bato-adv
کد خبر: ۱۸۳۷۹

مشاور سابق احمدی نژاد: خاتمی نیاید

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۴ - ۰۲ دی ۱۳۸۷

فرارو- محمدعلي رامين مشاور سابق و از نزدیکان محمود احمدی نژاد در نامه‌اي سرگشاده خطاب به محمد خاتمي رئيس دولت هفتم و هشتم به او توصیه کرد در انتخابات آینده شرکت نکند.

محمد علی رامين در نامه‌ای سرگشاده خطاب به سيد محمد خاتمی رئيس دولت هفتم و هشتم توصيه‌هايی را به وی در خصوص حضور يا عدم حضور وي در انتخابات به اين شرح عنوان كرده است:

دي ماه چهار سال پيش در حضور يك جمع 17-16 نفره و برخلاف نظر حضار، به آقاي هاشمي رفسنجاني عرض كردم: " آمدن شما به عرصه انتخابات رياست جمهوري، يك خسران براي شما و نظام است؛ زيرا ورود مجدد به ميداني كه شما هشت سال پيش بعد از هشت سال فرصت تلاش و اجراي تمام برنامه‌ها و صرف تمام نيروها و تجربه‌ها، از آن جدا شده‌ايد، قطعاً بدون داشتن انرژي و انگيزه گذشته و بدون نيروي انساني جديد و بدون طرح و برنامه تازه، تصميمي حكيمانه نيست. 

در حاليكه حداقل شما در چهار حوزه ديگر مي‌توانيد موفق و مؤثر باشيد، اول در پرورش نيروي انساني براي نظام، دوم در تشكيل " اتاق فكر حكومت اسلامي" و تبيين بنيان‌هاي فكري اسلام و تشيع، سوم در ديپلماسي عمومي و تقويت جايگاه ايران در جهان، و چهارم انتقال تجربيات ارزشمند خود به كشورهاي اسلامي و مستضعف و نيازمند جهان". 

آن‌روز آقاي هاشمي حرف هاي بنده را پسنديد، اما نپذيرفت و خلاف آن عمل كرد. 

امروز مايلم مطالبي را با شما آقاي محمد خاتمي در ميان بگذارم، شايد كه بپسنديد و بپذيريد:
انسان كه در يك خانواده رشد مي‌كند، وقتي استعدادها و ظرفيت وجودي او بزرگتر از خانه‌اش مي‌شود، معمولاً به حكم عقل بجاي ايجاد كشمكش در ميان اعضاي خانواده خويش، محيط فعاليت خود را از خانه به محله و شهر و كشور توسعه مي‌دهد، تا هم به ديگران كمك برساند، هم موجب افتخار و حمايت خانواده‌اش گردد و هم به رشد و شكوفايي استعداهاي خود استمرار بخشد، در غير اين صورت، خانه بر او تنگ، با اهل خانه در جنگ و همگراييها به ننگ تبديل مي‌شود. 

آقاي محمد خاتمي شما حدود 10 سال وزير بوديد تا از سطح وزارت فراتر رفتيد و چند سال بعد رئيس جمهور شديد، هر چه استعداد، انگيزه، انديشه، ابتكار و نيروي انساني داشتيد، در فرصت هشت سال رياست جمهوري بكار گرفتيد تا به فصل ديگري از زندگي خود رسيديد. 

راستي در اين چند سال فراغت از رياست جمهوري چقدر رشد كرده و به كدامين ساحت نوين در حيات انساني خويش دست يافته‌ايد؟
اگر در جا زده‌ايد، باخته‌ايد؛ اگر عقب گرد كرده‌ايد، نعمت زندگاني خردمندانه به هلاكت انداخته‌ايد و با اهل خانه به جنگي پرداخته‌ايد كه بيش از سلف خود در تير ماه 84 سهمي به چنگ نياورده و شما نيز لاجرم به انتقام از مردماني كه خودتان هشت سال مرهون اعتماد آنها بوده‌ايد، بجرم انتخاب يك رئيس جمهور جوان دانشگاهي، دلخوش خواهيد كرد. 

