گلوبال ویلیج بررسی کرد
یکی از موانع برای ترمیم برجام، فناوری موشک بالستیک ایران است. اگر بایدن قرار باشد که توافق هستهای را پس از ورود به کاخسفید زنده کند، باید در مورد توافقی مذاکرات را از سربگیرد که شامل برنامه موشکی بالستیک ایران در کنار برنامه هستهای شود؛ این در حالی است که تهران توان موشکی خود را «بازدارندگی استراتژیک» علیه دشمنان منطقهای خود میداند.
غلامعلی خوشرو، سفیر پیشین ایران در سازمان ملل:
غلامعلی خوشرو، سفیر پیشین ایران در سازمان ملل گفت: بزرگترین انقلاب نیمه دوم قرن بیستم در ایران اتفاق افتاد، اما ایران از تعهدات بینالمللی پس از انقلاب خارج نشد، ولی آمریکا پس از یک انتخابات از تفاهمهای دولت قبلی شانه خالی کرد. با چنین رویکردی چگونه میتوان به اعتمادی درخور یک مذاکره دست یافت؟
محمدحسین عادلی
محمدحسین عادلی، کارشناس اقتصاد و روابط بینالملل میگوید: به نظر میرسد بایدن با داشتن شعار اعاده اعتبار بینالمللی آمریکا شاید بتواند فرصت مناسبی برای ایران باشد. از نظر من بایدن قبل از هر چیز باید ابتدا به شیوهای عملی اعتماد ایران را برای مذاکره دوباره جلب کند. اعتماد ایران با گفتار نمیتواند جلب شود بلکه باید در عمل و با تضمینهایی جلب شود.
از روزولت تا ترامپ چگونه با مسئله «ایران» مواجه شدند
فعلا به نظر میرسد برخلاف آنچه گمان میرفت، نزدیکشدن انتخابات بیش از آنکه احتمال تشدید تنش بین ایران و آمریکا را بالا برده باشد، آن را تا حدی به پسزمینه تقابل سیاسی سرنوشتساز دموکراتها و جمهوریخواهان رانده است.
حسن بهشتیپور کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با فرارو تشریح کرد
بهشتیپور با اشاره به اینکه براساس معاهده وستفالی که سابقه بیش از ۴۰۰ ساله دارد، کشورها میتوانند آزادانه در آبهای آزاد و بینالمللی تردد کنند و به تجارت بپردازند، بیان داشت:، اما با توجه به اینکه آمریکا میخواهد هر طور که شده مقاصد خود را دنبال کند، خارج از منطق و عرف بینالملل عمل میکند، خود آنها نیز میدانند که اگر بخواهند نفتکشهای ایرانی را در دریای کارائیب توقیف کنند، ایران نیز میتواند اقدام به عمل مقابله به مثل کند و کشتی و یا نفتکشهای آمریکایی یا متحدان این کشور را توقیف کند، بنابراین به طور قطع این امر برای ترامپ بسیار هزینهزا خواهد بود و به همین خاطر نیز است که تاکنون علیرغم لفاظیهای مقامات آمریکایی آنها جرئت نکردند که دست به چنین اقدامی بزنند.
به نظر میرسد در حوزه سیاست خارجی، سال ۹۹ تفاوت چشمگیری با سال قبلی نخواهد داشت. تصور میشد که شیوع کرونا در ایران و جهان، زمینهای انسانی برای رفع برخی تحریمها ایجاد میکند. اما با وجود اینکه دستگاه دیپلماسی ایران به رهبری محمدجواد ظریف به مناسبت شیوع کرونا کارزار وسیعی را برای رفع تحریمها به راه انداخته است، اما آمریکاییها نه تنها هیچ تحریمی را رفع نکردند، بلکه عامدانه در بحبوحه بحران کرونا بر تحریمها اضافه کردند تا بار دیگر این پیام را ارسال کنند که کارزار فشار حداکثری حتی در شرایطی که آمریکا برای رفع تحریمها از نظر اخلاقی تحت فشار است، ادامه خواهد داشت. از این رو، فعلا، حداقل در نیمه اول سال نو، نمیتوان چشم اندازی برای رفع تحریمها و تنش زدایی تصور کرد.
سال ۱۳۹۸ با بحران در روابط ایران و آمریکا آغاز شد و با بحران در روابط در روابط این دو کشور پایان یافت. اما به رغم همه بحرانهایی که در این سال اتفاق افتاد، تنشها در روابط دو طرف از سطح مشخصی فراتر نرفت. سال ۱۳۹۸، یکی از خبرسازترین سالها در مناسبات تهران و واشنگتن بود و اتفاقات زیادی در آن رخ داد. همه این اتفاقات، از پیشنهادات پشت پرده ظریف در نیویورک و وساطت ناکام ماکرون گرفته تا درگیری مستقیم نظامی ایران و آمریکا بعد از ترور سردار سلیمانی، همگی یک نکته را آشکار کردند: نه مذاکره جدی در کار است و نه جنگ.
نگاهي به رابطه ايران و آمريكا 40 سال بعد از آزادي گروگانها
۳۰ دیماه ۱۳۵۸، ۵۲ گروگان باقیمانده آمریکایی آزاد شدند؛ درست ۴۰ سال پیش در چنین روزی. اما مسئله ایران و آمریکا حلوفصل نشد.
پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت گزارش می کند:
آمریکا ظاهرا بدون هیچگونه آگاهی از تاریخِ (اخیرِ) روابطش با ایران، و تحت هدایتِ رئیس جمهوری نامتعادل نظیر دونالد ترامپ که احتمالا فکر میکند میتواند دست به ترور و قتل بزند و از آن (و پیامدهایش) فرار کند، هنوز هم در حال اقدام کردن بر اساس یک عارضه روانی ۴۰ ساله در روابط خود با تهران است. مثل همیشه، این دیگران هستند که باید متحملِ بیشترین خطرات شوند.
کارشناسان روابط بین الملل در گفتگو با فرارو بررسی کردند
امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا گفت: ترامپ در سخنرانی خود هر چند از مواضع ابتدای هفته خود عقب نشینی کرد، اما در این را هم گفت که فشارهای اقتصادی به ایران را از طریق تشدید تحریمها افزایش خواهد داد، بنابراین کسی که میخواهد مذاکره کند، باید اول دست از فشار بردارد و بعد حرف از توافق جدید بزند، از سوی دیگر مقامات کشورمان نیز در دو سال گذشته و بعد از خروج آمریکا از برجام اعلام کردند، هر زمانی که آمریکا به برجام بارگشت و تحریمها را کنار گذاشت، آن زمان مذاکره مجدد معنا دارد.
ابراهیم متقی در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
آمریکا به این نتیجه رسیده است که ایران به لحاظ ساختاری از انگیزه لازم برای افزایش قدرت برخوردار است. بنابر این باید یک تزلزلهایی در شکل بندی ساختاری ایران ایجاد کند. نگاه آمریکاییها امروز فقط در جهت کاهش قدرت ایران نیست. متزلزل کردن قابلیت ساختاری برای اداره امور است. وضعیتی که در بسیاری کشورها منجر به فضای failed state(دولت درمانده) شده است. نگاهی که آمریکاییها دارند این است که ایران Rogue state(دولت یاغی) است و باید با آن مقابله کرد. مقابله زمانی معنا پیدا میکند که کشور تبدیل به failed state شود.
در حال حاضر با توجه به تحولات جاری، چشم اندازی برای کاهش تنشها دیده نمیشود. برخی محافل رسانهای و اندیشکدهای آمریکا بر این باور هستند که سال آینده میلادی، سال پرتنشی خواهد بود. به عنوان نمونه، اندیشکده اطلاعاتی «استراتفور» به تازگی چنین ارزیابی کرده است که سال ۲۰۲۰ میتواند سال تشدید تنشها میان ایران و آمریکا باشد. به طور کلی رسانههای آمریکایی، ایران و خلیج فارس را در لیست مناطقی میدانند که احتمال تنش در آن زیاد است.
گروههایی که نزدیک به لابی آیپک در واشنگتن هستند و از سیاستهای جنگطلبانه امریکا دفاع میکنند، تلاش میکنند به شکل پیشدستانهای جلوی هرگونه احتمال بهبود روابط میان تهران و واشنگتن را بگیرند. اما این اظهار نگرانیها به معنای این نیست که در ساختار حاکمیت امریکا عملا اراده جدی برای برقراری تعامل مستقیم با تهران وجود داشتهباشد. موضوع تبادل زندانیها، بیش از یک سال پیش توسط محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پیشنهاد شدهبود...
اگر از ما بخواهید که مسیری برای دیپلماسی با ایران پیشنهاد کنیم، میگوییم از جایی که امروز هستیم شروع نکنیم. اما ما جایی هستیم که هستیم و میدانیم به کدام سمت میرویم. به ویژه اینکه میدانیم از تهران و واشنگتن چه کارهایی بر میآید. ما باید آخرین و بهترین شانسی که برای دیپلماسی را غنیمت بشماریم.
آمریکا باید به ایران مشوقهای اقتصادی شامل برداشتن تحریمها بدهد. در این مفهوم بهترین گزینه آمریکا تقلید از رویه ایران است؛ یعنی فرستادن سیگنالهای ترکیبی به دشمنانش. نهایتا آمریکا باید تصمیم بگیرد تا چه حد میخواهد نیروها و تجهیزات نظامی خود را درخلیج فارس نگه دارد. اما الان اولویت اصلی باید چالش ایران باشد؛ قبل از اینکه اتفاقی بیافتد.
همانطور که از حدود یک دهه قبل حملات پهپادی به بخش جدایی ناپذیر تجهیزات آمریکا تبدیل شد، سلاحهای سایبری هم اکنون چنین وضعیتی دارند. حملات سایبری از راه دور و بدون خونریزی برای هدف قرار دادن دشمن استفاده میشود، اما ممکن است این حملات دامن همه را بگیرد.
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو
اقدامات ایران و آمریکا نشان دهنده آن است که زمینههای ایجاد اصطکاک نه تنها کاهش پیدا نکرده است بلکه دو طرف تلاش دارند در جبهههای گوناگون حرکاتی از نظر دیپلماتیک، سیاسی، نظامی، حقوقی و امثال آن انجام دهند تا بتوانند در بزنگاه تاریخ بر یکدیگر فشار وارد آورند.
اظهارات و تحرکات مقامات دولت ترامپ و محافل نزدیک به آن، نشان میدهد که آنها ممکن است به رفع بلاتکلیفی از مناسبات ایران و آمریکا تمایلی نداشته نباشند و فقط میخواهند فرسایش اقتصادی ایران ادامه یابد؛ بدون اینکه تنشها از کنترل خارج شود. ظاهرا این بخشی از راهبرد دولت آمریکاست که در برخی مواقع متناقض به نظر میرسد، اما در نهایت هدف واحدی را دنبال میکند و آن فرسوده و گیج کردن ایران است.
«من دینامیک روابط بین آمریکا و ایران را به یک نیروی غیر قابل مقاومت (فشار حداکثری آمریکا) و یک جسم غیر قابل حرکت (ایران) تشبیه میکنم که موجب میشود روابط به بازدهی نرسد. برای جلوگیری از رسیدن به بدترین وضعیت، نیروی مقاومت ناپذیر فشار حداکثری آمریکا باید کمتر شود و شیء غیر قابل حرکت ایران باید دست کم، مقداری حرکت کند. متاسفانه، اینکه این مساله بهترین نتیجه خواهد بود، احتمال وقوع آن را بالاتر نمیبرد».
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
تهران نباید وارد تحریک پذیری آمریکا شود و نگذارد فضای آرام منطقه ناآرام شود. ایران دارای قدرت منطقهای شناخته شده است که آن را در بعد نظامی با شکار پهپاد آمریکایی به نمایش گذاشت. هرچند بزرگ نمایی شکار درست نیست. باید مراقبت کرد بزرگنماییِ قدرت تبدیل به باور کاذب در جهت افزایش تحریک پذیری نشود؛ چراکه آمریکاییها همواره در این مسائل با برنامه ریزی دقیق تلاش میکنند طرف مقابل را در وضعیت انجام شده قرار دهند و با عقب نشینیهای تاکتیکی بتوانند استراتژی خود را در بزنگاه پیاده کنند. این امر باید مورد نظر مسئولان باشد که در نهایت تصمیم گیرنده نهایی آنها خواهند بود.