ایکنا نوشت:
عبدالوهاب شاهرودی، استاد بازنشسته علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی و نویسنده کتابهای «نردبان آسمان: جستاری در قرآن و عرفان» و «ارغنون آسمان: جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی»، در پاسخ به این پرسش که ممیزه تفاسیر عرفانی چیست؟ گفت: باید اول دید تعریفمان از عرفان چیست؟ اصولا تعاریفی که عرفان کردهاند، حتی مخالفانی مانند دکتر شاکر، تعریف خاصی از عرفان است که امروزه آن تعریف متفاوت است و نگاه هنری به دین بیشتر مد نظر است.
عرفا معتقدند تمامت قرآن، شرح انسان استوی ادامه داد: بعد باید دید نظر عرفا در خصوص زبان، جهان، انسان، قرآن، عقل، تاویل، تمثیل چیست؟ تا این نظرات را نبینیم نمیتوانیم وارد تفاسیر عرفانی بشویم. زیرا تفاسیر عرفانی محصول تعامل عرفان، قرآن و انسان با مسائل خاص خود هستند.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» تصریح کرد: از این رو باید در خصوص این مسائل سخن گفت. خود این مسائل نیز دنیاهای پیچیدهای دارند و مباحث زیادی را در بر میگیرند. این مباحث در تفاسیر عرفانی وارد میشوند. همچنین باید دید اصول عملی و نظری عرفان چیست. باید دید نظر عرفا در خصوص وحدت وجود، تجلی، اسماء الهی، حضرات خمس، اعیان ثابته و عشق چیست که کم و بیش در قرآن و روایات رگههایی دارند.
شاهرودی با بیان اینکه بعد باید دید نظر عرفا در خصوص قرآن چیست؟ گفت: نوعا نقدهایی که به تفسیر عرفانی نوشتهاند، بیاساس است. در چندین و چند جا اسم فردی معمولی مانند سائل کعبی را آوردهاند، در حالی که بحث پردامنهتر از اینهاست.
وی افزود: عرفا معتقدند که تمامت قرآن، شرح انسان است. الهی قمشهای میگوید قرآن که کتاب جاوید است، جز شرح جمال آن دلآرا یعنی پیامبر اکرم(ص) نیست. مولانا میگوید «دل چو اسطرلاب شد آیت هفت آسمان/ شرح دل احمدی هفت مجلد رسید»، یعنی قرآن شرح دل پیامبر اکرم(ص) یا انسان کامل است. مولوی باز میگوید: «چون تو در قرآن حق بگریختی/ با روان انبیا آمیختی/ هست قرآن حالهای انبیا/ ماهیان بحر پاک کبریا». اینها نظرشان این است که قرآن کتاب انسان است و انسان بالاتر از قرآن است و اینجا انسان انسان کامل و در واقع پیامبر است، از این رو از قرآن تعبیر به کریم و از پیامبر(ص) تعبیر به اکرم میشود.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» در پاسخ به این پرسش که تفسیر عرفانی شامل چه گرایشهایی است، گفت: شما تا نظر دقیق عرفا راجع به قرآن، انسان، جهان، زبان، تاویل، تمثیل، عقل را بررسی نکنید، نمیتوانید تفاسیر عرفانی را بررسی بکنید و ببینید چند نمونه و گرایش است و آیا عرفان با تصوف فرق میکند و یا نه و در تفاسیر عرفا تفسیر تاویلی مانند تفسیر ملا عبدالرزاق کاشی با نام تفسیر عربی معروف است، تفاسیر عددی، حروفی، رمزی، اشاری، مانند تفسیر محیالدین عربی که با عنوان «رحمة من الرحمن فی تفسیر و اشارات القرآن» از مجموع فتوحات و فصوص استخراج کردهاند یا تفسیر نجم الدین کبری و نجم رازی را بیاوریم و تفاوتهایشان را استخراج کنیم و آن وقت در خصوص اینها باید نظر داد که چقدر از اینها در حوزه تفاسیر به رای قرار میگیرند و چقدر از اینها درست و صحیح هستند.
آغاز تفسیر عرفانی شاهرودی در پاسخ به این پرسش که پیشینه تفسیر عرفانی به چه زمانی باز میگردد؟ گفت: میتوان از قرن دوم تا قرن چهاردهم تفسیر عرفانی را دید. در قرن دوم تفسیر منسوب به امام صادق(ع) که در تفسیر «حقایق التفسیر» ابوعبدالرحمان سلمی آمده است.
وی افزود: پیش از تفسیر سلمی که در سال ۴۲۰ فوت کرده است، تفسیر قرآن العظیم را داریم که کوچک است و به تفاریق آیات را کار کرده است و متعلق به سهل تستری است. بعد از اینها تفسیری به نام «لطائف الاشارات» از قشیری است. قشیری در ۴۶۵ فوت کرد که نخستین تفسیر کامل عرفانی را ایشان در حدود ۵ جلد نوشته است.
نویسنده کتاب «ارغنون آسمان» ادامه داد: پس از اینها تفسیر خواجه عبدالله انصاری است که قرن پنجم بوده و در این میانه تفسیرهای دیگری داریم برای مثال تفسیری داریم از احمد غزالی که در ۵۰۵ فوت کرده است، با نام «مشکاة الانوار»، همو تفسیری دارد به نام «حسن یوسف» که البته مسعود انصاری از دوستان بنده آن را ترجمه کرده است. باز از احمد غزالی تفسیر تک سورهای بحر المحبت را دارند که پایاننامه تحصیلی یکی از دانشجویان بنده بود که میتوان از آن به عنوان یکی از نمونههای تفسیر واعظانه نیز یاد کرد.
پیشینه تفسیر عرفانینویسنده کتاب «ارغنون آسمان» ادامه داد: در سال ۵۲۰ تفسیر «کشف الاسرار و عدة الابرار» میبدی است که در سه نوبت ادبی، نقلی و عرفانی به آیات پرداخته است، این اثر در ده جلد است و کشف آیات و روایات آقای جواد شریعت برایش تهیه کرده است.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» افزود: در همین قرن ششم، شیخ شهید، شهابالدین سهروردی تفسیری دارد با عنوان «فی حقیقة العشق» که تفسیر سوره یوسف است، در حدود ۸ صفحه است که کلیات سوره یوسف را ایشان تفسیر کرده و بحث حزن، حسن، عشق و عقل را به بحث نشسته که بعدها فردی به نام ابن عرب شاه، قسمتی از آن را با نام «مونس العشاق» به نظم در آورده است. در آخر همین قرن کتابی است به نام «قصه یوسف» که تک سوره یوسف را تفسیر کرده است و نام اصلی آن «الجامع الستین للطائف البساتین» اثری از زید طوسی است، ایشان از واعظان کرامیه بودهاند.
شاهرودی ادامه داد: در قرن هفتم «عرائس البیان في حقائق القرآن» را داریم که توسط روزبهان بقلی شیرازی نوشته شده است که ایشان در سال ۶۰۶ هجری قمری فوت کرده است که تمام قرآن را شامل میشود. در همین دوره قرن هفتم، تفسیر نجمالدین کبری را داریم که در بازار این کتاب نیست. این اثر دوازده جلد است و سندهایی از این کتاب وجود دارد. برخی از اساتید در دانشگاهها از جمله محمدرضا موحدی در این زمینهها، کارهایی انجام دادهاند. در همین دوره ابن عربی را داریم. محمود محمود غراب مجموعههای تفسیری ابن عربی را از فتوحات و فصوص استخراج و با نام «رحمة من الرحمن فی تفسیر و اشارات القرآن» چاپ کرده است.
نویسنده کتاب «ارغنون آسمان» با بیان اینکه تفسیری در حدود ۸۰ جلد با نام «الجمع و تنزیل» را نیز به ابن عربی نسبت میدهند، گفت: البته این اثر در بازار نیست، اما این کتاب را بنده دیدهام و در ارغنون آسمانی نمونههایی از آن را آوردهام. ابنعربی سبک خاصی دارد که برخی آن را تفسیر به رای دانستهاند اما برخی مانند آیتالله حسنزادهآملی اینها را تفسیر انفسی عنوان کرده است و البته من در مقامی نیستم که بگویم کدام یک از تفاسیر تفسیر به رای هستند.
وی تصریح کرد: بسیاری از کتابها هستند که عنوان تفسیری ندارند، اما بهترین تفسیر عرفانی را باید در این کتابها دید. متون و نصوص عرفانی نابی مانند تمهیدات عین القضات، نامههای عین القضات، معارف بها ولد، مثنوی، معارف سلطان ولد و معارف زرکوب به نوعی تفاسیر ناب قرآن هستند.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» ادامه داد: در همین قرن هفتم، نجم الدین رازی را داریم در ۶۵۳ فوت کرده و مرصاد العباد را نوشته است که مباحث عرفانی در آن موج میزند و کتابی دارد با نام بحر الحقائق و معانی که دنبالاش را علاءالدین سمنانی پی گرفته است. تصحیح این کتاب، رساله دکتر محمدرضا موحدی است و انتشارات مولا آن را تحت عنوان تاویلات نجمیه منتشر کرده که ترکیبی از مطالب بحز الحقائق نجمالدین رازی و مطالب علاالدین سمنانی است. در همین قرن صدرالدین قونوی را داریم که کتاب «اعجاز البیان فی تاویل ام القرآن» که در باره سوره حمد است که توسط انتشارات مولا منتشر شده است. وی در ۶۷۳ فوت کرده است.
شاهرودی افزود: در قرن هشتم «غرائب القران و رغائب الفرقان» از نظام نیشابوری است که در ۷۲۸ فوت کرده است. «شرح نظام» را که پیشتر در حوزهها میخواندند، از همین نظام نیشابوری بود.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» افزود: در همین دوره، ملا عبد الرزاق کاشانی را داریم که کتابی با عنوان «تاویلات» نوشته است که رویش نوشتهاند ابنعربی که از او نیست. کاشانی هم دوره شهید اولی بوده و در کاشان دفن است. اثر او تاویل است تا بیشتر تفسیر و مقداری تفسیر حروفی است و به تفاسیر به رای نزدیک میشود.
وی ادامه داد: باز در همین دوره تفسیری داریم به نام المحیط الاعظم که دو جلد آن چاپ شده است. نویسنده این تفسیر سیدحیدر آملی است. او خیلی معروف است و کتب زیادی دارد و تاثیر زیادی داشته است و تاثیرش پیش از ملاصدرا به اندازه او بود.
نویسنده کتاب «ارغنون آسمان» با بیان اینکه هر چه جلوتر میآییم تفاسیر کمتر میشوند، گفت: در قرن نهم، یکی دو تفسیر معروف داریم، مانند تفسیر جامی از عبدالرحمان جامی که مقداری از سوره بقره را شامل میشود. از تفسیرهای دیگر این قرن میتوان گذشت چون چندان معروف نبودند.
شاهرودی تصریح کرد: در قرن دهم تفاسیر ضعیف هستند. «حدائق الحقائق» را داریم از ملا مسکین هروی که تفسیر سوره یوسف است و توسط آقای سجادی تصحیح شده و توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده، همین طور در این دوره «مواهب علیه» از کاشفی سبزواری در ۴ جلد را داریم که توسط محمدرضا جلالی نائینی که بسیار پر کار بود تصحیح شده و انتشار اقبال تهران چاپ کرده است.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» با بیان اینکه در این دوره تفحه الفتی را داریم در این دوره از غیاس الدین دشتکی داریم. وی در ۹۸۴ فوت کرده است. خاندان دشتکی بیشتر به فلسفه معروف بودند، تا فلسفه اما این تفسیر کاملا صبغه عرفانی دارد. این کتاب در خصوص سوره دهر است.
وی افزود: در قرن یازدهم ملاصدرا را داریم که نگاشتههای تفسریاش فراوان است، کتابی دارد با نام تفسیر القرآن کریم که ۸ جلد است که آقای محمد خواجوی تصحیح و ترجمه کرده و انتشارات بیداری قم منتشر کرده است. ملاصدرا کتابی دارد به نام مفاتیح الغیب که بحثهای علوم قرآنی است و کتابی دارد به نام اسرارالآیات. ملا در عین حال که به فلسفه مشهود است اما نگاه او در این تفسیر و کتب دیگر مانند شرح اصول کافی ترکیبی است بین فلسفه، عرفان و حدیث. کتابهایی که نام برده شده صبغه عرفانی دارد.
نویسنده کتاب «نردبان آسمان» ادامه داد: در همین دوره تفسیر آیه نور از محمد دارالشکوة را داریم و تفسیر آیه امانت از ملا محسن فیض کاشانی که در ۱۰۹۱ فوت کرده است. در قرن ۱۲ تفسیر بسیار معروف روح البیان از اسماعیل حقیبورسوی که اهل بورسای ترکیه بوده و کاملا عرفانی است.
شاهرودی تصریح کرد: در قرن ۱۳ تفاسیر منظوم زیادند مانند نور علیشاه متوفی ۱۲۱۲، «غنائم العارفین برقانی» متوفی ۱۲۶۹ و روح المعانی آلوسی حدود ۱۲ جلدی که در ۱۲۷۰ فوت کرده است و صبغه عرفانیاش بسیار قوی است. تفسیر «بحر مدید» از فردی به نام ابن عجیبه متوفی ۱۲۲۴ در ۸ جلد نیز در این دوره منتشر شده است.
نویسنده کتاب «ارغنون آسمان» تصریح کرد: در قرن ۱۴ تفسیر منظوم صفی علی شاه از تمامی قرآن را داریم که در ۱۳۱۶ فوت کرده، «بیان السعادة فی مقامات العبادة» حاج سلطان محمد گنابادی را داریم که ایشان در ۱۳۲۴ فوت کرده و تفسیرشان تفسیر کامل قرآن است. تفسیر «اسرار العشق» را داریم که در خصوص سوره یوسف است از اسداله ایزد گشسب و تفسیر کیوان داریم که در ۵ جلد است که ایشان در سال ۱۳۱۷ فوت کرده است.
شاهرودی در پایان گفت: در همین قرن ۱۴ تفسیر سوره حمد امام (ره) داریم که کاملا سبقه عرفانی دارد و در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی فوت کردهاند. همچنین کتب تفسیر قرآنی و زبان عرفانی از پل نویا را داریم که لبنانی است و اسماعیل سعادت ترجمه کرده است و مکتب تفسیر اشاری نوشته سلیمان آتش و ترجمه توفیق سبحانی ترجمه کرده است. همچنین کتب کریستین سندرز به نام «تفاسیر صوفیه قرآن از سده چهارم تا نهم» که برخی از این تفاسیر را معرفی کرده است و توسط زهرا پوستیندوز ترجمه و نشر حکمت منتشر کرده است. به عنوان اثر آخر میتوان به کار مریم مشرف از اساتید دانشگاه شهید بهشتی با عنوان «مولوی و تفسیر عرفانی» نیز اشاره کرد که توسط انتشارات سخن منتشر شده است.