بنده با همه انتقاداتي كه به عملكرد شما و آقاي رفسنجاني دارم، معتقدم كه به هشت دلي ظرفيت وجودي و موقعيت ممتاز شما از شخصيتي فرا ملي مانند "ارنستو چه گوارا" بيشتر اگر نباشد، حتماً كمتر نيست: 

1- شما پيرو مكتبي هستيد كه حتي عرب‌هاي عصر جاهليت و باديه نشين را هم به اقتدار جهاني رساند؛ 

2- شما منادي مذهبي هستيد كه مدعي اداره عادلانه كل جهان در آينده است؛ 

3- شما در انقلابي رشد كرده ايد كه براساس انديشه "امت و امامت" پيروز شده و حكومت تشكيل داده است؛ 

4- شما سي سال در محضر ولايت فقيه شيوه خداپسندانه حكومتگري و سيره متواضعانه مردمگرايي صادقانه را آموخته‌ايد؛ 

5- شما بعنوان "روحاني" و در جايگاه عالمان ديني امت اسلامي بفرموده حضرت محمد (ص) بايد از پيامبران بني اسرائيل هم حتماً افضل باشيد؛ 

6- شما هر 2 نفر جزئي از سرمايه‌هاي ملي ملتي بزرگ در تاريخ بشر هستيد كه هر كدام دوبار بزرگوارانه از سوي اين ملت نجيب و شجاع به رياست جمهوري برگزيده شده‌ايد و اين اعتماد ملي ذخيره انساني ارزشمندي در رابطه با جهانيان است كه بايد در حد و اندازه اين ملت مسلمان و انقلابي ظاهر شود؛ 

7- "اصل هجرت" را هم تراز با جهاد در راه خدا در قرآن كريم خوانده‌ايد و حتماً باور داريد كه "هجرت" عزت آفرين است و بستر رزق وسيعتر و رشد و تعالي سريعتر آدميان است. 

8- وقتي شما به عنوان پيروان امام خميني (ره) اصل "صدور انقلاب" را باور داريد، امروز كه از مسئوليت سنگين مديريت اجرايي كشور فارغ شده‌ايد، خود شما بايد پيشقراول تحقق اين اصل اسلامي و انساني باشيد. 

بنابراين با غفلت از رسالت جهانشمول اسلام، "خانه نشيني" مانع رشد شما و موجب فرسودن استعدادهاي ساير "اهل خانه" و باعث محروميت اهل بلاد ديگر از تجربه‌ها و توانمندي‌هاي شما خواهد شد. 

"چه گوارا" با همه اشكالاتش اين حقيقت را فهميد و با سفر و مبارزه عليه مستكبران و كمك به محرومان، قهرمان ملتهاي محروم قاره آمريكا شد.

آقاي خاتمي!
دوستان خوش خيال و تملق گويان هميشه در صحنه، سخنان بنده به جناب آقاي هاشمي را در چهار سال پيش وارونه جلوه دادند؛ همچنانكه ممكن است امروز نيز سخن مرا ناشي از "نگراني" نسبت به حضور و پيروزي فرضي شما معرفي كنند، در حاليكه به صراحت مي‌گويم كه موقعيت شما از تبليغات "هاشمي 2005" بهتر نيست و معتقدم كه شما گزينه‌هاي زيادي فرا روي خود نداريد: 

1- يا بدون قصد آمدن و صرفاً براي بازارگرمي سياسي خود و كمك تبليغاتي براي همفكران خودتان تلاش مي‌كنيد تا سخنراني اخير شما در دانشگاه تهران را قابل توجيه سازد. 

