bato-adv
کد خبر: ۲۱۱۵۱۶

پایان یک «دیکتاتور»

برای دیکتاتور، هیچ سرنوشتی فجیع‌تر از گرفتار آمدن به چنگ انقلابیون ـ خیلی خشمگینی که تحمل بیش از چهل سال خودکامگی و ماه‌ها جنگ و درگیری داخلی، از آن‌ها انبار باروتی ساخته، ـ نیست. درست آن‌چه 28 مهرماه سال 1390 بر سر "سرهنگ مُعَمَّر محمد قَذّافی" رئیس دولت لیبی آمد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۷ - ۰۲ آبان ۱۳۹۳


فرارو- میثم رضوانی؛
برای دیکتاتور، هیچ سرنوشتی فجیع‌تر از گرفتار آمدن به چنگ انقلابیون ـ خشمگینی که تحمل بیش از چهل سال خودکامگی و ماه‌ها جنگ و درگیری داخلی، از آن‌ها انبار باروتی ساخته، ـ نیست. درست آن‌چه 28 مهرماه سال 1390 بر سر "سرهنگ مُعَمَّر محمد قَذّافی" رئیس دولت لیبی آمد.
 
اعتراضات در لیبی، هم‌آهنگ با "بهار عربی" که هدف نهایی آن، پایان دادن به حکومت‌های خودکامه‌ی عربی و جانشین کردن دولت‌های مردمی برآمده از صندوق‌های رأی بود، در بهمن سال 1389 آغاز شد.

مخالفت‌ها به سرعت تبدیل به یک شورش عمومی شد و مخالفان دولت مرکزی در همان ماه‌های اولیه، در بنغازی، شورای انتقالی ـ شورایی که مخالفان حکومت لیبی برای انتقال قدرت از قذافی به مردم تشکیل داده بودند ـ را تأسیس کردند.

قذافی اما به شدیدترین شکل ممکن ـ با موشک‌باران شهرها ـ به سرکوب معترضان روی آورد؛ تاجایی‌که همین شدت برخورد، همدلی جامعه‌ی جهانی را نسبت به شورای انتقالی برانگیخت.

زمینه‌ی انزوای هرچه بیش‌تر "سرهنگ"، با تصویب قطعنامه‌ای که آسمان لیبی را منطقه‌ی پرواز ممنوع اعلام می‌کرد و هم‌چنین اعطای کرسی لیبی در سازمان ملل به شورای انتقالی بیش از پیش فراهم شد.
 
روند فروپاشی حکومت مرکزی در تابستان سال ۱۳۹۰ شدت گرفت؛ تا آن وقت، مخالفین اکثر شهرهای لیبی را تصرف کرده و در آخرین روز مرداد فاتحانه وارد طرابلس شدند. یک روز بعد، با گذر از باب‌العزیزیه ـ دژ غیرقابل نفوذ قذافی ـ وارد محل اقامت او شدند؛ اما قذافی ـ که پیش‌تر عهد کرده بود تا پای جان در راه وطن ایستادگی کند ـ از آن‌جا گریخته بود.
 
عاقبت اما در 28 مهرماه سال 1390 کاروان حامل سرهنگ قذافی، در حال فرار از "سرت" زادگاهش که به کنترل انقلابیون درآمده بود، هدف نیروهای ناتو قرار گرفت. قذافی و همراهانش در یک کانال فاضلاب پنهان شدند.

بنا به گزارش‌ها قذافی پس از بیرون آمدن از "سوراخ"، در حالی که از پا و کمر زخمی شده بود، خود را به نیروهای انقلابی تسلیم کرد. پس از آن در حالی که تکرار می‌کرد: چه شده؟ چه شده؟ چه خبر است، به من شلیک نکنید." انقلابیون او را سوار یک ماشین کردند تا به مصراته منتقل شود. اما آن‌چه تحویل رهبران انقلاب لیبی شد، جنازه‌ی شکنجه‌شده‌ی رهبر سابق بود.



قذافی که در دوران چهل‌ساله‌ی حکومتش بر لیبی، میلیاردها دلار از ثروت ملی کشور را به نام خود و فرزندانش تصاحب کرده بود، در واپسین لحظات حیاتش دو هفت تیر، یک رادیوی اف ام، و یک ساعت مچی داشت.
 
