فوتبال ایران چندماهی میشود تنشهای جدیدی را تجربه میکند که زیاد به اتفاقات خود فوتبال مرتبط نیست؛ از تنشهای دیپلماتیک بهوجودآمده بین ایران و عربستان تا تهدیدهای «AFC» (کنفدراسیون فوتبال آسیا) مبنی بر هرجومرجی که تماشاگران در ورزشگاهها به وجود میآورند.
همین چند وقت پیش بود که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، در نشستی خبری از جریمههای سنگینی خبر داد که بر فوتبال ایران تحمیل شده؛ جریمههایی که ناشی از پرتاب بطری و سنگ و انداختن نور لیزر در زمین فوتبال است.
در تازهترین آنها هم باشگاههایی که هوادارانشان در ورزشگاه سیگار بکشند با جرائم سنگینی روبهرو میشوند. این بخش از جرائم، همگی در مجموع هزینه سنگینی را روی دست فوتبال ایران گذاشت و باعث شد حتی بازی با ازبکستان که حکم صعود تیم ملی ایران به جام جهانی ٢٠١٨ را امضا کرد، تا مرز «برگزاری بدون حضور تماشاگر» پیش برود.
اگرچه آن اتفاق برای تیم ملی رخ نداد و فدراسیون فوتبال فقط با جریمه مالی روبهرو شد؛ ولی باشگاه پرسپولیس، در دیدار یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا و در بازی حساس مقابل لخویا بهدلیل تکرار رفتار نامتعارف تماشاگرانش مجبور شد در ورزشگاه خالی از هوادار آزادی به میدان برود.
خطر در کمین است
بااینحال موردی که حالا فوتبال ایران را بهطور جدیتری تهدید میکند، گزارشی است که سازمان فوتبال علیه نژادپرستی (FARE)، مهمترین سازمان غیردولتی همکار فیفا و یوفا در مبارزه با نژادپرستی، نوشته و نمونههای بارزی از رفتار و توهینهای نژادپرستی در ورزشگاههای فوتبال ایران را عنوان کرده است.
در این گزارش ٧٥صفحهای که به مباحث توهین نژادی، قومی، مذهبی و تاریخی در سراسر ورزشگاههای دنیا پرداخته، اشارهای هم به ایران و وضعیت ورزشگاههای ایران شده که میتواند زنگ خطر را بهصورت جدی برای فوتبال کشورمان به صدا درآورد. این گزارش علاوه بر توهینهای نژادی و رفتاری، به تبعیض در کشورهای مختلف هم پرداخته که میان آنها بازهم متأسفانه چند نمونه ذکرشده درباره فوتبال ایران به چشم میخورد.
فراز شهلایی، پژوهشگر حقوق بینالملل ورزش دانشگاه پپرداین کالیفرنیا که خودش از نزدیک درباره این پرونده در حال تحقیق است، به «شرق» میگوید: «نژادپرستی در استادیومهای فوتبال سالهاست که به یکی از معضلات سازمانهای ورزشی و غیرورزشی تبدیل شده است. البته بروز رفتارهای تبعیض و توهینآمیز توسط تماشاگران در استادیومهای فوتبال را بیشتر منتسب به فرهنگ و زمینههای سنتی و تاریخی جوامع میدانند.
از پرتابکردن موز و درآوردن صدای میمون تا شبکه پیچیده رفتارها، نمادها، کدهای عددی و حرفی و... همگی الگوهایی هستند که نژادپرستان در استادیومهای فوتبال برای ترویج اعتقادات باطنی خود از آن استفاده میکنند. در کمال تأسف این رفتارها کرامت انسانی نوع بشر را هدف قرار داده و با خلق صحنههای غمانگیز بهطور مداوم باعث اشکریختن مردانی میشود که در زمین فوتبال شاید رقیبی برای خود نشناسند».
شهلایی در ادامه درباره اثرات این اتفاق در ورزشگاههای ایران هم میگوید: «در کشور ما هم در استادیومها رفتارهایی را میتوان مشاهده کرد که کاملا در قالب تعریف نژادپرستی قرار گرفته اما در نهایت شاید بهدلیل ارائهنشدن تعریف درست از نژادپرستی در فرهنگ ما بدون واهمه ادامه دارد. این رفتار که قطعا الگو گرفته از بدنه جامعه فرهنگی کشور است و تهدیدی برای یکپارچگی و کرامت انسانی ابنای بشر محسوب میشود با زیر ذرهبین رفتن سکوهای تماشاگران در استادیومها از سوی نهادهای حاکم بر فوتبال به تهدیدی بالقوه برای فوتبال هم تبدیل شده است».