2- يا اين بازارگرمي سياسي داخلي را براي فعاليت خارجي خود مفيد مي‌دانيد كه اينگونه حركات تبليغاتي براي بعضي‌ها قابل قبول باشد؛ 

2-يا نمي‌بينيد كه تنها امتياز شما در برابر هاشمي، كروبي و ناطق نوري را كه تا بحال در انتخابات رياست جمهوري شكست نخورده‌ايد، زيركانه از شما مي‌گيرند. 

4-در غير اين صورت آيا مي‌توان باور كرد كه شما به حمايت دولتمردان آمريكا از "اصلاح طلبان" اميدوار شده باشيد؟ 

بنده حالت چهارم را نمي‌خواهم باور كنم و فرض سوم را نيز از ذكاوت سياسي شما بعيد مي‌دانم. جنابعالي بهتر از هر كس ديگر آگاهيد كه بر فرض پيروزي ضعيف در انتخابات آينده، نه فقط هيچ امتيازي بالاتر از امروز خود كسب نكرده‌ايد، بلكه منتقمان خشن و دشمنان جديدي از ميان طرفداران كنوني به جان شما خواهند افتاد كه حداقل چهار گروه آنان را بخوبي مي شناسيد: 

1-افراطيوني كه در دور دوم رياست جمهوري خود، آنها را به دليل خيانت‌هاي آشكار و براي مصونيت خود رها كرديد. 

2-شكست خوردگان انتخابات مجلس ششم كه براي انتقام از مردم و نظام لحظه شماري مي‌كنند. 

3-ضد انقلابيوني كه مدتي بي حاصل به شما براي نيل به اغراض خود دل بستند. 

4-غربي‌هايي كه با اميد واهي براي فروپاشي نظام اسلامي شما را گورباچف ايران پنداشته و حضور پرصلابت رهبري بيدار و ملت شجاع ما را ناديده گرفته بودند، البته دو گروه اخير در عرصه جهاني برنامه‌هاي هولناكي براي سوء استفاده از شما عليه ايران تدارك ديده‌اند. 

بنابراين ضمن تقديم چند توصيه دوستانه،‌ پيشنهاد مشخص خود را به شما هديه مي‌كنم: 

الف- بهتر است بجاي شعار عوام فريبانه"نجات ايران" كه تخطئه تنگ نظرانه همه پيشرفتها و انكار غير ضروري موقعيت ممتاز ملي و نفي متعصبانه عظمت بين المللي كنوني ايران اسلامي و انقلابي است، از شرايط متزلزل امريكا در منطقه و جهان بمنظور پركردن خلاءهاي ناشي از عقب نشيني اين ابرقدرت رو به اضمحلال، براي گسترش منافع ملي كشور خود بهره‌گيري مصلحانه و انسان دوستانه نماييد و با نگاهي جهان‌شمول و برون‌گرايانه، از خودكم بيني درون‌گرايانه خود را نجات دهيد. 

ب- بهتر است با پرهيز از تحريك مخاطبان عليه ولايت فقيه و تخريب ساير نهادها و نگاهبانان حكومتي كه همچنان بر اساس تئوري شيطاني "حاكميت دوگانه" دنبال مي‌شود، براي بازسازي انديشه اصيل "امت و امامت" كه اساس حكومت مورد نظر امام خميني و قانون اساسي است، در راستاي ايجاد انسجام امت اسلامي و نجات ملت هاي محروم و مستضعف و تحت سلطه اشغالگران، تلاش كنيد و همت عالي خود را براي رهايي سرزمين‌هاي اسلامي از اشغال مثلث آمريكا - انگليس - اسرائيل بكار گيريد، تا يك و نيم ميليارد مسلمان دعاگوي شما باشند و آيندگان نقش مثبت شما را در ايجاد تمدن نوين اسلامي ثبت و ضبط كنند و در حيات جاودانه با شهدا و صلحا و ائمه اطهار(ع) و پيامبران الهي (س) محشور گرديد. 