پس از مرگ قذافی، اخبار و حواشی بسیاری درباره چگونگی کشته شدن او منتشر شد. گروهی از انقلابیون، مرگ سرهنگ قذافی را درحین درگیری دوطرف اعلام کردند؛ ادعایی که با انتشار ویدئوهایی ضبط‌شده با تلفن‌های همراه که بعداز آن توسط جنگاوران حاضر در معرکه باطل شدند.



برخی منابع از دست داشتن عوامل سازمان‌های جاسوسی فرانسوی در قتل قبل از محاکمه‌ی قذافی خبر دادند. استدلال این گروه، فاش نشدن اسرار مگو از روابط دوستانه‌ی دولت‌های فرانسه و لیبی تا روزهای آخر حکومت قذافی توسط دیکتاتور سابق بود.

اما حقیقت غیرقابل کتمان، خشونت غیرقابل وصف اعمال‌شده توسط انقلابیون بر قذافی و همراهانش در آخرین روز زندگی آن‌ها بود. بیش از شصت نفر از همراهان سرهنگ قذافی بدون محاکمه، به سختی شکنجه شده و اعدام شدند. معمر قذافی نیز شدیدا شکنجه شد؛ حتی در ویدئویی نشان داده شد که او پیش از مرگ، مورد شکنجه‌ی جنسی قرار گرفته است.  
 
افسانه‌ی قذافی در پاییز سال 1390 به پایان رسید. پادشاهی عجیب‌وغریب که اگرچه در خارج از مرزهای لیبی، به شدت منفور بود؛ اما در داخل کشورش طرفدارانی سرسخت داشت. بسیاری معتقدند او با پول سرشار حاصل از فروش نفت، کشورش را به سوی صنعتی شدن روانه کرد.

رشد اقتصادی خیره‌کننده، خدمات بهداشتی و اجتماعی بی‌سابقه در قاره‌ی آفریقا، ساختن مسکن برای اقشار مختلف مردم و... ازجمله دلایل طرفداران قذافی برای حمایت از اوست. بعد از مرگ قذافی، لیبی تاکنون در آتش جنگ‌های داخلی بر سر تصاحب قدرت می‌سوزد.

مردم لیبی که روزگاری نه‌چندان دور، برای برافراشتن پرچم دموکراسی بر ویرانه‌های کاخ معمر، از جان خود می‌گذشتند، امروز شاهد درگیری میان انقلابیون سابق هستند تا این پرسش تکراری باز خود را نشان دهد که: "دیکتاتوری یا هرج‌ومرج" مسأله کدام است؟!؟
bato-adv
بادشمال
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
دنیا محل گذر است و تاریخ عبرت .سرنوشت مال اندوزان چاپلوسان دنیا پرستان وآخر دیکتاتورهای جهان به جز این نیست وعبرت بگیرند و به درگاه الهی سجده توبه گذارند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
هنوز خبری از امام موسی صدر نیامده است ولی من امیدوارم که بیاید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
خدا همه ديكتاتورها را به اين سرنوشت دچار فرمايد
ناشناس
Germany
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
دیکتاتوری قطعا از هرج مرج بهتره.
کیشو
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
همان گونه که سرگذشت قذافی واغلب قیام ها وانقلاب ها نشان می دهد کم هزینه ترین وتنها راه تغییر مثبت در جوامع توسعه نیافته اصلاحات متوازن توسط حاکمان همراه با تفویض تدریجی قدرت به مردم است.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
"بودن يا نبودن ، مسئله اين است،،،،"
شعور سياسي يك ملت وقتي بيدار ميشود ، تا به اخر كار را آدامه ميدهد ، و حتي رهبران انها اگر دعوت به توقف و ارامش و يا مصالحه كنند ، به خيانت محكوم ميشوند ، و مردم كار را تا به اخر به انجام خواهند رساند ،،،،،،
اين تجربه ي هزاران بار تكرار تاريخ است..
ناشناس
Canada
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
دیکتاتورها نه تنها زندگی‌ خود و خانواده خود را در نهیات نابود میکنند بلکه زندگی‌ یک ملت را نیز بعد از خود نابود میکنند چون برای دهاه سال از هرگونه تغییر و کارآمدی از ترس از دست دادن قدرت جلوگیری میکنند، در واقع ملت و کشور را به گروگان خود میگیرند!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
لعنت بر تمام دیکتاتورها
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
قذافی زنده است قذافی مرده
بالاخره مرده یا زنده
صادق
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
واقعاً اگه آمریکا نمیخواست قذافی هیچوقت سغوط نمیکرد!
با وجو دیکتاتوریش، تازه کشورش داشت به سمت توسعه میرفت!
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv