bato-adv

بهرامیان: دولت جدید هم مجوز ساخت فیلم نمی‌دهد

بهرام بهرامیان تاکنون سه فیلم بلند سینمایی و چندین سریال تلویزیونی ساخته است. دو فیلم سینمایی او، یکی «پریناز» مدت‌ها در محاق توقیف بود و دیگری، «آینه و شمعدون» هم هنگام فیلمبرداری متوقف شد.
تاریخ انتشار: ۰۵:۳۹ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۳
 بهرام بهرامیان تاکنون سه فیلم بلند سینمایی و چندین سریال تلویزیونی ساخته است. دو فیلم سینمایی او، یکی «پریناز» مدت‌ها در محاق توقیف بود و دیگری، «آینه و شمعدون» هم هنگام فیلمبرداری متوقف شد. فقط نخستین فیلم سینمایی او یعنی «آل» (1388)، توانست رنگ پرده سینما را بدون حواشی و مشکلات ببیند؛ اما «پریناز» به تازگی توانسته مجوز نمایش عمومی را از سوی مسوولان فعلی سینمایی دریافت کند. با این رویکرد، مشخص نشد که دلیل توقیف سه‌ساله فیلم چه بوده است، نکته‌ای که بهرامیان نیز به آن اذعان دارد و تا امروز هم دلایل اصلی توقیف فیلم برای او روشن نشده؛ ضمن اینکه زمان اکران فیلم هم نکته مهم دیگری است که هنوز مشخص نشده است.

‌ فیلم «پریناز» بعد از سه‌سال به‌تازگی موفق به دریافت پروانه نمایش شد. واکنش‌تان نسبت به این اتفاق چیست؟
واکنش من جز امید به این تدبیر، شادی است. همیشه اعتقاد دارم یگانه‌ای وجود دارد پر از مهر و لطفش بی‌دریغ که می‌داند افکار و فیلم‌های من پاک و تمیزند. این یگانه یکتا حواسش هست به همه امور عالم، او خوب آگاه است که باید به فیلم من صدمه برسد یا خیر،‌ ای کاش می‌گفتم مدام در گذشته با خودم، که پریناز را او دریابد که شد. پس از شنیدن این خبر گفتم خوشحالی برای آن کم است و از خداوند تشکر ویژه دارم. همچنین از مسوولان جدید تشکر می‌کنم. چون سعی کردند مشکلات را حل کنند و با دید عالمانه به فیلم «پریناز» نگاه کنند.

‌ از آنجا که هنوز فیلم اکران نشده نمی‌توان درباره جزییات آن بحث کرد؛ اما حواشی‌ای که برای فیلم به وجود آمد، سوالات زیادی را مطرح کرد. اتفاقی که برای فیلم شما افتاد، برای تعدادی از فیلم‌های دیگر هم رخ داد؛ به طوری که برخی فیلم‌ها به دلایل غیرمنطقی، سلیقه‌ای و سطحی به محاق توقیف رفتند و پیامد آن به گونه‌ای بود که گاهی مسیر زندگی هنری فیلمسازان را تغییر داد؛ اما درمورد فیلم شما اتفاق عجیبی رخ داد مبنی بر اینکه علت توقیف فیلم را گریم غیرقابل‌قبول بازیگران و به خصوص بازیگر اصلی زن فیلم معرفی کردند، یعنی ممیزی تا حد زیباشناسی هم پیش رفت. آیا واقعا اینگونه بود؟
اگر علت توقیف فیلم من این نکته‌ای بود که شما مطرح کردید، دلم می‌خواهد با صدای بلند بخندم! طوری که همسایه‌ها هم صدای خنده‌ام را بشنوند!

‌ واقعا علت توقیف فیلم چه بود؟
 علت توقیف را هیچ‌وقت کشف نکردم. آنقدر پراکنده‌گویی، تعبیرهای شخصی و تناقض‌گویی‌های غیرواقعی درباره فیلم وجود داشت که الان نمی‌توانم بگویم به چه علت من و فیلمم توقیف شدیم! اما درمورد این خبر، شیطنت رسانه‌ای نیز وجود داشت. کسی با عنوان کردن مشکل گریم یکی از شخصیت‌های فیلم، سعی کرد توجیهی بیاورد تا فیلم توقیف شود. من فکر نمی‌کنم علت فقط گریم باشد، صددرصد سو ءتعبیر، دشمنی، نادانی و سلیقه‌های شخصی نیز جزو موارد توقیف بوده‌اند.

‌ چطور می‌شود در یک دستگاه دولتی به فیلمی که مجوز ساخت دادند، مجوز نمایش ندهند! آیا فیلمنامه را تغییر داده بودید؟
 اتفاقا من صددرصد همان فیلمنامه دارای مجوز را ساختم. این مساله به فیلم من مربوط نمی‌شود. نکته اینجاست که با عوض‌شدن مدیری، دیدگاه کل آن سازمان نیز عوض می‌شود. هر مدیر تلاش می‌کند سلیقه شخصی و محدوده مطالعاتی و تخصص خود را به سینما ارایه دهد. گروهی می‌آیند و می‌گویند به‌به، چه اثر موثری ساخته‌ای و گروه بعد از راه می‌رسند که این ضدارزش از کجا بیرون آمده؟! نتیجه‌اش این می‌شود که سرنوشت بسیاری از فیلم‌ها نامعلوم می‌شود و فیلمساز در سرگردانی قرار می‌گیرد. متاسفانه دستورالعمل فرهنگی مشخص و مدونی هم نداریم تا طبق آن، تکلیف خود را بدانیم. برای فیلم «پریناز» من عین فیلمنامه را فیلمبرداری کردم. منتها به نظرم کسانی که فیلمنامه را خوانده بودند، تخصص لازم را نداشتند و خیلی سطحی به آن نگاه کردند و نتوانستند از فیلم هیچ دفاعی کنند. از همه مهم‌تر اینکه شجاعت یک مدیر چرخ پیشرفت کشور را به حرکت درمی‌آورد. کاش مدیران، مصلحت‌اندیشی کمتری داشتند.

‌ البته پاسخ شما کلی است. من توقع دارم به جزییات بیشتری اشاره کنید؟
 توقع شما، بجاست؛ منتها من دلم می‌خواهد «پریناز» رنگ پرده سینما را ببیند. هراس، نگرانی و خودسانسوری که الان دچارش هستم به این دلیل است که گفته‌های من همیشه با واکنش‌های تندی مواجه شده. بنابراین دلم می‌خواهد صحبت‌هایم با کمترین رنجشی مواجه شود. تنبیهی که ما فیلمسازان را می‌کنند، به اندازه اثری که می‌سازیم و حرفی که می‌زنیم نیست، مخصوصا در مورد من که وقتی سریال «ساعت شنی» را ساختم، تا سه سال بعد نتوانستم کار کنم. من الان هم به این نتیجه رسیدم که نباید فیلم یا سریال خوب ساخت، چون به محض اینکه سریال یا فیلمی خوب می‌شود، حملاتی که به آن فیلم یا سریال می‌شود آنقدر زیاد است که از طاقت و جایگاه فیلمساز خارج است. دیگر نمی‌توانم حملات چپ و راست و بالا و پایین را تحمل کنم.

گاهی اوقات تعابیر درباره کارهایم آنقدر سطحی و کودکانه است که هیچ پاسخ درخوری برای آن پیدا نمی‌کنم. درنهایت هم نمی‌شود پاسخ کلام بی‌منطق را داد. همیشه درباره نوع فیلمسازی خودم گفته‌ام که من صرفا قصه‌ها را روایت می‌کنم که برای نشان‌دادن احوالات انسانی است و هیچ منظور دیگری پشتش نیست و دنبال نماد‌سازی نیستم. چون به آن معتقد نیستم که می‌شود مخاطب را اینگونه سرگرم کرد. در فیلم «پریناز» دوست داشتم احوالات انسان‌ها را در آن زمان و مکانی که زندگی می‌کنند نشان بدهم.

‌ یعنی نقدی که در«پریناز» انجام دادید، دچار سوءبرداشت شد؟
در «پریناز» حتی من هدفم نقد هم نبود و نیست. درواقع «پریناز» فیلمی راجع به سوءبرداشت و عدم‌شناخت از انسان‌هاست؛ قضاوت‌های زود و باور‌های نادرست.

‌ اما تصاویر فیلم چیزهایی بیشتر از اینکه گفتید، می‌گوید. چرا؟
 هرکسی که فیلم می‌سازد، فیلمش محلی است برای بحث، چالش و گفت‌وگو. الزاما نمی‌تواند نظر فیلمساز درست یا غلط باشد، بلکه می‌توان آن را به چالش کشاند و وضعیت فکری فرهنگی و احساسی را نشان داد. ولی با واکنش‌های زود و احساسی ممکن است باب این گفت‌وگو را ببندیم. آن وقت اگر در بدو امر خود موضوع، موضوع کوچکی باشد، در آینده به موضوع بزرگ و مساله‌ساز تبدیل می‌شود. من حتی «نقدکردن» در خود فیلم را نیز جایز نمی‌دانم و به جای آن کلمه «عنوان‌کردن» را ترجیح می‌دهم. ولی دوست دارم بعد از ساخته‌شدن فیلم و زمان نمایش آن نقد صورت گیرد. مثل سریال «ساعت شنی» که در آن موضوعی را عنوان کردم که چنین مسایلی در جامعه ما وجود دارد. ولی بعدا نقد‌هایی پیرامون آن موضوع مطرح شد که کاملا کارساز بود و باعث هدایت، تمرکز و توجه مسوولان به چنین موضوعاتی شد که شاید پیش از آن توجه کمتری به آن می‌کردند.

‌ بالاخره هدف‌گذاری فیلم «پریناز» چیست؟
 عدم شناخت و نبود ارتباط میان آدم‌ها باعث می‌شود واقعیات را درباره هم نفهمیم و ندانیم و از یکدیگر دیو یا فرشته بسازیم. موضوع فیلم در مورد پیشداوری است و اینکه هر چیزی را به متخصص بسپاریم. اگر سوال و مساله پزشکی دارید باید به پزشک مراجعه و اگر در امور دینی مسایل دینی دارید باید به روحانیون مراجعه کنید. هر کاری را باید به اهلش سپرد؛ از آن‌رو که نااهلان فقط سردرگمی و غلط به شما تزریق خواهند کرد.

‌ البته شما در فیلم‌هایتان صراحت دارید که بیشتر حاصل نگاه و نه گناه شماست. با این حال یکی دیگر از مشکلات فیلم شما را حضور خانم معتمدآریا مطرح کرده بودند، آیا از این مساله باخبر بودید؟
این را نمی‌دانستم. اما یک‌چیز را کاملا می‌دانم و می‌دانستم. تنها اداره‌ای که مسایل فیلم‌های سینمایی را مورد بررسی قرار می‌دهد، اداره کل نظارت و ارزشیابی است. آن اداره یا کسی را تایید می‌کند که در فیلمی بازی کند یا تایید نمی‌کند.

‌ آن زمان که فیلم را می‌ساختید، دراین‌باره به شما نکته‌ای گوشزد نشده بود؟
نه. اما در فیلم بعدی‌ام «آینه و شمعدون» که خواستم از حضور ایشان در فیلم استفاده کنم، این ممانعت به عمل آمد. ولی در فیلم «پریناز» اینگونه نبود. حیف که این بانوی سینمای ایران چندین سال مثل من در کج خانه نشست، حیف برای سینما، نه برای ایشان.

  شما درباره مشکل فیلم‌تان مستقیم با آقای سجادپور صحبت کرده بودید؟
بارها گفت‌وگو کردم. منتها ایشان چندان اهل گفت‌وگو نبودند. ایشان یک نظر داشتند که در آن موقع نظرشان حاکم بود. کلا دوست نداشتند گفت‌وگویی صورت گیرد. به‌جز تکرار حرف‌های خودشان چیز دیگری را نمی‌شنیدند.

‌ نظر آقای سجادپور درباره فیلم «پریناز» چه بود؟
آقای سجادپور می‌گفتند من نوع فیلمسازی و فیلم «پریناز» را دوست دارم، اما اکران آن الان به‌صلاح نیست. شاید به خاطر مسایلی که ایشان می‌دانستند و ما نمی‌دانستیم، حتما صلاح نبود. اصلا انتقادی از فیلم نمی‌شد که بخواهم پاسخی دهم. آیا «صلاح نیست» پتک مدیران است بر سر آثار؟

‌ چرا در مورد فیلم «آینه و شمعدون» آن مشکلات اتفاق افتاد و بازیگر فیلم معترض شد؟
آن اعتراض را فقط یک کنش و واکنش میان بازیگر و تهیه‌کننده می‌دانم و آن را مبنا قرار نمی‌دهم.

‌ آخر آن فیلم هم دچار مشکل توقیف شد؟
 فیلمنامه «آینه و شمعدون» همان فیلمنامه‌ای بود که من فیلمبرداری می‌کردم، به سازمان سینمایی ارایه و پروانه ساخت گرفت و مهر شد. آن زمان آقای سجادپور فیلمنامه را تایید کرد و حتی 70درصد فیلم هم فیلمبرداری شد. اما بعد آقای سجادپور از سازمان سینمایی رفت و گروه جدیدی جایگزین شدند. گروه جدید، فیلمنامه را کاملا برخلاف دستورالعمل سازمانی خود تشخیص دادند! حتی گفتند چه کسی به شما پروانه ساخت داده است! اولین فیلمی بود که وسط فیلمبرداری توقیف شد و نکته خنده‌دار اینجاست، بعد از 45روز که از توقف آن گذشت، به من گفتند برو دوباره فیلمبرداری را شروع کن! بدون اینکه یک «واو» از این فیلمنامه تغییر کند یا جابه‌جا شود! حالا در این 45روز این فیلمنامه از نظر آنها چه شکلی پیدا کرد، واقعا نمی‌دانم. خدا به فریاد عده‌ای برسد. آیا آنها برای تثبیت میز و جای خود، من و فیلم را مورد حمله قرار دادند؟ آیا آنها برای سردرآوردن میان سرها از من و فیلمم غول ساختند؟

‌ پس علت مشکل با تهیه‌کننده فیلم چه بود؟
درون هر فیلمی همیشه یک‌سری مسایل وجود داشته و دارد. آن کاری که سازمان سینمایی کرد باعث بروز این مشکل شد. تا قبل از آن اختلاف سلیقه و دیدگاه داشتیم، ولی بعدا باعث شد مسایل ریشه‌ای و سر برخی مشکلات باز شود.

 ‌دولت جدید مستقر و قرار شد تکلیف برخی فیلم‌ها روشن شود. در این مورد با شما صحبتی نشد؟ اصلا چطور شد به «پریناز» مجوز نمایش دادند؟
بگذارید خاطره‌ای تعریف کنم. در دولت قبلی وقتی فیلم را ساختم، زمان کل فیلم 110دقیقه بود. بعد از ساختن گفتند باید سکانس‌هایی را دربیاورید تا فیلم قابل نمایش شود. فهرستی که به ما دادند در حد 12دقیقه بود و من همان زمان 12دقیقه را اعمال کردم. در واقع فیلمی که به اسم «پریناز» وجود دارد، آن 12دقیقه در آن نیست. به هر جهت در دولت جدید با آقای علیرضا رضاداد ملاقاتی داشتم و بعدا بدون هیچ مشکلی مجوز نمایش فیلم را به من دادند.

‌ در پی نوشتن نامه اعتراض‌آمیز به وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پاسخی دریافت نکردید؟
در واقع هیچ‌وقت پاسخی دریافت نکردم. در آن زمان دایما سعی می‌کردم با آقای شمقدری یا آقای وزیر ملاقات حضوری داشته باشم که هیچ وقت میسر نشد. بعد از آن ناچار شدم نامه‌ای به وزیر وقت بنویسم. بعد از آن نامه هم هیچ پاسخی دریافت نکردم. باید به نکته مهمی اشاره کنم. من به وضعیت دولت‌ها و منش‌شان کاری ندارم. من به‌عنوان ایرانی دوست دارم اینجا زندگی کنم. مردم، دین و کشورم را دوست دارم. منتها طی سه‌سال گذشته، زندگی من تغییرات زیادی کرد. من فیلمسازی بودم که با سرعت فیلم می‌ساختم و خوب می‌دانم که موفق بودم، فیلم‌هایم مورد استقبال قرار می‌گرفت. حالا این فیلمساز بعد از توقیف «پریناز» به حاشیه رانده شد و هیچ وقت پروانه ساخت برای فیلمی نگرفت و هیچ‌کس حاضر نشد حرف‌هایش را بشنود. این طرز برخورد را نمی‌دانم صحیح هست یا نه، اما امیدوارم چنین اتفاقی برای هیچ‌کسی نیفتد؛ حتی برای خود آقایان. چون خیلی دردناک است که سه‌سال زندگی‌ات را به‌گونه‌ای صرف کنی که نتوانی فیلم بسازی! خیلی سخت است کسانی با سلیقه و کج‌فهمی‌شان زندگی‌تان را نابود کنند.

‌ این نادیده‌گرفتن از سوی مسوولان دولتی بود یا رسانه ها؟
حتی رسانه‌ها. حتی وقتی من به آقای وزیر نامه نوشتم به جز یکی از خبرگزاری‌ها هیچ‌یک از مطبوعات آن را چاپ نکردند. سه‌بار نوشتم و هیچ‌جا برای چاپ پیدا نکردم.

 آن دوران مطبوعات هم تحت فشاربودند... .

 وظیفه می‌دانم که اگر فعلی صحیح است، به آن عمل شود.

 البته خود شما هم مقصر هستید. پیداکردن شما سخت است. تلفنی ندارید که با شما تماس گرفته شود... .

اینکه وارد گفت‌وگو با رسانه‌ها نمی‌شوم، فقط من مقصر نیستم، من یک طرفه قضیه‌ام، طرف دیگر هم رسانه‌ها هستند. آنها هم باید به مسایل و مشکلات فیلمم بپردازند.

 در این دوره قصد ندارید فیلم بسازید؟

من از مسوولان جدید سینمایی نهایت تشکر را دارم که به «پریناز» پروانه نمایش دادند. اما گله‌ای هم دارم از اینکه تابه‌حال دوبار، یعنی یک‌بار یک‌ماه قبل و یک‌بار هم سه‌ماه پیش درخواست پروانه ساخت داده‌ام، اما به من مجوز ساخت ندادند و نمی‌دانم علت آن چیست. آیا همچنان من در سینما توقیفم؟

 این روزها مشغول ساخت سریال هستید؟

بله. در حال ساخت مجموعه تلویزیونی «جاده قدیم» هستم. من خیلی حرف دارم. ولی آن را به زمان اکران فیلم موکول می‌کنم.
bato-adv
مجله خواندنی ها