ج- اگر خود را به عنوان يك شخصيت ملي ايرانيان پر افتخار، فراتر از محدوده امروز ايران بدانيد و در حد يك مهره جناحي وارد بازي‌هاي فرسايشي احزاب بي‌آرمان داخلي نشويد، در چنبره اين بازي‌ها فرصت فرا ملي و نيز اعتبار نزد مملكت خود را هدر نخواهيد داد و با كاشتن "باد"، "توفان" درو نخواهيد كرد. 

د- در گستره جهان اسلام شما مي‌توانيد در كنار سيدحسن نصرالله، دومين روحاني بيدار و سرفراز شيعه باشيد كه بستر وحدت، عزت و قدرت مسلمانان را با پيروي از امام خامنه‌اي تقويت كنيد و فرصت‌هاي ارزشمند و مغتنمي را براي ايران و اسلام فراهم آوريد و مانع استمرار جنايات مستكبران بشويد. 

ر- گرچه مظلوم نمايي و تحريك هنرمندانه مخاطب و سوء استفاده از عواطف پاك مردم هميشه شگرد مؤثري بوده، اما انصاف و انسانيت حكم مي‌كند كه بجاي آن، يك روحاني اسلام براي رسيدگي به مظلومان و بي پناهان عالم اقدام كند تا فراتر از يك شهرت كاذب و محبوبيت رسانه‌اي، يك بركت الهي براي بشريت و يك حرمت و قداست ابدي را براي حيات جاودانه خود بدست آورد. 

س- فعلاً از تحليل محتواي سخنراني 25 آذر 87 دانشگاه تهران كه حتي يك سخن تازه در برنداشت، صرف‌نظر كرده و صميمانه و برادرانه "پيشنهاد" اصلي خود را تقديم مي‌كنم: 

ايرانيان با فرهنگ، ضمن پذيرش اسلام و تبين و توسعه آن در ميان ساير ملل، نقشي بزرگ در رشد و تعالي بشريت و عبور از تنگناهاي تاريخ جاهليت داشته‌اند. 

در عصر ما، "انقلاب اسلامي" به همت همان وارثان فرهنگ توحيدي، تجربه‌اي نوين را پيش روي مردمان امروز و فرداي جهان قرار داده است. 

30 سال اخلاص و ايثار و تدبير و استقامت و مجاهدت بهترين انسانها در تمام عرصه‌هاي اجتماعي، سياسي، نظامي، اقتصادي، علمي و فني حول محور "امامت ولي فقيه عادل و دانا و توانا"، عظمت‌هاي فراواني را ظاهر كرده و استعدادهاي شگرفي را رشد داده است كه قطعاً اين دانايي و توانايي‌هاي امروز، پرشكوه‌تر و بزرگتر از گذشته ماست. 

دليل آشكار براي اثبات اين مدعا آن است كه امروز ايرانيها در هر ميداني كه وارد مي‌شوند، در مقايسه با ديگران در رديف "برترين‌ها" قرار مي‌گيرند. 

افتخار آفرينان ايران اين حقيقت را در ميادين ورزشي، در عرصه‌هاي علوم و فنون نوين، در صحنه‌هاي فرهنگي و هنري، در بازارهاي اقتصادي، در هماوردهاي نظامي، در مشاركت‌هاي اجتماعي و در انقلاب آفريني و پاسداري همه جانبه از نظام حكومتي و ارزش‌هاي اسلامي خود در برابر تهاجمات بيگانگان به اثبات رسانده‌اند. 

در ساحت ديانت و سياست هم، رهبري انقلاب اسلامي در 30 سال گذشته همواره يك چهره بي نظير فرا ملي در ميان رهبران ديني و سياسي جهان بوده و هستند. 

