«من دینامیک روابط بین آمریکا و ایران را به یک نیروی غیر قابل مقاومت (فشار حداکثری آمریکا) و یک جسم غیر قابل حرکت (ایران) تشبیه میکنم که موجب میشود روابط به بازدهی نرسد. برای جلوگیری از رسیدن به بدترین وضعیت، نیروی مقاومت ناپذیر فشار حداکثری آمریکا باید کمتر شود و شیء غیر قابل حرکت ایران باید دست کم، مقداری حرکت کند. متاسفانه، اینکه این مساله بهترین نتیجه خواهد بود، احتمال وقوع آن را بالاتر نمیبرد».
روش درگیری ایران و آمریکا در آینده بمراتب پیچیده تر خواهد بود و سلاح امروز ما با درگیری آینده تناسب نخواهد داشت. یعنی نمیتوان با موشک S300 تحریمها و یا بحرانهای داخلی را هدف قرارداد.
ما در یک غفلت بزرگ به سر میبریم. باید با آمریکا مذاکره کرد ولی هیچگاه نباید به آنها اعتماد کرد. تناقضات علمی بسیاری حتی در صحبتهای آنها وجود دارد."
امیدوارم که به صحت گفته های بنده و دوستانم رسیده باشند.
اگر سیاستهای خارجی ایران در دو دهه اخیر را با یک مدل ریاضی بیان کنیم میبینم که مدلهای ایران و آمریکا کاملا شبیه به هم هستند ولی در پارامترها باهم اختلاف دارند که این باعث میشود ایران و آمریکا در برهه هایی از زمان با هم همکاری داشته باشند ( مانند همکاری در نبرد با صدام و طالبان ) ولی در زمانهای دیگر در مقابل یکدیگر قرار گیرند. از نظر علمی مدل آمریکاییها شکل منطقی دارند ولی این به مفهوم پذیرش آنها از طرف ایران نیست چرا که اگر ایران اجازه دهد سیستم به روشی که مد نظر آمریکاییهاست حرکت کند آنگاه منافع ایران قربانی آنها خواهد شد که فکر نمیکنم هیچ ایرانی حاضر به قبول آنها باشد. پس شرایط بسیار سخت خواهد شد و شاید لازم باشد پشت پرده با آمریکاییها بر سر این مدلها بحث کنیم. مطمئنم در مذاکرات قبلی ایران و آمریکا در تیم مذاکره کننده آمریکایی یک یا دو ریاضیدان حضور داشتند که ما هم شاید بهتر باشد که از ریاضیدانان در این موضوع کمک بگیریم.
و در آخر در توصیف مدلهای آمریکایی باید نوشت که آنها بدنبال ایجاد یک سیستم کنترل پذیر هستند که در بازه زمانی بلند مدت پایدار باشد.