شاید اگر بتوانیم چند نسل به عقب برگردیم و در کوچه پسکوچههای شهر قدم بزنیم، میتوانستیم افرادی را ببینیم که در پیادهرو و جلوی درب حیاط خانهشان نشستهاند. هر یک به منظوری. گروهی یا انفرادی. عدهای فقط نظاره گر عابرانند و در حال هواخوری. عدهای مراقب فرزندانشان هستند که در کوچه بازی میکنند. بعضیها هم به بهانه گفتگو با همسایه و هم محلهایها. امروزه اما این شکل از فرهنگ شهرنشینی کمرنگ شده و شاید دیگر فقط بتوان در شهرهای کوچک و یا در مناطق حاشیهای تر شهر این سبک از زندگی شهری را دید. رسم و فرهنگی که ریشه در دوستی و یکدلی و یکی دانستن همسایگان و اهالی یک کوچه با هم دارد.
آدم آسایش نداشت تو محل راه بره
هر چیز سن فضول حرف در بیار
چهره محل هم میریخت بهم