"پرسش شفاف" اين است كه آيا سياستمداران با تجربه ما كه در داخل كشور با تبعيت از رهبر انقلاب اسلامي رشد كرده و به توفيقات بزرگي براي ملت خود رسيده‌اند، نمي‌توانند همين تجربه گرانبها را براي پيشرفت و سعادت ملل مسلمان و ساير ملت‌ها عرضه كنند و با عملكرد خود گامي به جلو بردارند ومنافع ملي را در وراي مرزهاي فعلي توسعه دهند؟ 

اين نگاه ضد سلطه‌طلبي و انگيزه صد در صد انساني و خيرخواهانه در بسياري از زمان‌ها مورد نياز و مطالبه ملت‌هاي محروم و مظلوم و استقلال طلب جهان است. 

گرايش به استقلال از مستكبران و اشغالگران و خدمت‌رساني به مردم نيازمند و مراعات مردم سالاري واقعيتي است كه علاوه بر شما، آقايان هاشمي رفسنجاني، ناطق نوري، كروبي، ميرحسين موسوي و صدها نفر از وزرا و نمايندگان سابق مجلس نيز تجربه كرده‌اند و همه اين شخصت‌ها سهم خود را در پيشرفت كشور ادا كرده‌اند و همگي به "گردش نخبگان" و نيروهاي فراواني كه توانا، كارآمد و تازه نفس، آماده شكوفاتر كردن ايران اسلامي هستند، به دليل روحيه ضد فرعونيت خويش كم و بيش معتقد مي‌باشند. 

پس كافي است كه براي تحقق اين منظور، همگان با خداباوري:
1- عزت و توانمندي فرا ملي خود را باور كنند و در جايگاه مشاوران امين و با تجربه براي ساير ملتها حركت نمايند، نيروهاي جوان و تازه نفس داخلي را با بلند نظري تقويت كنند، اصل "گردش نخبگان" را درعمل حرمت نهند، افق‌هاي وسيع فرامرزي را از ترس آمريكا و انگليس و اسرائيل رها نسازند و آينده را براي آيندگان فراخناكتر و زيباتر در پيوند با تمام مسلمانان جهان به وراثت بگذارند. 

2- مفهوم سخن امام خميني (ره) كه پيروي از ولايت فقيه را ضامن سلامت مملكت ايران معرفي كرده‌اند، "براي كل سرزمين اسلام" خردمندانه و خيرخواهانه باز تعريف كنند، تا از اين مفهوم بلند اسلامي سخاوتمندانه براي نجات ملت‌هاي اسير در چنگال خون آشام و اشغالگر "استبداد جهاني"، با تدبير و دور انديشي، بهره‌ها گيرند. 

جناب آقاي خاتمي، افق نگاه روحانيت شيعه و چشم‌انداز اسلام و انقلاب اسلامي و همه ايرانيان خداپرست و عدالتخواه فراتر از سيم خاردارهايي است كه انگلستان به دور ما كشيده است. 

باور كنيم كه ظرفيت انساني ايرانيان كه 30 سال با نظام اسلامي رشد كرده‌اند، بزرگتر از ايران امروز ماست. 

باور كنيم كه در آنسوي اين محدوده‌ها انسانهاي بي‌شماري در انتظار ياري شخصيت‌هاي صالح و كاردان و مجرب و با سخاوت و عدالتخواه و شجاعي هستند، تا دست آنان را براي نجات از سلطه دشمنان بشريت با مهرباني بگيرند. 

براي تحقق اين رسالت بزرگ انساني ميدان عمل براي تمام شايستگان از ميان دستجات "چپ" و "راست" و "اصولگرا" و "اصلاح‌طلب" مهيا است. 

باور كنيم كه در پشت اين سيم خاردارها، انسان‌‌هاي مظلوم و مستضغف، يا در خلقت، "خويش" ما هستند يا در ديانت "هم‌كيش" ما؛ و فقط دشمنان ميان ما فاصله و جدايي انداخته‌اند، كه اين فاصله‌ها با درايت مردان شجاع و زكاوت زنان با همت، برداشتني است، انشاء الله.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین