کوروش احمدی کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: دور چهارم مذاکرات برای احیای برجام در وین نیز مانند ادوار گذشته عمدتا با ابراز خوشبینی نسبت به امکان نیل به یک راهحل در آینده نزدیک خاتمه یافت. عباس عراقچی و انریکه مورا، مذاکرهکننده اروپایی، از باقیماندن «چند موضوع کلیدی» سخن گفتند. مورا گفت «کاملا مطمئنم که یک توافق نهایی خواهیم داشت». اما چند دیپلمات اروپایی از باقیبودن چند مشکل اساسی سخن گفتند.
سخن مورا میتواند به این معنی باشد که پیشرفت به مقدار کافی برای «یک توافق نهایی» حاصل شده است. وجود برخی گزارشها مبنی بر اینکه ایران خواستار لغو همه تحریمها علیه سپاه و نهادهای مرتبط با آن است، میتواند یکی از دلایل تردیدهای موجود باشد. تحریم اقتصادی نهادها و اشخاص مرتبط با سپاه به بهانه «حمایت از تروریسم» در ۲۰۱۰ تحمیل شد و با برجام نیز از میان نرفت. تحریم سپاه بهعنوان «یک سازمان تروریستی» در ۲۰۱۹ انجام شد. اما آمریکا مدعی است که این هر دو تحریم ربطی به برجام ندارد.
مجلس در بیانیه اخیر خود بر مخالفت خود با «تفکیک و دستهبندی تحریمها که منجر به حفظ بخشی از فشار اقتصادی» شود، تأکید کرد. مشکل دیگر میتواند در مورد زمان لازم برای بازگشت ایران به تعهداتش، نحوه جلوگیری از استفاده ایران از دانش حاصله در ارتباط با سانتریفیوژهای پیشرفته، تعیین تکلیف این سانتریفیوژها و ادامه تحقیق و توسعه در برنامه هستهای ایران باشد. مشکل توالی و زمان اجرای تعهدات توسط دو طرف نیز از ابتدا وجود داشته است.
ظاهرا موضع ایران در مذاکرات آن چیزی است که مدتی است در داخل مطرح بوده و آن اینکه نخست تحریمها برداشته شود و ایران پس از راستیآزمایی به تعهدات هستهای خود بازگردد. در ۱۳۹۴ نخست ایران تعهدات خود را اجرا کرد، سپس آمریکا تحریمها را برداشت. در بیانیه اخیر مجلس بر این موضع نیز تأکید شده است.
اگرچه تصمیم در مورد برجام با نهادهای بالادستی است، اما تکرار این مواضع توسط مجلس ممکن است با هماهنگی انجام شده باشد. از سوی دیگر اظهارات سرگئی ریابکوف، معاون وزارت خارجه روسیه، مبنی بر درخواست از ایران و آمریکا برای انجام تعهدات بهطور همزمان حائز اهمیت است و میتواند حاکی از اجماع پنج عضو دیگر برجام در این مورد باشد.
اینها از جمله مسائلی است که تکلیف آنها باید در تهران و واشنگتن توسط نهادهای بالادستی معلوم شود و تعلیمات لازم به هیئتهای مذاکرهکننده داده شود. در حاشیه مذاکرات وین برخی مشکلات حاشیهای، اما مهم نیز وجود دارد. توافق سهماهه ایران و آژانس دیروز (جمعه) منقضی شد.
ادامه فیلمبرداری و نگهداری فیلم توسط ایران برای ارائه به آژانس بعد از نیل به توافق در مورد برجام موکول به تمدید این توافق است. دریافت این فیلمها برای آژانس مهم است؛ چراکه در غیر این صورت از آنچه از ۲۱ فوریه به بعد در سایتهای هستهای ایران روی داده، بیاطلاع خواهد ماند. ایران تاکنون نظری منفی درباره تمدید توافق ابراز نکرده و مذاکراتی در این زمینه با آژانس نیز در جریان است.
البته بعید است که این مسئله تأثیری تعیینکننده بر مذاکرات بر جای بگذارد؛ چراکه هم بسیار بعید است ایران در برابر دوربینها دست به اقدامی مغایر با تعهداتش زده باشد و هم اینکه در صورت احیای برجام، آژانس میتواند با از سرگیری فعالیتهایش شکاف حاصله را به نحوی بپوشاند. البته توقف نظارت آژانس برای مدتی طولانی به همراه ادامه سایر فعالیتهای غنیسازی ایران میتواند مسئلهساز شود.
مشکل دیگر ضربالاجل ضمنی اوایل ژوئن (خرداد) برای حل ادعاهای مربوط به فعالیتهای هستهای اعلامنشده ایران از جمله بقایای اورانیوم در دو سایت اعلامنشده در ایران است. در مارس گذشته و بعد از توقف تلاش برای صدور قطعنامهای در شورای حکام آژانس علیه ایران، قرار شد که ایران و آژانس تا نشست بعدی شورای حکام به یک راهحل نهایی برای رفع این مشکل دوساله برسند. از سرنوشت این مذاکرات که ظاهرا در وین در جریان بوده، اطلاعی در دست نیست. اگر این مشکل تا زمان نشست شورای حکام (حدود دو هفته دیگر) حل نشود، میتواند در ترکیب با مسئله دوربینها مسئلهساز شود.
البته بعید است که این موضوع نیز در ارتباط با احیای برجام مشکل حادی ایجاد کند. به باور نگارنده از ابتدا سیاست داخلی آمریکا مهمترین مانع در راه احیای برجام بوده است. مخالفت جمهوریخواهان و شماری از دموکراتها در دوره اخیر رو به افزایش است. پمپئو دائم در حال سمپاشی است. بوش پسر نیز اخیرا در مصاحبهای با فاکسنیوز ادعاهای تندی علیه ایران مطرح کرد. سیاست داخلی همیشه مشکل اصلی دموکراتها برای توافق با ایران درباره برجام و اکنون احیای آن بوده است. اخیرا بحران غزه نیز بهانه جدیدی به دست لابی اسرائیل برای مخالفت بیشتر با احیای برجام داده است.