آن میتوانند وعده هایم را بازخواست کنند»، به تلویح به معنای اعطای اختیارات به مدیران استانی و بازخواست آنها از او است.
او در این مورد گفته بود: «به محض اینکه دولت را به دست بگیرم، برای تمام استانها سند اقدام و تحول امضا میکنم و در این سند برای هر استان خواهم گفت که در این چهار سال برای آنها چه کار خواهم کرد. این سند را برای هر استان منتشر میکنم و آنها بر اساس این سند قول و قرارهایی که با آنها گذاشته ام را از من مطالبه میکنند.»
انتقادات: آیا فدرالیسم در ایران شدنی است؟
اما چرا عدهای معتقدند که فدرالیسم، قبایی است که به تنِ ایران نمیرود؟ نخستین و مهمترین انتقاد این است که اساساً فدرالیسم، نوعی حکومت است که کشورهایِ چند پاره و چند تکه را به هم متصل میکند و نمونه برعکس، یعنی چند تکه کردن ساختار مدیریتی یا اقتصادی در یک کشورِ واحد، بسیار نادر است.
اما این یعنی چه؟ کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا، آلمان و روسیه که امروزه با حکومتهای فدرالی اداره میشوند، در تاریخ خود متشکل از چند کشور با زمامداران و حکومتهای محلی بوده اند و در برههای از تاریخ، با به هم پیوستن این کشورها، یک نظامِ فدرالی ایجاد شده که خروجیِ آن یک حکومت واحد، در شکلِ امروزیِ آن در این کشورها بوده است.
اما مورد ایران برعکس است. ایران اکنون یک حکومت یک پارچه (یک دولت، یک مجلس) دارد و فدرالی کردنِ شیوه حکومت در ایران، یعنی اعطای اختیارات به مجالس محلی و دولتهای محلی، موضوعی است که نیازمند تغییراتی گسترده در قوانین کشور است.
فارغ از این، به نظر میرسد همین حالا هم دست کم برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به دنبال افزایش تعداد حوزههای مدیریتی در ایران هستند تا مشکلات اقتصادیِ موجود در برخی استانها را به این شیوه حل کنند.
به عنوان نمونه، در روزهای گذشته، طرح تفکیک و تقسیم استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان در میان نمایندگان و برخی رسانهها مطرح شده بود. بر این اساس، طرحهایی روی میز است تا استان کرمان به ۳ تا ۴ استان جدید و استان سیستان و بلوچستان هم به همین تعداد استان جدید تقسیم شود.
هدف نیز آنچنان که اعلام شده، افزایش تعداد حوزههای مدیریتی است تا نظارت و سرکشی در این مناطق، برای استانداران و نمایندگان راحتتر شود. با این همه، فدرالی شدن نظام سیاسی یا اقتصادی ایران، موضوعی نیست که بتوان خیلی زود در مورد آن اظهارنظر کرد و یا به سادگی از کنار آن گذشت.