تجاوزهای اسرائیل در سه کشور عربی به درگیری بزرگ منجر نمیشود به دلیل این که طرفین حداقل در حال حاضر تمایلی به این درگیری ندارند، حزب الله خود را به عنوان نیروی بازدارندهای میداند که ضمن دفاع از خود و لبنان، جلوی حملات اسرائیل به ایران را میگیرد، حزب الله وهمچنین ایران در این مرحله آمادگی جنگ با اسرائیل را ندارند و لذا هر پاسخی از طرف حزب الله محدود خواهد بود
حملات نظامی اخیر اسرائیل به عراق، سوریه و لبنان نشان دهنده سیاست جدید رژیم صهیونیستی در افزایش فشار و تنش علیه مقاومت اسلامی در منطقه میباشد. از نگاه اسرائیل، همگام با سیاست تروریسم اقتصادی و فشار حداکثری آمریکا علیه تهران هم پیمانان ایران نیز باید با فشار حملات نظامی در تنگنایی خفه کننده قرار بگیرند.
به گزارش فرارو، مرکز عربی مطالعات و بررسی سیاستها در دوحه قطر، حملات هوایی اخیر اسرائیل به عراق، سوریه و لبنان را در چارچوب سیاستها و اهداف جدید اسرائیل مورد بررسی قرار داده است که در ادامه آن را مطالعه میکنید. آنچه در این بررسی ارائه شده، صرفا دیدگاه این مرکز است:
حملات هم زمان اسرائیل
در زمانی همگام (به زعم) رژیم صهیونستی در ۲۴ و ۲۵ آگوست ۲۰۱۹، مراکز وابسته به جمهوری اسلامی ایران در سوریه، عراق ولبنان را هدف حملات خود قرار داده است، این حملات در راستای سیاست تشدید تنش و فشار اسرائیل علیه ایران بوده که تا پیش از آن محدود به هدف قرار دادن نیروهای ایران در مناطق مختلفی از خاک سوریه بود، این روند در حال حاضر گسترش پیدا کرده تا (به گمان اسرائیل) شامل حضور ایران در کل کشورهای عربی خاورمیانه باشد. آن چه که در حملات اخیر اسرائیل حائز اهمیت است این است که رژیم صهیونیستی مسئولیت برخی از این حملات را به طور رسمی پذیرفته و برخی دیگر را به شکل غیر مستقیم به عهده گرفته است، این امر به صورت آشکار در مواضع اعلامی سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل آویخای ادرعی مشاهده میشود در حالی که به صورت هم زمان نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتنیاهو ورئیس ستاد نیروهای مسلح اسرائیل آفیف کوخاوی تهدیدات اشکاری علیه ایران به زبان آوردند، این در مقایسه با سالهای گذشته نشان میدهد که اسرائیل رویکرد مبهم خود را در هدف قرار دادن ایران وهمپیمانان آن تغییر داده است.
اهداف نظامی در حملات اسرائیل
در روز ۲۴ آگوست ۲۰۱۹، جنگندههای اسرائیل پایگاهی را در جنوب شرقی دمشق و در نزدیکی منطقه عقربا (در محدوده زینبیه) هدف قرار دادند، بر حسب ادعای اسرائیل، این حملات موفق به نابودی گروهی از هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی شدند که در حال تدارک حملات انتقامی علیه اسرائیل در پاسخ به هدف قرار دادن مراکز وابسته به ایران در عراق بودند. دو ساعت بعد یعنی در بامداد روز ۲۵ آگوست، دو هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل مراکزی را در ضاحیه جنوبی بیروت هدف حملات خود قرار دادند، که باز به ادعای رسانههای رژیم صهیونیستی، در این مراکز عملیات افزایش دقت موشکهای بلندبرد حزب الله لبنان صورت میگرفت. به دنبال این اقدامات اسرائیل، دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله در یک سخنرانی اسرائیل را به پاسخی محکم و قاطع تهدید کرد، سپس جنگندههای اسرائیل پایگاهی در عراق در نزدیکی مرز این کشور با سوریه را هدف قرار دادند و بنا به ادعای اسرائیل موفق به نابودی موشکهای پیشرفته ایران در این پایگاه شدند، چند ساعت بعد (بنا به اعلام ارتش اسرائیل) جنگندههای اسرائیل پایگاهی نظامی در بخش قوسایا واقع در منطقه بقاع لبنان را هدف قرار داده که گفته میشود وابسته به جبهه خلق برای آزادی فلسطین است و بر حسب ادعای اسرائیل این پایگاه به عنوان گذرگاهی برای قاچاق اسلحه از سوریه به طرف لبنان وحزب الله استفاده میشد.
