فرارو- در کشورهایی که عامل مهمی در میراث اوباما هستند، مردم نسبت به مردی که انتظارات بزرگی از او داشتند ابراز ناامیدی میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، شرایط در بقیه دنیا نیز به اندازه آمریکا برای باراک اوباما سخت شده است.
در سال 2008، همین ویژگیها در سناتور چهلوهفت ساله ایلینویز رأیدهندگان آمریکا و مردم سراسر جهان را شیفته خود کرد. او چهرهای جدید و سخنرانی قانعکننده بود. او کودکیاش را در آسیا- اقیانوسیه سپری کرده بود و رنگ پوستش بهتنهایی باعث شد میلیاردها نفر با او ارتباط برقرار کنند. شاید مهمترین چیز این بود که او جورج دبلیو بوش نبود؛ رئیسجمهوری که به عراق حمله کرد. اوباما وعده "امید" و "تغییر" داد و مردم باور داشتند که او میتواند این وعدهها را محقق کند. مردم باور داشتند که جنگ در کشورهای مسلمان را خاتمه میدهد، جایگاه آمریکا در حقوق بشر را بهبود میبخشد و حتی سبب کاهش فقر جهانی میشود. زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید تیتر اول روزنامه استرالیایی "ایج" این بود: " بله ما میتوانیم!" تنها چند ماه بعد، رئیسجمهور تازهکار برنده جایزه صلح نوبل شد؛ جایزهای که بیشتر از هر اقدام وی، مهر تأییدی بر فعالیتهای بشردوستانه و صلحجویانهاش بود.
در روزهای اول ریاست جمهوری، محبوبیت اوباما در خارج از کشور بسیار بالا بود. در کشورهایی مانند فرانسه و آلمان، بیش از نود درصد مردم مطمئن بودند اوباما در "امور جهانی" کار درست را انجام میدهد. حتی در برخی کشورهای خاورمیانه که معمولاً رئیسجمهور آمریکا از محبوبیت برخوردار نیست، تقریباً نیمی از مردم به اوباما امیدوار بودند و انتظارات زیادی از او داشتند.
اما در دوران اوباما صلحی حاصل نشد. هرچقدر اوباما برای تحقق وعدههایش تلاش میکرد، هرسال محبوبیت او در بسیاری از مناطق جهان کمتر میشد. باید در نظر گرفت که نیروهای نظامی آمریکا هنوز در افغانستان حضور دارند. در خاورمیانه، جنبشهای انقلابی که اوباما آشکارا از آنها حمایت میکرد، به هرجومرج و خشونت ختم شدند. و روسیه هشدارهای اوباما را نادیده گرفته و نفوذ خود را در کشورهای شوروی سابق افزایش داد و اکنون به تهدیدی بزرگ تبدیلشده است.
بسیاری از افراد در این تصویر رئیسجمهوری سادهلوح و بیتکلف دیدند که جایگاه ایالاتمتحده را پایین آورده است. نظرسنجیهای پیو (Pew) نشان میدهند که در اردن محبوبیت اوباما از 31 درصد در سال 2009 به 14 درصد در سال گذشته کاهشیافته است. در سال 2009 هشتادوشش درصد انگلیسی طرفدار اوباما بودند که در سال 2015 به هفتادوشش درصد کاهش یافت. حتی در کنیا که اوباما در آنجا قوموخویش دارد، اعتماد به او در سال 2015 هشتاد درصد شد که این میزان در دو سال اول ریاست جمهوریاش بالای نود درصد بود. این اعداد نشانگر نفرت و بیزاری مردم نسبت به او نیست، بلکه نشان میدهد محبوبیت بیحدومرزش جای خود را به ناامیدیِ فراگیری داده است.
در تلاش برای دستیابی به درک درستی از دیدگاه در حال تغییر نسبت به ریاست جمهوری تاریخی اوباما، ماه گذشته پولیتیکو با همکاریِ بیبیسی از سه کشور که نقش مهمی در سیاست خارجی اوباما دارند دیدن کرد: کوبا، مصر و اوکراین. مستند رادیویی از مصاحبه با دهها تن از شهروندان این کشورها و دیگر ملتها آخر این هفته پخش میشود. در هر کشور، احساس نارضایتی قابللمسی نسبت به رئیسجمهور آمریکا کشف کردیم. بسیاری از مردم اکراین معتقدند اوباما در برخورد با روسیه بر سر مسائل کشورش بیشازحد ملایم و باحوصله رفتار کرده است. مصریها که برای دموکراسی و حقوق بشر میجنگند حس میکنند اوباما آنها را ترک کرده است زیرا مجبور شده میان خواستههای متغیر مصریها و منافع ملی ایالاتمتحده تعادل ایجاد کند. و کوبایی ها بااینکه برای تلاش در باز کردن فضای نظام کمونیستی از او قدردان هستند، معتقدند او کار بیشتری برای سرعت دادن به این روند آهسته انجام نداده است.
