شعر دریافت شده- عباسعلی سپاهی یونسی
جای ماهی کجاست؟ در دریا
پس چرا زیر خاکها بودند؟
ماهی و خاک! قصه تلخی است
کاش در آبها رها بودند
دست بسته به شهر آوردند
صد و هفتاد و پنج ماهی را
ماهی و دست بسته زیر خاک!
من نمی فهمم این سیاهی را
این سیاهی که یک نفر با خاک
بکشد ساکنان دریا را
ماهی و دست بسته زیر خاک
حل کند یک نفر معما را!
بیست و نه سال منتظر بودیم
پیرمان کرد داغ ماهیها
خانه روشن شد از رسیدنشان
تا که طی شد فراق ماهیها
غرق نمیشوند
رفتهاند که غرقه شوند
.
دست بسته هم زنده به گورشان کنند
اسیر نمیشوند
دست و پا نمیزنند
نمیمیرند
گور را زنده میکنند
گور
دریا میشود
و آنقدر
در دریایِ خاک
پرواز میکنند
که سالها بعد
سبکبارتر از زمان رفتنشان
با غنیمت صلح
از جنگ برگردند
.
آنها
سهمشان را از گور
گرفتهاند
.
غواصها را
باید
به دریا سپرد...
....
...... دکتر افشین یداللهی
خدالعنت کنه عراقیارو که اینقدرپست بودند
اونموقع من ازبچه های آبی خاکی ل27 بودم
داغمون تازه شد