محاسبهها و معادلات اسرائیل
در دو حمله اخیری که اسرائیل در لبنان انجام داد رژیم صهیونیستی عملا قواعد درگیری نظامی نانوشتهای که بین حزب الله لبنان واسرائیل از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ حاکم بود را نقض کرد، همین امر دلیلی بود تا حزب الله لبنان اسرائیل را به پاسخی محکم و کوبنده تهدید کند، تهدیدی که ممکن است تنشها را افزایش دهد به خصوص آن که ممکن است هدف اسرائیل از این دو حمله رونمایی از چگونگی برخورد جدید با حزب الله لبنان باشد و معنای آن این خواهد بود که اسرائیل به بهانه جلوگیری از نفوذ و دخالت نظامی ایران و جلوگیری از استقرار ایران در آن به حریم سرزمین لبنان همچون حریم سوریه وعراق تجاوز میکند.
اسرائیل به رغم افزایش تنش وپذیرش ریسک رویارویی با ایران وهمپیمانان آن در منطقه، ظاهرا در این مرحله دنبال آغاز رویارویی نظامی مستقیم وگسترده به خصوص با حزب الله نیست، شواهد هم نشان میدهد که اسرائیل هم به این نتیجه رسیده که ایران وحزب الله نیز نمیخواهند این رویارویی صورت بگیرد آن هم در شرایطی که این دو در این مرحله در معرض فشارهای شدید آمریکا قرار گرفته اند. براساس محاسبات اسرائیل، حزب الله اگر هم پاسخ دهد پاسخ محدودی خواهد بود بدون اینکه به جنگی گسترده منجر شود، حزب الله قبلا در پاسخ به ترور شهید عماد مغنیه ویک افسر ایرانی توسط اسرائیل در جنوب سوریه در سال ۲۰۱۵، عملیات نطامیای در منطقه جبل الشیخ انجام داد که در نتیجه آن دو سرباز اسرائیلی کشته شدند، اما اسرائیل در برابر این عملیات دیگر پاسخی نداد.
شواهد نشان میدهد که نتانیاهو با افزایش تنش تلاش دارد فشار نظامی علیه حزب الله را بیشتر کند تا فشارهای سیاسی، اقتصادی ودیپلماتیک آمریکا علیه حزب الله دوچندان شود، فشارهایی که (به گمان اسرائیل و آمریکا) هدف از آن محدود کردن زرادخانه موشکی حزب الله و جلوگیری از افزایش دقت آن میباشد. سیاست (به اصطلاح) حساب شده تشدید تنشها از سوی بنیامین نتنیاهو (از یک سو) بر روی قدرت رو به افزایش اسرائیل و ضعف محور مقاومت در مقابله و رویارویی با تجاوز به حریمهای هوایی سوریه وعراق متمرکز است و از سوی دیگر بر حمایتهای بی حد و حصر آمریکا از اسرائیل وافزایش فشار واشنگتن علیه تهران به منظور عقب نشینی از برنامه موشکی اش استوار است. روشن است که (اقدامات و مواضع) دولت آمریکا و رئیس جمهورش "دونالد ترامپ" در این چهارچوب تعریف میشود، انگار که دولت آمریکا دستورات اسرائیل را اجرایی میکند.
نتنیاهو پس از تغییراتی که در کابینه اسرائیل صورت گرفت براساس آن اکنون هم منصب نخست وزیری وهم وزیری امنیت را عهده دار است لذا صلاحیتهای فراگیری در زمینه انجام عملیات نطامی گسترده وحتی اعلان جنگ به دست آورده است خصوصا که مخالفان نتانیاهو در آن کابینه کوچک (کابینه امنیتی سیاسی) ناچیز شمرده میشوند، تغییراتی که در ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل هم صورت گرفت باز به نفع نتنیاهو بود، با شروع سال جدید میلادی افیف کوخاوی به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل معرفی شد، او یکی از اعضای گروه موسوم به بازهای نیروهای مسلح اسرائیل میباشد، این گروه مواضع تشدید فشار در قضایای مربوط به ایران وهمپیمانانش را به عهده داشته و سیاستها را اتخاذ میکنند، همه اینها را باید به رئیس شاباک، رئیس موساد و رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل اضافه کرد که از افراد نزدیک به نتنیاهو به حساب میآیند. از سویی روشن است نتنیاهو به دلایل انتخاباتی (انتخابات پارلمانی"کنیست" مقرر در ۲۶ شهریورماه جاری) عامدانه مسؤولیت تصمیم گیری درباره حملات ضد ایران را به عهده میگیرد تا به عنوان مرد قدرتمند اسرائیل ظاهر شود، مردی که در تصمیم گیریهای بزرگ برای حفظ امنیت اسرائیل لحظهای درنگ نمیکند.
مراحل افزایش تجاوزهای اسرائیل در خاک سوریه
چهار مرحله اساسی برای حملات اسرائیل به هدفهای وابسته به ایران وحزب الله در سوریه میتوانیم قائل شویم، در مرحله اول که در سال ۲۰۱۲ شروع شد جنگندههای اسرائیل عملیات انتقال سلاحهای پیشرفته از سوریه برای حزب الله را هدف قرار دادند، سلاحهایی از قبیل: موشکهای زمین به زمین بلند برد وموشکهای زمین به دریا وسامانههای دفاع هوایی وهواپیماهای بدون سرنشین. در مرحله دوم اسرائیل حملات خود را گسترش داد و در این مرحله نیروهای ایرانی و نیروهای حزب الله وگروههای وابسته به ایران در جنوب سوریه را هدف قرار داد تا این نیروها را از محدوده مرزی سوریه وفلسطین اشغالی دور نگهدارد، در مرحله سوم که از اواخر سال ۲۰۱۷ شروع شد اسرائیل پایگاههای نظامی ودائمی ایران در سرتاسر اراضی سوریه را هدف قرار داد و آن را در راس اولویتهای خود گذارد تا از حضور دائمی نیروهای ایران در سوریه جلوگیری کند، اما در مرحله چهارم (به زعم تل آویو) حملات اسرائیل مراکز نظامی ایران به ویژه انبارهای موشکهای بلندبرد ایران وکارخانههای نظامی که برای مونتاژ وتولید این موشکها احداث شده بود را در عراق مورد هجوم قرار داد و این مرحله از ماه جولای سال جاری شروع شد و پس از آن اسرائیل حملات خود را گسترش داد تا شامل قلمرو لبنان شود.
اسرائیل به رغم حملات پرتعداد خود که حضور و نفوذ نظامی ایران در سوریه را هدف قرار داده بود و به رغم خسارتهایی که به ایران تحمیل کرد، اما در تحقیق هدف خود یعنی جلوگیری از افزایش حضور نظامی ایران در سوریه و جلوگیری از قاچاق سلاحهای پیشرفته از سوریه به حزب الله لبنان، ناکام بود. این ناکامی به رغم آن بود که ایران مرکز قدرت نظامی خود از فرودگاه دمشق را به فرودگاه تیفور در نزدیکی شهر حمص انتقال داد، مرکزی که نسبتا فاصله زیادی با مرز اسرائیل دارد.
حملات اسرائیل به عراق
در ماههای اخیر اخباری از رسانهها درز پیدا کرده است که منبع آن سازمانهای امنیتی اسرائیل میباشد، این اخبار حاکی از این است که ایران در اواسط سال ۲۰۱۸ نیروهای هم پیمان خود را در عراق به موشکهای زمین به زمین مدل زلزال وفاتح ۱۱۰ تجهیز کرده است، این موشکها با برد ۲۰۰ الی ۷۰۰ کیلومتر میتوانند از غرب عراق هدفهای اسرائیلی را در هر نقطه مورد اصابت قرار دهند، برخی از این اخبار هم حکایت از آن داشت که ایران در سال ۲۰۱۶ تعدادی کارخانه مونتاژ و تولید این موشکها را در عراق راه اندازی کرده است واین موشکها به شکل قطعات از ایران به عراق منتقل میشوند، موشکهایی که از نظر فنی و دقت و پیشرفت مانند موشکهایی است که حزب الله لبنان در دست دارد، بر همین اساس موسسه نظامی اسرائیل، حضور نظامی ایران در عراق را تهدید جدی برای امنیت اسرائیل ارزیابی کرده است، آنها اعتقاد دارند که ایران در تلاش است جبهه جدیدی ایجاد کند تا از آن در صورت نیاز علیه اسرائیل استفاده کند و این جبهه به جبهات دیگر که در سوریه، لبنان وغزه وجود دارد اضافه میشود. منابع گوناگون هم ادعا دارند که ایران در سایه افزایش حملات اسرائیل به پایگاههای ایران در سوریه، در ماههای اخیر اقدام به تقویت نیروهای عراقی هم پیمان خود در عراق کرده است.
پر واضح است که اسرائیل در ماههای اخیر تلاشهای زیادی نزد ترامپ و لابیهای قدرت در آمریکا انجام داده است تا مجوز حمله به مراکز موشکهای پیشرفته ایران در عراق وهمچنین کارخانههایی که بر حسب ادعای اسرائیل برای تولید و یا مونتاژ موشکهای بلندبرد وابسته به نیروهای شیعی و هم پیمان ایران در عراق تاسیس شده است را بگیرد. وزیر خارجه آمریکا مایک پمپئو در سفر اخیر خود به بغداد در پنجم ماه میسال جاری، عکسهای ماهواره ایی را به رئیس دولت عراق عادل عبد المهدی نشان داد که این عکسها از محتویات انبارهای موشکهای ایرانی و کارخانههای سلاح سازی وابسته به ایران و تحت سیطره حشد الشعبی در عراق حکایت دارند، پمپئو از عادل عبد المهدی خواست تا این مراکز را نابود کند و تاکید کرد درصورت عدم برخورد دولت عراق احتمال بمباران آن وجود دارد، وزیر خارجه آمریکا همچنین از رئیس دولت عراق خواست تا نیروهای هم پیمان ایران را منحل و آنها را در ارتش وسازمانهای امنیتی عراق ادغام کند تا زیر نظر و کنترل دولت عراق باشند.
به احتمال زیاد اسرائیل از دو ماه قبل مجوز بمباران انبارهای موشکی ایران وبرخی کارخانه سلاح سازی وابسته به نیروهای هم پیمان ایران در عراق را گرفته است، زیرا خیلی بعید است اسرائیل این حملات را بدون هماهنگی آمریکا انجام دهد چرا که آمریکا سیطره کامل و مطلق بر حریم هوایی عراق دارد.
اسرائیل در دو ماه اخیر، حداقل پنج حمله به اهداف ایرانی در عراق انجام داده است، این حملات در ۱۹ و ۲۸ ماه جولای ودر ۱۲ و ۲۰ و ۲۵ آگوست سال جاری صورت گرفته است، به رغم این که اسرائیل رسما مسئولیت این حملات را به عهده نگرفته، ولی در مقابل تکذیب نیز نکرده است و این نشان میدهد که اسرائیل پشت این حملات بوده است، چون این روش اسرائیل است که وقتی تکذیب نمیکند یعنی پاسخش مثبت است، علاوه بر این نتنیاهو و دیگر مسئولین اسرائیل و برخی رسانههای اسرائیلی چندین بار تا کنون به مسؤولیت اسرائیل در این حملات اشاره کرده اند و تاکید دارند که اسرائیل به این حملات تا زمانی که نیاز باشد، ادامه خواهد داد، برخی مسؤولین آمریکا نیز در گفتگو با روزنامه نیویورک تایمز تاکید کردند که اسرائیل این حملات را انجام داده است.
نتیجه گیری
اسرائیل حملات خود علیه منافع واهداف ایرانی و یا وابسته به ایران را گسترش داده است، این حملات دیگر محدود به خاک سوریه نیست بلکه عراق و لبنان را نیز در بر گرفته است. در عین حالی که نباید اهمیت محاسبات سیاسی و داخلی در اسرائیل که نخست وزیرش در ۱۷ سپتامبر وارد عرصه انتخابات میشود را نادیده بگیریم، اما نباید این اشتباه را مرتکب بشویم واینطور فکر کنیم که رفتارهای اسرائیل کاملا مربوط به انتخابات است و پس از انتخابات همه چیز به حالت عادی برمیگردد بلکه باید اذعان نمود که این سیاست اسرائیل یک رویکرد استراتژیک هست که کارکرد آن را سازمانهای امنیتی ونظامی اسرائیل جهت میدهند واین رویکرد ربطی به نتایج انتخابات پارلمانی پیش رو ندارد. اسرائیل تلاش دارد تا از شرایط منطقهای وجهانی مناسب (حمایت بی حد وحصر آمریکا، تبانی روسیه، وهمگرایی بعضی کشورهای عربی) استفاده کند تا اهداف بلند مدت خود را محقق سازد، از جمله این اهداف میتوانیم به تضعیف نفوذ ایران در کشورهای منطقه وضعف همپیمانان ایران در پاسخ به تجاوزات اسرائیل اشاره کنیم با این تصور که هم پیمانان ایران قدرتهای خود را در درگیریهای مذهبی از دست داده اند. درگیریهایی که برخی انقلابات عربی را به جنگهای مذهبی کرد که به نفع اسرائیل تمام شدند.
پیش بینی ما این است که تجاوزهای اسرائیل در سه کشور عربی به درگیری بزرگ منجر نمیشود به دلیل این که طرفین حداقل در حال حاضر تمایلی به این درگیری ندارند، حزب الله خود را به عنوان نیروی بازدارندهای میداند که ضمن دفاع از خود و لبنان، جلوی حملات اسرائیل به ایران را میگیرد، حزب الله وهمچنین ایران در این مرحله آمادگی جنگ با اسرائیل را ندارند و لذا هر پاسخی از طرف حزب الله محدود خواهد بود و هدف از آن جلوگیری از تغییر رویکرد اسرائیل در برخورد با حزب الله و تجاوز به حریم لبنان است تا لبنان همچون سوریه وعراق هدف حملات اسرائیل قرار نگیرد. اما به نظر میرسد حملات اسرائیل به عراق و تا زمانی که به مثابه کمک به فشارهای آمریکا علیه ایران باشد، ادامه خواهد داشت، با این همه شرایط در عراق با شرایط در سوریه متفاوت است واین احتمال وجود دارد که حملات در عراق با پاسخ نیروهای عراقی هم پیمان ایران مواجه شود، پاسخی که میتواند منافع آمریکا در عراق را هدف قرار داده و در این صورت است که شاید آمریکا از حملات اسرائیل علیه عراق جلوگیری کند.
منبع: www.dohainstitute.org