فرارو- اطلاعاتی اندک در مورد یمن کافی بود تا بتوان وقوع این انفجار داخلی را پیش بینی کرد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، طی هفته های اخیر که ستاره بخت دولت یمن رو به افول نهاده، تعدادی از وقایع رخ داده در این کشور برجسته تر از دیگر وقایع خودنمایی می کنند. جوانان مشتاق یمنی در آغاز بهار عربی با خوشبینی تمام برای رسیدن به آینده ای بهتر به اعتراضات خیابانی پیوستند و در نهایت علی عبدالله صالح، رئیس جمهور وقت یمن را سرنگون کردند. امروز اما با گذشت چهار سال، سفر طولانی حوثی ها به پایتخت، آنها را از یک گروه معترض حاشیه ای به هژمون آشکار این کشور بدل کرده است.
27 ژانویه 2013 نمایندگان شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی شرایط یمن وارد صنعا شدند. نکته جالب توجه اینکه شرایط به گونه ای بود که اعضای شورای امنیت برای دیدار با شخصیت های سیاسی مختلف مجبور شدند با چتر نجات وارد صنعا شوند و بعد در کنفرانس خبری که در کاخ ریاست جمهوری برگزار شد، برکناری صالح از قدرت و اینکه «نقشه راه انتقالی» به جریان خواهد افتاد را جشن گرفتند.
حتی در همان زمان هم مشاهده تعدادی از دیپلمات های بین المللی که به دلیل «حل» بحران یمن به خود تبریک می گفتند، کمدی دردناک غیرقابل تحملی بود. این نمایندگان با خوشحالی تاکید می کردند که نقشه راهی که ترسیم شده مسیر را برای برگزاری یک انتخابات آزاد و رقابتی در فوریه 2014 هموار می کند.
حال همان کاخ ریاست جمهوری که شاهد نشست پیروزمندانه شورای امنیت سازمان ملل بود، پس از یک هفته محاصره به دست حوثی ها افتاده است. نزدیک به 10 روز است که حوثی های مسلح احمد عوض بن مبارک، یکی از معاونان کلیدی ریاست جمهوری را به گروگان گرفته اند. اکثریت دولتی که حال استعفا داده اند- از جمله رئیس جمهور و نخست وزیر سابق- توسط نیروهای متحد حوثی ها در حبس خانگی هستند.
حوثی ها طی روزهای اخیر اعتراضات مداوم علیه آنچه به عقیده ناظران یک «کودتا» است را به شدت سرکوب کرده و تعدادی از فعالان را دستگیر کرده اند. حمله پهپادهای آمریکایی در 26 ژانویه تنها باعث شد آگاهی نسبت به نقش اغلب غیرسازنده این کشور در یمن افزایش یابد.
ریشه های بحران فعلی یمن در توافقنامه نوامبر 2011 است که قرار بود بحران سیاسی ناشی از ناآرامی های بهار عربی را حل کند. این توافق میوه مذاکرات حزب کنگره عمومی خلق علی عبدالله صالح و احزاب نشست مشترک (ائتلاقی از مخالفان) بود که به هر دو طرف مصونیت قضایی اعطا کرد، نیمی از کرسی های کابینه اتحاد را به هر طرف داد و مسیر ورود عبدربه منصور هادی، معاون رئیس جمهور را هموار کرد.
این توافق می توانست، توافقی جامع و مناسب باشد اگر در مورد دو گروه در حال طغیان در شمال و جنوب این کشور، فقدان فلج کننده حسن نیات میان حزب کنگره عمومی خلق و احزاب نشست مشترک و همچنین بی اعتمادی معترضان به اپوزیسیون که به عقیده برخی یکی دیگر از بازوهای رژیم سابق بود، نیز در آن بحث می شد. اما این مسائل در کنار فساد روزافزون و رکود اقتصادی باعث شد یمن در مسیری قرار بگیرد که وقوع خشونت های بیشتر را برایش رقم زده بود.
یمن اما این فرصت تاریخی را داشت که تغییر کند و در مسیر درست قرار گیرد. خشم گسترده مردم از ناتوانی آشکار کارگزاران قدرت در یمن برای استفاده از این فرصت، سرانجام شعله ور شد و امروز شاهد پیامدهای آن هستیم.
پس از چند سال هشدار دادن در مورد اینکه یمن بر لبه پرتگاه قرار دارد، حال به نظر می رسد این کشور به ته پرتگاه سقوط کرده است. راه خروج از این بحران دشوار است اما شاید یک راه حل سیاسی دایمی تر- راه حلی که به نیازها و واقعیات سیاسی این کشور، البته نه از نگاه دیپلمات های خارجی می پردازد- بتواند از خاکستر مرگ دراماتیک مدل بین المللی نجات یمن سربرآورد.
اینها عقب افتادگی فرهنگی و صنعتی را دوست دارند.