عملکرد داعش فارغ از ارزیابی ایدئولوژیک و تئوریک آن از الگویی خاص پیروی نمیکند، به بیان دیگر، جریان تکفیری به الگویی فرامرزی رسیده است، اما این الگو چگونه عمل میکند؟
برای زدن داعش کجا را باید منهدم کرد و آیا میتوان با تسخیر جایی به انهدام این نیروی سیاه پرداخت؟ کسانی که در پارلمانهای کشورهای غربی نشستهاند و بسیاری از قربانیان خشونتهای این گروه فکر میکنند با تسخیر نقاط بیآرام در دو کشور عراق و سوریه میتوان خلافت موسوم به داعش را پایان داد، اما آیا داعش محدود به جغرافیا و مرز خاصی است یا ریشه را باید در رفتارهای جاری جستجو کرد؟
داعش؛ برندی برای خشونت جهانی
داعش حالا به برندی برای خشونت جهانی بدل شده است، به گزارش رویترز، این گروه با صدور بیانیهای رادیویی مسئولیت تیراندازی سن برناردینو در کالیفرنیا را برعهده گرفت. حالا دیگر کمتر قارهای در جهان است که در آن اثری از خشونتهای یک گروه تروریستی نباشد، به نظر میرسد این گروه به برندی جهانی برای خشونت تبدیل شده است.
در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۱۵ تیراندازی دستهجمعی در شهرستان سنبرناردینو ایالت کالیفرنیا در آمریکا منجر به ۱۴ کشته و ۱۸ مجروح شد. تیراندازان مهمانانی کارمند بخش بهداشت عمومی شهرستان سن برناردینو با بیش ۱۰۰ نفر مورد حمله قرار داده بودند. داعش چند روز بعد مسئولیت آن را برعهده گرفت و پیش از آن آثاری از هواداریهای یک زن و مرد مسلمان از این گروه در فیسبوک شخصیشان رصد شده بود.
حالا داعش در جغرافیایی فراتر از مرزهای خود عمل میکند و زبان تهدیدش، زبان ادعاهای توخالی نیست. وی اعلام میکند که در جای جای جهان ترورهایی انجام خواهد داد، ایران نیز چندین بار از سوی داعش به عنوان هدف بعدی ترور مطرح شده است.
چندی پیش یک ساختمان هلال احمر مورد دستبرد تعدادی سارق قرار گرفت و سارقان خود را اعضای گروه داعش معرفی میکردند، یکی از قربانیان گفته است این مردان که مرتب سر ما فریاد میکشیدند، دست و پاهای همگی ما را بستند، آنها در ادامه با تهدید به کشتن ما، خود را از اعضای گروهک تروریستی داعش معرفی کردند. با شنیدن این حرف ترسمان چند برابر شده بود. رفتار آنها آنقدر خشن بود که باور کردیم که ایشان از اعضای گروهک داعش هستند.
پس از دستگیری دزدان سازمان هلال احمر معلوم شد مرتکبین تعلقی به گروه داعش نداشتند، اما این ابراز تمایل به گروه داعش ناشی از چیست؟ به نظر میرسد داعش به دنبال بسط خلافت خود به ژست و برندی جنایی است. ابوبکر بغدادی با ساخت برندی به نام گروه خود، آن را در اختیار افرادی قرار داده است که اهداف خود را با ابزارهای جنایی دنبال میکنند.
مصرفکنندگان برند داعش ممکن است مورد تبعیض سیاسی و اجتماعی در اروپا و آمریکا بوده باشند و یا کینههایی تاریخی از فرق دینی و یا نژاد و اقوام هموطن را در دل پروراندهاند و یا هیچ هدفی جز سلطه و منافع اقتصادی وجود نداشته باشد، اما آنچه ایشان را به سپاه سیاه داعش ملحق میکند، استفاده از منتهای خشونت و بیرحمی در واکنش به مشکلات و البته با استفاده از برند داعش است. خشونت این گروه تکفیری دارای عاملین و درونمایههای متعدد و متفاوتی است، اما روش بینظم و فراجغرافیایی آن اسلوبی جدید برای گسترش آرمان سیاه داعش میپردازد و آنها را از یک ایدئولوژی به ابزاری پربسامد بدل میسازد.
یک جنایتکار برای جلب نظر دیگران لازم نیست فکر زیادی بکند و کافی است خود را پیرو داعش اعلام کرده و پیشتر در شبکههای اجتماعی با ابوبکر بغدادی اعلام همراهی کرده باشد. این برند فراجغرافیایی دارای محتوای درونی واحدی نیست و نمیتواند باشد زیرا نه مشکل و مسائل و نه ذهنیت و روحیات عاملان آن اشتراک مشخصی ندارد.
چه کسی سود میبرد
کاسب اول عملکرد فرامرزی داعش، خود جریان تکفیری است. جریان تکفیری توانسته است خود را به یک برند غیرانحصاری، غیرمتمرکز و تبدیل کند و قرار نیست کسی مجوزی از او برای پیوستن و عمل دریافت نماید، کار معلوم است و کشتن و خونریزی استاندارد خاصی هم نمیخواهد.
حالا احزاب دست راستی، ملیگرا و نژادپرستان در سراسر جهان تیر خود را به سمت جهان اسلام، اسلام و مسلمانان گرفتهاند و توجیهشان اشتراک هویت دینی مسلمانان و گروه داعش است. به نظر میرسد اسلامهراسی پس از داعش بیشترین سود را از عملکرد جهانی این برند تروریستی ببرد، جریانی که خود عاملی برای تقویت و پیشرفت داعش از طریق اعمال خشونت و جنگ بیشتر است.
ترس وقتی دشمن واحدی وجود نداشته باشد، واکنش معقول و مشخصی برای فرد باقی نخواهد گذاشت، هر چند داعش از نظر ایدئولوژیک و تئوریک حرفی برای گفتن ندارد و بسیاری از علما، روشنفکران و مصلحان اجتماعی داعش را مسلمان نمیدانند و کمپین و حرکاتی در جهت محکومیت ایشان در جوامع اسلامی شکل گرفته است، از نظر عملی علل پیوستن به داعش باقی است. ناکارآمدی نهادهای انسانی در شرق و غرب و بازتولید تبعیض در اشکال گوناگون، بهانهای برای مسلمانانی شده است که به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد تبعیض واقع شدهاند.
منبع: ایکنا