کدام تبعیض و توهین نژادی
در گزارشی که «FARE» نوشته در بخش مربوط به اتفاقات رخداده در ورزشگاههای آسیا ابتدا به موضوع تبعیض اشاره شده و در آنجا عنوان شده که «در ایران زنان از حضور در ورزشگاههای فوتبال منع شدهاند و امکان دیدن مسابقات را ندارند». در قسمتی دیگر هم اشاره شده که «در دو کشور ایران و عربستان زنان از ورود به ورزشگاه منع شدهاند و حتی چند مورد بازداشتی از زنانی که میخواستند وارد ورزشگاه شوند، دیده شده است».
در همین قسمت به تنش سیاسی بین ایران و عربستان هم اشاره شده که پایهگذار بخشی از توهینها در ورزشگاهها شده است؛ اما بخش مهم این گزارش مربوط به جایی است که «توهینهای قومیتی» ذکر شده و حتی این توهینها بهصورت «فارسی» جلوی معادل انگلیسیشان نوشته شده است. از این گذشته رفتار یکی از مربیان ایرانی (فیروز کریمی) در برخورد با یک بازیکن سیاهپوست شاغل در لیگ هم زیر ذرهبین قرار گرفته و از آن بهعنوان توهینهای نژادی علیه بازیکنان سیاهپوست در این گزارش یاد شده است. سؤالی که باقی میماند این است که چطور این شعارها و در رده بالاتر چطور دستنوشتهها و بنرهای مختلف جمعآوری میشود و در اختیار چنین نهادهایی قرار میگیرد؟
در پاسخ باید عنوان کرد که متخصصان همین مؤسسه مبارزه با توهینهای نژادی، اقدام به شناسایی رفتارهای نژادپرستانه در ورزشگاههای فوتبال میکنند و آنها را در اختیار فدراسیون بینالمللی و اروپایی فوتبال قرار میدهند. پس اگر تا همین چند وقت پیش پرتاپکردن بطری، انداختن لیزر و سیگارکشیدن در ورزشگاهها معضل جدید فوتبال ایران بود، حالا بحث توهینهای نژادی هم به آن اضافه شده است.
فراز شهلایی میگوید: «این شعارها که بیشتر قومیت خاصی در کشور را هدف قرار میدهند، رفتارهای نژادپرستانه تلقی میشوند و با توجه به اصل مسئولیت مطلق باشگاهها و فدراسیونهای فوتبال در صورت برخورد، مستقیما بر این نهادها تأثیرگذار خواهد بود. شناسایی این رفتارها از سوی FARE که در گزارش این سازمان حتی معادل فارسی شعارها نیز درج شده است، نشاندهنده تلاش سازمانیافته برای برخورد با همه ظواهر نژادپرستی در استادیومهای فوتبال در سراسر جهان است که در صورت عدم فرهنگسازی از سوی نهادهای مسئول فوتبال و فرهنگ در جامعه ما میتواند به خطری گستردهتر تبدیل شود. این گزارش هشداری به جامعه و متولیان فرهنگ و فوتبال در کشور است تا برای حذف اینگونه الگوهای رفتاری ناپسند در میان برخی از تماشاگران فوتبال اقدامات لازم را هرچه سریعتر انجام دهد».
همه زیر ذرهبین
طبیعی است که چنین گزارش جامعی فقط توهینهای نژادی در فوتبال ایران را زیر ذرهبین قرار نداده و رفتار تماشاگران فوتبال در سراسر دنیا را ارزیابی کرده است. در مقیاس کلی ایران یکی از دهها کشوری است که تماشاگرانش اقدام به کاربردن الفاظی میکنند که توهین نژادی محسوب میشوند. در سایر کشورها از توهینهای جنسیتی، مذهبی و اعتقادی بسیار وحشتناکتری نام برده شده که هرکدام میتواند سرآغاز یک پرونده جدید برای مبارزه با توهینهای نژادی باشد.
در این بحث خیلی مختصر فقط میشود به نمونهای از توهینهای نژادی در آسیا اشاره کرد که در استرالیا توهین جنسیتی، در عربستان توهین نژادی به بازیکنان سیاهپوست و در کشورهای کره، ژاپن و چین توهینهای نژادی به شیوه «دیگرهراسی» کاملا شایع است.