
گفتگو با غنی رقیب انتخاباتی کرزای
شرف غني، وزير دارايي پيشين افغانستان يکي از پرسروصداترين و البته معقولترين مخالفان حامد کرزاي رئيسجمهوري اين کشور به حساب ميآيد.
او را يکي از رقباي اصلي کرزاي در انتخابات رياستجمهوري 20 آگوست ميدانند، اگر چه ناظران منطقه معتقدند شانس پيروزي رئيسجمهور کنوني در اين رقابت بسيار بالاست. غني، دانشآموخته ايالات متحده و مقام سابق بانک جهاني، در سال 2004 از دولت کرزاي به خاطر «فساد» آن استعفا داد.
از آن زمان تاکنون او به گفته خودش 100 پيشنهاد براي بازگشت به تيم کرزاي را رد کرده است. گفتوگوي خبرنگاران نيوزويک با غني در «خانه راحت» او در حومه کابل انجام شد.
کرزاي در حال حاضر رئيسجمهور است و از قدرت و اختيارات آن بهره ميبرد. وضعيت امنيتي کشور هم اصلا خوب نيست. آيا توانستهايد صدايتان را به گوش مردم برسانيد؟
کاملا. ائتلافهاي سياسي كرزاي نشان دهنده بازگشت ما به دوران پيش از طالبان است. او چهرههايي را وارد دولتش کرده که هيچگاه به کشور ما خدمت نکرده است. هيچ کدام از آنها صداقت پيشه نکردهاند و توانايي حکمراني نداشتهاند. هر روز صدها نفر به خاطر انتقاد از تصميمات کرزاي با من ديدار ميکنند.
منظورتان انتخاب محمد قاسم فهيم، فرمانده سابق مجاهدان افغان و همرزم احمدشاه مسعود، به عنوان همراه انتخاباتي کرزاي است؟
کرزاي اين افراد را انتخاب ميکند چون مهارتهاي مديريتي و رهبري ندارد. او در لحظه تصميماتي ميگيرد، کوتاه ميآيد يا امتياز ميدهد. مردم در کابل ميگويند کرزاي به 232 نفر قول وزارت، به 949 نفر قول فرمانداري و به هزار نفر قول معاونت وزير داده است. حرف رئيسجمهور ديگر هيچ ارزشي ندارد. او دولت را به مزايده گذاشته تا در انتخابات پيروز شود. بايد از او تشکر کرد که باعث شده در جدول شفافيت بينالمللي افغانستان رتبه 176 را داشته باشد.
فکر نميکنيد پنج سال بعدي دولت کرزاي با پنج سال اول فرق داشته باشد؟
با متحداني که برگزيده بعيد ميدانم. او در سال 2004 حمايت فراگير اشخاص سياسي و مردم را پشت خود داشت و پيروز شد. اما پس از به قدرت رسيدن به اراده مردم خيانت کرد.
پس به نظر شما تداوم حکومت کرزاي باعث تضعيف بيش از حد دولت ميشود؟
بله. پنج سال ديگر کرزاي به معناي نابودي کامل صلح، توسعه و ثبات است.
اين باعث تقويت طالبان نميشود؟
چرا. اين به آنها انگيزه اخلاقي ميدهد. حالا طالبان ميتوانند بگويند همه کساني که توسط اين گروه در اواسط دهه 90 ميلادي به خاطر ناتواني در حکمراني از قدرت برکنار شدند دوباره بر سر کار باز ميگردند.
تهديد طالبان چقدر جدي است؟
بزرگترين تهديد براي کشور اين دولت يغماگر است. چرا طالبان دوباره بازگشته است؟ مردمي که منتظر عدالت، بازي جوانمردانه و توسعه بودند احساس ميکنند به شأن آنها خيانت شده است.
چطور ميخواهيد آنچه را که نظام پوسيده خواندهايد اصلاح کنيد؟
اولين چيز انتشار منظم کارنامه سازمانها و نهادهاست. هر سه ماه نمايندگان هر استان جمع ميشوند و به همراه من عملکرد دولتهاي محلي را بررسي ميکنيم. اگر راي نهايي اين بود که سران استان کمکاري کردهاند يا سياستهاي اشتباه داشتهاند فرماندار و ديگران برکنار ميشوند.
در مورد توسعه کند اقتصادي کشور چه برنامههايي داريد؟
من 10 پروژه بزرگ ملي را آغاز خواهم کرد: ساخت يک ميليون خانه کوچک، اشتغالزايي براي يک ميليون نفر (و نه فقط مردان)؛ به وجود آوردن 2000 ميليونر در پنج سال آينده در کشوري که همه چيز در اختيار 25 خانواده است. کمک به 700 هزار افغاني که در جنگهاي اخير از کار افتاده شدهاند. فراموش نکنيد که وزارت دارايي اعتراف کرده 70 درصد درآمدهاي بالقوه دولت به خاطر فساد و سوء مديريت گم شده است؛ اين در سال گذشته يعني 800 ميليون دلار.
به نظر ميرسد که کرزاي براي آغاز گفتوگو با طالبان تلاش ميکند. آيا شما هم برنامه صلحي داريد؟
تلاشهاي او در حال حاضر به يک رقص بيفايده شبيه است. رئيسجمهور به نمايش براي غرب نياز دارد. مردم افغانستان اصلا اعتقاد ندارند که او جدي است.
از ديد شما آيا طالبان ميتواند شريک مناسبي براي صلح باشد؟
بسته به اينکه منظورتان از طالبان چيست. ما بايد يک موضع ملي واحد در اين قضيه داشته باشيم و موضع فردي کسي مثل کرزاي سازنده نيست. يک روز او ميگويد «امروز حس مذاکره دارم» و به ملا عمر، رهبر طالبان امان نامه پيشنهاد ميکند. روز بعد او طالبان را تروريست و قاتل خطاب ميکند. من شخصا عادت دارم اول مذاکره کنم.