bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۴۶۴۲۹

برف؛ زنگ خطر

ایران خشک می‌شود. سال گذشته خبرگزاری ایرنا به نقل از روزنامه «فایننشال تایمز» نوشته بود که «ایران با پیشینه هفت هزار ساله تا ۲۰ سال دیگر از بی‌آبی و خشکسالی نابود می‌شود و از آن بیابانی به جای خواهد ماند که هیچ گیاه و جانداری توان زندگی در آن را نخواهد داشت». با نگاهی به حجم بارندگی نسبت به سال گذشته، روند خشکیدگی ایران پررنگ‌تر هم می‌شود. بر اساس گزارش دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو، مقدار بارندگی از اول مهر تا 8 بهمن سال جاری، نسبت به میانگین دوره‌ھای مشابه درازمدت 106 میلیمتر یعنی 60 درصد کاھش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته 70 میلیمتر یعنی 40 حجم بارش اول مھر تا پایان 8 بھمن معادل 217.69 میلیارد مترمکعب است.

تاریخ انتشار: ۱۳:۴۲ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۶

 میثم قهوه‌چیان*؛ «برف نو سلام، سلام؛ خوش نشسته‌ای بر بام»؛ بالاخره برف آمد و دیروز 7 بهمن، تهران را سفید پوش کرد، این یعنی اولین بار در زمستانی که تقریبا نیمی از آن پایان یافته است. فصل بارانی امسال نیز آسمان با زمین قهر کرده بود. بسیاری از ایرانیان خاطرات مشترکی با این عنصر طبیعی دارند و اشعارِ شاعران نیز بارها از برف سفید به خوبی و بدی یاد کرده‌اند، اما دیروز برف، زنگ خطری جدی در ایران را به صدا در آورد.

«پاکی آورده‌ای ای امید سپید؛ همه آلودگی است این ایام»؛ راز و نیاز با برف دیرآمده هر سال ناممکن‌تر می‌شود، حال آلودگی نه دیگر تنها در میان مناسبات سودجویانه و ظالمانه انسانی که در بطن طبیعت نشسته و گویی فصل‌ها را هم جا به جا کرده است. جهان در زمستان جاری شاهد برف کمتری بوده است.

یورونیوز گزارش می‌دهد که دمای هوا در جزیره کینگ جرج، نزدیک قطب جنوب، طی پنج دهه گذشته هر ۱۰ سال نیم درجه گرم‌تر شده است و یخ‌های این جزیره به سرعت در حال ذوب شدن هستند. بر اساس این گزارش دمای هوا در سراسر جهان رو به افزایش بوده و در نتیجه ما در دهه‌های اخیر به تدریج شاهد برف کم‌تری در سراسر جهان بوده‌ایم. به نظر می‌رسد برف کنونی نه تنها امری نشاط‌آفرین که نوعی زنگ خطر هم هست. آیا نسل بعدی برف‌بازی خواهد کرد؟

«تشنه آن جا به خاک مرگ نشست؛ کاتش از آب می‌کند پیغام»؛ ایران خشک می‌شود. سال گذشته خبرگزاری ایرنا به نقل از روزنامه «فایننشال تایمز» نوشته بود که «ایران با پیشینه هفت هزار ساله تا ۲۰ سال دیگر از بی‌آبی و خشکسالی نابود می‌شود و از آن بیابانی به جای خواهد ماند که هیچ گیاه و جانداری توان زندگی در آن را نخواهد داشت». با نگاهی به حجم بارندگی نسبت به سال گذشته، روند خشکیدگی ایران پررنگ‌تر هم می‌شود. بر اساس گزارش دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو، مقدار بارندگی از اول مهر تا 8 بهمن سال جاری، نسبت به میانگین دوره‌ھای مشابه درازمدت 106 میلیمتر یعنی 60 درصد کاھش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته 70 میلیمتر یعنی 40 حجم بارش اول مھر تا پایان 8 بھمن معادل 217.69 میلیارد مترمکعب است.

«راه شومی‌ست می‌زند مطرب؛ تلخواری‌ است می‌چکد در جام»؛ آیا درکی از محیط زیست داریم؟ آیا با بردن محیط زیست به هاله مه آلود عرفان و دادن مقام ربوبی مسئله حل می‌شود؟ حیات وحش، آب، هوا، خاک و آتش در ایران هر روز روند ناسالم‌شدن را با سرعت بیشتری طی می‌کند. شادی از برف می‌تواند ما را بیدار کند، می‌تواند دل‌خوش کنکی باشد در بیابان بی‌بارانی و برفی، اما چه ما بیدار بشویم و چه در خواب بمانیم، ایران ویران می‌شود و انگار محیط زیست دغدغه‌ لوکسی است شاید برای بعد. امروز ساختن برج‌ها، راه‌ها، کارخانه‌ها و... اولویت اول ماست و هیچ عزمی برای حفظ محیط زیست وجود ندارد.

«خامسوزیم الغرض بدرود/ تو فرود آی برف تازه سلام!»، هر چند به نظر برسد محیط زیست بخش حیاتی پیرامون ماست که حیات ما را ممکن می‌کند، اما دامنه آن را باید تا درون انسان در نظر آورد. تخریب محیط زیست مستقیما حیات انسان را نابود می‌کند. پرسش اصلی نباید آن باشد که تا چه میزان می‌توان از محیط زیست استفاده کرد، بلکه باید پرسید چطور باید کمترین آسیب به محیط زیست وارد کرد.

تصور آنکه انسان اشرف مخلوقات است و او باید به صورت معقولی از کائنات استفاده کند، نوعی جدایی بین انسان و محیط زیست ایجاد می‌کند که سازنده نیست. برف امروز نه بخشی از یک شادی گسترده به معنای روزهای برفی و بارانی، که به عنوان یک اتفاق نادر، زنگ خطر است. زنگ خطری که پایان خویش را اعلام می‌کند، در جهانی که گرم‌تر و کم‌ برف‌تر می‌شود، برف امروز مانند قطره اشک شوقی پیش از خداحافظی است. آیا انسان امروز، خاصه از نوع ایرانی آن در مسیر پیشگیری حرکت می‌کند؟ شاید بسیار طول خواهد کشید تا کشورهای پرآب یا کشورهای تحت مدیریت علمی خشک شوند، اما روند کنونی در ایران، شتابی تند به سوی بیابان به خود گرفته است.

*خبرنگار