از این ماه، دریافتی سربازان افزایش پیدا میکند.
ناصرالدین شاه در سفر به پاریس و مشاهدۀ فسیل کشف شده از یک جانور منقرض شده متعجب شد.
خدیجه ناصری قاجار شش سال قبل از ترور و قتل پدر خود - ناصرالدینشاه - به دنیا آمد، در دوران شش پادشاه زیست، شش فرزند آورد و شش سال بعد از پیروزی انقلاب هم زندگی کرد.
نخستین تلفن همراه که توسط ناصرالدین شاه قاجار وارد ایران شد و برای سفرهای بین شهری از آن استفاده میکرد.
دومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۵۷ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای مجارستان، آلمان، فرانسه و اتریش شد.
در مجموعۀ «سفر به عصر قاجار» هر بار با چند عکس باکیفیت که از آرشیوهای معتبر تهیه شدهاند، شما را به تماشای گوشههایی از زندگی مردم ایران در بیش از یک قرن قبل میبریم.
ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند. در اینجا گزیدهای از خاطرات یک روز از سفر دوم شاه به فرنگستان را میخوانید.
خاطرات ناصرالدینشاه؛
ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند. در اینجا گزیدهای از خاطرات یک روز از سفر دوم شاه به فرنگستان را میخوانید.
علاقه ناصرالدینشاه تنها به کتابداری نبود. او نخستین رمانش را هم با نام «حکایت پیر و جوان» که تنها اثر داستانی او بود نوشت. داستانی که میرزا عبدالکریم منشی تهرانی آن را کتابت کرد. اگرچه نمیتوان شاه قاجار را نویسنده قهاری نامید، اما آثار فرهنگی و هنری که او خلق کرد از این بابت که توسط یک شاه آنهم شاهان قاجار که به بیمسئولیتی شهره بودند به یادگار مانده ارزشمند است.
دختر ناصرالدینشاه در کتاب خاطرات خود با وجود همۀ انتقادات تندی که از وضع کشور و دربار کرده است، باز هم دربارۀ پدرش اعتقاد دارد که «اگر» جشن پنجاه سالگی سلطنت را از سر گذرانده بود، شیوۀ حکومتداریاش را تغییر میداد.
ناصرالدینشاه سالیان دور از خودش عکس میگرفته و برای آن توضیح یادداشت میکرده است.
بعد از مرگ گربه محبوب ناصرالیدن شاه، برادرزادۀ خردسال امینه اقدس که همیشه همبازی گربه بود، در نزد شاه عزیز و ملقب به «ملیجک دوم» و «عزیزالسلطان» میشود و جایگاه این زن به واسطۀ برادرزادهاش باز هم بالاتر میرود.
سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۶۸ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک، انگلستان و فرانسه شد.
گفتند این وامبری معروف است. او را شناختم و تعارف کردم. حالا این وامبری، رئیس این آکادمی است. وامبری در سیسال قبل از توی ترکمانها رفته بود برای سیاحت ترکستان و سمرقند و تمام ترکستان و بخارا آنجاها. ابتدا اینکه فرنگی است خیلی اذیت و آزار کرده بودند، یواش یواش و امبری بناکرده است به قرآن خواندن، شب و روز در چادر ترکمانها نماز خواندن و عبادت کردن و طوری وانمود کرده است که مسلمان است و منتهای مهربانی را هم به او کرده بودند و تمام ترکستان و سمرقند را سیاحت کرده است و از آنجا آمده به خراسان....از آنجا هم به تهران آمده است که او را دیده بودم و شناختم
ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند. در اینجا گزیدهای از خاطرات یک روز از سفر سوم شاه به فرنگستان را میخوانید.
ناصرالدین شاه در بخشی از خاطرات خود نوشت: فرستادیم مهدی خان را از منزل آوردند، روی این اسبابها نشاندیم، تکانهای غریب خورد و مهدی خان کاری کرد که از شدت خنده اشک از چشم ما میآمد، خلاصه خوب اختراعی کرده است... حرکتهای عجیب و غریب دارد و بعضیها خیلی مضحک است. این اسبابها را یک نفر حکیم از اهل سوئد زاندر نام (Zander) اختراع کرده و ده سال است که در اروپا متداول شده است.
ناصرالدین شاه این عکس را از باباهای اندرونی گرفته است.
سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۶۸ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک، انگلستان و فرانسه شد.
سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۶۸ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک، انگلستان و فرانسه شد.
معتمدی این ادعا را مطرح کرده که نازیآباد ابتدا ۲۰سکنه داشت و با گذشت زمان به یکی از بزرگترین محلههای تهران تبدیل شد. او در کتاب «جغرافیای تاریخی تهران» از «نازآباد» در زمان ناصرالدین شاه به عنوان «املاک خالصه» یاد کرده است.