بااینحال اوباما بسیار محبوبتر از بوش در پایان دوران تصدیاش است. و بر اساس جدیدترین نظرسنجی پیو که شامل سال 2016 نیز میشود، نشان میدهد که اعتماد به اوباما در برخی کشورها ازجمله بریتانیا، چین و اسپانیا شکوفا خواهد شد. ممکن است یکی از دلایلش ظهور نامزد جمهوریخواهی باشد که تمام نظراتش از تجارت گرفته تا تروریسم جهان را تکان داده است. همانطور که پولیتیکو در کوبا، مصر و اوکراین فهمید، کمتر چیزی مانند اسم "دونالد ترامپ" باعث میشود مردم آرزو کنند کاش اوباما به ریاست جمهوری ادامه میداد.
مصر: "فکر میکنم افرادی که حرفهای اوباما را باور کردند، سادهلوحاند."
احمد السید و ندا فایز ابولیلا در سخنرانی سال 2009 اوباما در قاهره شرکت کردند؛ سخنرانیای که اوباما امیدوار بود با آن شکافی که میان ایالاتمتحده و جهان اسلام در دوران بوش ایجادشده بود اندکی التیام یابد. محافظهکاران آمریکا این سخنرانی را با تمسخر "معذرتخواهی از مسلمانان" نامیدند؛ اما از اوباما برای ترویج حقوق بشر، دموکراسی و تحمل مذهبی تقدیر کردند. استفاده او از شیوه سلام کردن مسلمانان " السلام علیکم" بر قلب بسیاری از افراد تأثیر گذاشت.
اما اوضاع در آن زمان بسیار پیچیده بود، بهخصوص در مصر. کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که در عرض دو سال جنبشهای انقلابی مصر و دیگر کشورهای عربی را دربرمیگیرد و جنگهای داخلی، هرجومرج و تروریسم بر جای میگذارد.
السید میگوید: " به نظرم کسانی که حرفهایش را باور کردند سادهلوح بودند. رئیسجمهور تنها یک بازیکن حاضر درصحنه است، بنابراین همیشه سخنان رئیسجمهور معتبر نیستند. حتی اگر واقعاً نیت خوبی داشته باشد بدین معنا نیست که میتواند به آنها تحقق ببخشد."
مصر یکی از بارزترین نمونههای تلاش اوباما برای اجرای آرمانگرایی و واقعگرایی است و به نظر میرسد مصریها و بهخصوص جوانها را در هر مرحله ناامید کرده است. نظرسنجیهای موسسه پیو نشان میدهند اعتماد مردم به اوباما از چهلودو درصد در سال 2009 به نوزده درصد در سال 2014 کاهش یافت.
بسیاری از مردم مصر هنوز ناراحتاند که اوباما برای حمایت از قیامشان در برابر رئیسجمهور حسنی مبارک در سال 2011 چند روز تردید کرد.

مردم مصر از آشفتگی در کشورهای عربی مجاور محزوناند، بهویژه در سوریه، لیبی و عراق که شبکهی تروریستی داعش در آنها ریشه گرفته است. آنها اوباما را مقصر میدانند که برای توقف خشونت در این کشورها اقدام بیشتری نکرد. هیبا روستم دانشجوی 28 ساله علوم کامپیوتر گفت: "فکر میکردیم اوباما جهان را از تروریستها نجات میدهد، اما عکس آن اتفاق افتاد."
برخی مصریها تایید میکنند که اوباما نمیتواند همهچیز را کنترل کند. ابولیلا در مورد ناآرامیهای سیاسی در مصر میگوید: "من نمیگویم آمریکا کمک کرد یا نکرد... زیرا صادقانه اعتقاددارم خودمان خود را نابود کردیم."
اما مصر کشوری است که تئوریهای توطئه در آن زیاد است و تخریب و سرزنش رئیسجمهور آمریکا یک سرگرمی موردعلاقه آنهاست. حتی یک جوک مصری نیز دراینباره وجود دارد: یک آمریکایی به یک مصری میگوید "ما دموکراسی داریم. میتوانیم به رئیسجمهورمان توهین کنیم و هیچ اتفاقی برایمان نمیافتد" فرد مصری پاسخ میدهد " پس ما هم دموکراسی داریم. ما هم میتوانیم به رئیسجمهور شما توهین کنیم و اتفاقی برایمان نمیافتد." برخی ادعا میکنند اوباما یکی از حامیانِ مخفی اخوان المسلمین است؛ گروهی که اکنون بزرگترین شیطان مصر بهحساب میآید.
اما بعد از رفتن اوباما چه اتفاقی میافتد؟
مصریها دیدگاههای متفاوتی نسبت به هیلاری کلینتون دارند. آنها به یاد میآورند که همسرش بیل کلینتون در دوره خود سعی کرد به مناقشه اسرائیل و فلسطین پایان دهد. اما همچنین ارتباط نزدیک هیلاری کلینتون با مبارک و خانوادهاش را نیز به یاد میآورند.
اما در مصر با اشاره به نام ترامپ کلماتی مانند "فاجعه" و "غیرانسانی" را میشنوید. مصریها خیلی نسبت به ترامپ حساساند زیرا گفته از ورود مسلمانان به آمریکا جلوگیری میکند.
روستم میگوید: "ترامپ؟ هیچ علاقهای به او ندارم."
کوبا: "از کمک شما ممنونیم... اما خیلی دیر است."
ویلیام هرناندز، یک مکانیک و آرایشگر، کشورش کوبا را بسیار دوست دارد و از باراک اوباما سپاس گذار است که سال گذشته روابط آمریکا با این جزیره کمونیستی را برقرار کرد. یک اقدام هنجارشکن که بسیاری امیدوارند برای این کشور رفاه و شکوفایی به ارمغان بیاورد.

اما هرناندز همچنین معتقد است اقدامات اوباما خیلی دیر بود، بهخصوص برای نسل او. موبایلش پر از ویدئوهایی از دوستانش است که با رسیدن کشتیشان به خاک آمریکا خوشحالی میکنند. هرناندز میگوید مهم نیست چه اتفاقی در آینده در کوبا رخ دهد، او نیز مانند دوستانش به آمریکا خواهد رفت. او اکنون 29 سال دارد.
او درباره آینده احتمالی کوبا میگوید: "میدانیم که این تغییر به زمان بسیار زیادی نیاز دارد. اما ما فقط یکبار زندگی میکنیم و زمان بهسرعت سپری میشود."
در سراسر هاوانا، قدردانی نسبت به اوباما برای پایان دادن به چند دهه بیگانگی این دو کشور با بیصبری زیادی همراه است. دلیلش کاملاً مشخص است. کوباییها برای تأمین نیازهای روزانه خود بهسختی تلاش میکنند و برنامه اصلاح اقتصادی رائول کاسترو آنقدر سریع نیست که زندگی مردم را تغییر دهد. مردم از اوباما میخواهند برای اتمام تحریمها علیه کوبا بیشتر تلاش کند و امیدوارند چنین حرکتی تحول را سریعتر خواهد کرد.
برخی کوباییها از ابراز ناامیدی خود نسبت به رئیسجمهور آمریکا خجالت میکشند: آنها میدانند توقع تغییری اساسی تنها بعد از یک سال غیرمعقول است. همچنین میدانند بااینکه دولت کوبا در حال برداشتن گامهای مهمی است، اما احتمالاً مزایای آن سالها از آنها فاصله دارد.
اما همچنین بسیاری از مردم اعتقاد زیادی به قدرت رئیسجمهور آمریکا در ایجاد تغییری فوری در زندگی خود دارند. کارلوس آلوارز 51 ساله اوباما را تحسین میکند؛ مخصوصاً به دلیل ریشههای آفریقایی که دارد. او همچنین مشتری دائم مکانهای دارای Wi-Fi است که اخیراً به تشویق آمریکا در برخی مناطق هاوانا راهاندازی شده است.
او میگوید: "دیر شده است. تمام دنیا اینترنت دارند. ما تازه به اینترنت دستیافتیم که آنهم در مکانهای مختلف تحت کنترل است. چرا نمیتوانم از خانه به اینترنت متصل شوم؟"
مرسدس فرناندز یک منشی بازنشسته 62 ساله گفت اگر اوباما را ملاقات میکرد به او میگفت: "ممنون که تلاش کردین به ما کمک و راه را برای آینده بهتر بازکنید. اما اکنون خیلی دیر است زیرا دوران شما تقریباً به پایان رسیده و کسی نمیداند در آینده چه اتفاقی میافتد."
اگر رئیسجمهور بعدی دونالد ترامپ باشد چه؟
فرناندز علامت صلیب را بر سینه خود میکشد. او بهوضوح کلینتون را ترجیح میدهد. او درباره ترامپ میگوید: "خودتان را گول نزنید. واقعاً باور دارید یک میلیونر به اینجا میآید و به افراد فقیر کمک میکند؟"
اوکراین: "شجاع باشید، بسیار شجاعتر از این."
اولین چیزی که معمولاً اوکراینیها در مورد باراک اوباما میگویند این است که ازآنچه برایشان انجام داده سپاسگزارند. آنها از حمایت مالی و معنوی او از تلاش اوکراین برای تعامل بیشتر با اتحادیه اروپا و کاهش فساد اقتصادی در دولت قدردانی میکنند.
سپس، برخی درخواست دارند که کارهای بیشتری انجام دهد. مانند ارسال سلاح برای نیروهای اوکراین که از سال 2014در شرق این کشور در حال مبارزه با جداییطلبان روس هستند. برخی از اوکراینیهایی که با آنها مصاحبه شد عقیده دارند اوباما نباید از رویارویی با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه بترسد؛ بهخصوص زمانی که پای کشوری در میان است که شهروندانش موافق پیوستن به ناتو هستند.

یوری کارامانشتا که از شرق اوکراین فرار کرد و در حال حاضر با خانوادهاش خارج از کیف زندگی میکند گفت: "اوباما باید ریسک بیشتری کند." این فرد 35 ساله از اوباما میخواهد "شجاع باشد، بسیار شجاعتر."
از زمانی که بحران اوکراین- روسیه آغاز شد، دولت اوباما بیش از 1.3 میلیارد دلار کمک خارجی به این کشور کرده است، ازجمله آموزش و تجهیزات نظامی به نیروهای مسلح و همچنین کمکهای انسان دوستانه. علاوه بر این اوباما با همتایان خود در اروپا برای تحریم روسیه بر سر اقدامات نظامی در اوکراین همکاری کرده است.
حتی در درون خانوادههای اوکراینی بر سر اینکه اوباما چهکارهایی باید انجام دهد، اختلافنظر وجود دارد. بسیاری از اوکراینیها با اوباما همعقیدهاند که ارسال سلاح تنش با روسیه را تا حد خطرناکی تشدید خواهد کرد.
در میان مردم اوکراین یک حس ناامنی وجود دارد که این کشور تا چه حد برای اوباما ارزش دارد و تا چه حد حاضر است جلویِ پوتین بایستد. در سال 2015، یک سال پس از اینکه پوتین به کریمه قلمرو سابق اوکراین حمله کرد، در نظرسنجی پیو مشخص شد که تنها نیمی از مردم اوکراین عقیده داشتند اوباما در برخورد با مسائل جهانی تصمیم درست میگیرد.

دیمیترو آنوپچنکو یک روزنامهنگار معروف اوکراینی میگوید: "به نظر میرسد او نمیتواند تصمیم بگیرد چهکاری انجام دهد، نمیتواند تصمیم بگیرد طرف کیست. او سعی دارد با همه خوب باشد و راه خودش را برود."
اوکسانا نچیپورنکو در میان معترضانی بود که در اواخر سال 2013 در اعتراض به تصمیم رئیسجمهور وقت به ترک توافق اقتصادی با اتحادیه اروپا، به خیابانها رفت. این اعتراض به جنبشی تبدیل شد که دولت را سرنگون کرد.
او از جو بایدن معاون رئیسجمهور به خاطر مواضع قویاش در قبال اوکراین تقدیر میکند و سیاست اوباما برای جلوگیری از تحریک بیشتر پوتین را درک میکند. اما میگوید: " واقعاً آزاردهنده است که اوباما هرگز برای آمدن به اوکراین وقت نگذاشت."
بعید است که اوباما در این شش ماه باقیمانده به اکراین سفر کند. مانند سایر نقاط جهان، اوکراینیها نیز چشم از اوباما برداشتهاند.
بسیاری از اوکراینیها معتقدند ریاست جمهوری کلینتون سبب بهبود اخلاق سیاسی میشود. کلینتون قبلاً گفته بود که آمریکا باید به نیروهای اوکراین سلاحهای دفاعی برساند.
اما ترامپ در میان آنها حس نفرت ایجاد میکند، بهخصوص به دلیل تحسین و ستایش پوتین. این لحن ستایش میان این دو متقابل است.
ساشا لیتوینکو یک مدیر اجرایی 26 ساله میگوید: "از یکطرف ما پوتین را خواهیم داشت. شما در آمریکا ترامپ را خواهید داشت. اوضاع دو برابر بدتر از این میشود."