فرارو- چندین سال است که کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان تلاش دارند که نیروهایی مشابه ناتو اروپایی در منطقه تشکیل دهند و بعد از ورود ترامپ زمینه برای تشکیل این ائتلاف بیش از گذشته ایجاد شده است و حالا خبرگزاری رویترز خبر داده که این کشورها چند گام به دستیابی این هدف نزدیک شده اند. اما این میتواند تبعات و تاثیراتی در منطقه داشته باشد.

به گزارش فرارو؛ تقریبا نیم قرن از نخستین باری که ایده ناتو در خاورمیانه مطرح شد میگذرد و آن زمان نه تنها ماجرا دشمنی با ایران نبود بلکه ایران هم از جمله کشورهایی بود که با تشکیل این نیروها موافقت کرده بود. در آن دوره «ملک فیصل بن عبدالعزیز» حاکم وقت عربستان سعودی کشورهای اسلامی را برای تشکیل نیرویی که بعدها «ناتوی اسلامی» نام گرفت، دعوت کرد. هدف این نیرو مقابله با نفوذ مارکسیسم به قلمرو اسلامی بود و هرچند ایران و اردن با این ایده موافقت کردند، اما عملا شرایط لازم برای تشکیل آن فراهم نشد؛ بنابراین این ماجرا در حد یک ایده باقی ماند. اما سال گذشته به ورود دونالد ترامپ و سیاستهای ضد ایرانی و حمایتی از عربستان به کاخ سفید، مقامات عربستانی بار دیگر به این فکر افتادند که نیروهای ناتو عربی را تشکیل دهند، اما این بار هدف دیگر مارکسیسم نبود دشمن واحدی که آنها مدنظر داشتند، ایران بود. صحبتهای اولیه همان سال گذشته صورت گرفت و قرار بر این شد که کشورهای مانند عربستان، امارات، مصر و اردن یک پیمان نظامی از نوع پیمان ناتو ایجاد کنند و در صورت حمله به یک کشور، سایر کشورهای همپیمان وارد عمل شوند.
البته طبق نتایج ابتدایی این گفتگوها قرار بر این شده است که مشارکت آمریکا و اسرائیل در این راستا شامل همکاری با کشورهای عضو این پیمان در زمینه تبادل اطلاعات امنیتی و نظامی شود و این دو کشور قرار نیست به عضویت این ائتلاف نظامی در آیند. البته دولت آمریکا گفته است که هم به لحاظ امنیتی و هم نظامی از این ائتلاف حمایت و پشتیبانی خواهد کرد. سطح حمایتهای نظامی آمریکا از کشورهای عضو این پیمان فراتر از اقداماتی است که آمریکا در شرایط کنونی به عنوان مثال در یمن و در مبارزه با حوثیها انجام میدهد.
در همین خصوص مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «تشکیل ناتوی عربی از سال گذشته در دستور کار ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. قبل از روی کار آمدن ترامپ سیاستهای آمریکا بر اساس دکترین امنیتی این کشور در قرن بیست و یکم با دو چالش جدی روبروی بوده است. اول تهران و دوم پیونگ یانگ. کنترل این دو نقطه برای ایالات متحده بسیار حائز اهمیت است. زیرا از این طریق است که میتواند قدرت خود در قرن بیستم را در قرن بیست و یکم استمرار بخشد و جای پای خود را مستحکم کند.»
وی ادامه داد: «در رابطه با ایران دکترین محدود سازیهای همکاریهای بینالمللی با ایران از طریق خروج از برجام و محاصره منطقهای تهران را در دستور کار قرار دادند و در بخش محاصره منطقهای ایران یکی از الزامات ابزاری برای توجیه حضور ایالات متحده آمریکا در منطقه، ایجاد یک ناتو عربی و همکاری کشورهای عربی برای مقابله با ایران با یکدیگر است. آنچه که اینجا از اهمیت برخوردار است، نه توان کشورهای عربی برای تشکیل یک ناتو بلکه زمینههای ناشی از ایجاد ناتو عربی و همپیمانی این ناتو با ناتو به معنای پیمان آتلانتیک شمالی از طریق ایالات متحده آمریکا است که میتواند شرایط را برای برخورد نظامی با تهران آماده سازد.»
او افزود: «زیرا رهبری این حرکت را ایالات متحده امریکا، مدیریت آن را اسرائیل و اجرا و لجستیک آن را عربستان بر عهده میگیرند و اینگونه یک خط موافقت با آمریکا در جهان عرب شکل میگیرد و این خط موافقتی که من چند سال پیش هم به آن اشاره کرده بودم، در وضعیت عملیاتی در برابر خط مقاومتی شکل خواهد گرفت که تهران آن را رهبری و هدایت میکند؛ لذا با توجه به تحولات موجود در منطقه که ناشی از سه گام امنیتی ایالات متحده آمریکا است.»
مطهرنیا اظهار کرد: «یعنی آنها در گام نخست تزریق مدیریت ناامنی و تزریق ناامنی در منطقه را در دستور کار خود قرار دادند و بعد به سراغ برهم زدن توازن سخت میان ایران و عربستان رفتند. حالا در گام سوم به دنبال آن هستند که ناامنی در منطقه را مدیریت و کنترل کنند. از این طریق با تشکیل ناتو عربی، برخورد با تهران را با هزینههای کشورهای عربی مانند عربستان و ایجاد همگرایی میان ریاض و تلاویو انجام میدهند.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا این طرح که از سالها قبل مد نظر ایالات متحده آمریکا قرار داشته تا امروز اجرایی نشده؟ آیا موانعی بر سر راه آن قرار دارد، گفت: «اجرایی شدند یک تعهدنامه و توافقنامه بینالمللی یا منطقهای با ابعاد بینالمللی، زمانبر است و باید مقدمات آن آماده شود. حتی من بر این باورم که این مسئله حدود نیم دهه است که در دستور کار ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است و آنها از زمان اوباما به دنبال این بودند که ناتو عربی را تشکیل دهند، اما در زمان ترامپ این مسئله شدت بیشتری پیدا کرد.»
او ادامه داد: «اکنون با توجه به زیرساختهایی که از منظر توجیه و تفسیر آن به وجود آمده است، ایده ناتوی عربی مقدمات شکل گیری را پشت سر گذاشته و ارد مرحله تاسیس شده است. این مرحله هم فوری و فوتی صورت نخواهد گرفت و به هر تقدیر نیاز به زمان دارد. اما ایالات متحده در صدد کمک کردن به این موضوع و تسهیل این روند در ارتباط با جهتگیریهای درگیری لفظی میان تهران و واشنگتن و تهدیدهای عناصر نظامی در ایران با توجه به جایگاهشان و تقابل با عرف بینالمللی، است. اینگونه ماجرای ناتو عربی توجیه پذیرتر باشد و تاسیس آن با سرعت بیشتری صورت بگیرد.»
وی در پاسخ به این سوال که تقابل تهران با ناتوی عربی چه تبعاتی برای منطقه خواهد داشت، عنوان کرد: «نفوذ ایران در منطقه کتمان ناپذیر است، اما به آن معنی نیست که بگوییم بدون شک پیروز این تقابل خواهد بود. طرفهای مقابل هم به اندازه خودشان دارای نفوذ هستند و تلاش دارند که نفوذ ایران را کاهش دهند؛ لذا با توجه به پیشینههای نفوذ ایران در کشورهایی مانند افغانستان، عراق، بوسنی و هرزگوین و الان در سوریه با این مشکل مشخص مواجه هستیم. مشکل این است که همیشه ایران در این کشورها نفوذ داشته، اما به محض فروکش کردن بحرانها و رسیدن به یک وضعیت باثبات، این تهران بوده است که کمترین امتیازات را اخذ کرده است.»
او تصریح کرد: «به گونهای که میتوان گفت اجازه میدهند ایران در این مناطق وارد شود و هزینههای بسیار بالایی پرداخت کند و توان ملی خود را برای توسعه این کشورها هزینه کند و در نهایت کمترین دستاورد را داشته باشد؛ لذا با توجه به این خروجیها که ما در تاریخ تجربه شان کردیم، نهایتا طرفی که ضرر میکند، ایران است. اکنون با توجه به هزینههای ایران در سوریه، عراق، یمن، بحرین و کل منطقه، به نظر میرسد ایالات متحده زمان را برای محدود کردن ایران و گرفتن همه امتیازات، وارد عمل شود و ضربههایی مانند ماجرای افغانستان و بوسنی و هرزگوین را به ایران دیکته کند.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص اینکه تشکیل ناتو در میان کشورهای عربی با چه موانعی مواجه است، گفت: «به هر تقدیر کشورهای عربی حتی نزدیکترینها به یکدیگر در شورای همکاری کشورهای خلیج فارس، با یکدیگر مشکلات و اختلافات جدی دارند و این اختلافات تعریف شده و تضادها با تشکیل یک ناتوی عربی، بلافاصله از بین نخواهد رفت و حتی ممکن است در مسیر تشکیل ناتوی عربی، موانعی ایجاد کند. اما آنچه که مسلم است، ورود ایالات متحده آمریکا به این مسئله و ایجاد و بزرگنمایی ایران هراسی در منطقه به خصوص میان کشورهای عربی است که ادبیات تهدید محور ایران هم مزید بر علت شده، باعث خواهد شد این موانع به کنار روند و این ناتو تشکیل شود. اما نمیتوان از الان مشخص کرد که دقیقا چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد.