از تخلیه اجباری تا ساخت اقامتگاههای لوکس؛
طرح ترامپ برای اخراج فلسطینیها از غزه و تبدیل آن به منطقهای تفریحی، اقدامی غیرمنطقی و خطرناک است که نظم منطقه را بر هم میزند. این طرح واکنشهای شدید جهانی را برمیانگیزد و حتی برای اسرائیل نیز پیامدهای منفی خواهد داشت. تیم ترامپ با دیدگاهی محدود و تحت تأثیر جناح راست افراطی اسرائیل عمل میکند. راهحل واقعی، بازسازی تشکیلات خودگردان، نیروی حافظ صلح عربی و مذاکرات دو کشوری است.
دو هفته کافی بود تا دولت ترامپ به مضحکه بینالمللی تبدیل شود
دور دوم ریاستجمهوری ترامپ با آشفتگی شدید همراه شده و حتی حامیانش را سردرگم کرده است. طرح او برای تبدیل غزه به یک منطقه تفریحی، نشانهای از بیثباتی سیاستهایش تلقی شده است. همزمان، ایلان ماسک با نفوذ گسترده در حوزه فناوری، رسانه و سیاست جهانی، به بازیگری کلیدی تبدیل شده است. این وضعیت تضاد عمیقی در نقش رهبران سیاسی و چالش جدیدی برای دموکراسی ایجاد کرده و دولت ترامپ را به مضحکهای بینالمللی بدل ساخته است.
غزه در نگاه ترامپ؛ زمین طلایی یا جرقه بحران منطقهای
طرح ترامپ برای غزه که شامل جابهجایی فلسطینیان و تبدیل منطقه به یک «ریویرا» است، با مخالفت گستردهای از سوی کشورهای عربی، جامعه بینالمللی و حتی برخی متحدان آمریکا روبهرو شده است. این طرح نهتنها موجب تشدید تنشها در منطقه میشود، بلکه احتمال فروپاشی معاهدات صلح اسرائیل با مصر و اردن را افزایش میدهد. در عین حال، این سیاست میتواند به تقویت مقاومت فلسطینی، بیثباتی کشورهای عربی و کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه منجر شود.
این عکس، بامداد امروز در مراسم آغاز کار اولین باجه اتوماتیک کامپیوتری در شعبه مرکزی بانک بیمه بازرگانان گرفته شده است. باجه اتوماتیک بانک بیمه بازرگانان، نخستین دستگاه کامپیوتری است که در خاورمیانه آغاز بکار میکند.
از تعرفههای تجاری تا بازگشت فشار حداکثری: دولت ترامپ در مسیر تغییر بازی
دولت ترامپ، در دو هفته آغازین خود، مواضع سختگیرانهای اتخاذ کرده است: اعمال تعرفههای تجاری، تشدید فشار بر ایران و برنامهریزی برای اشغال غزه. هدف اصلی ترامپ، دستیابی به توافقهایی بهتر از گذشته است، اما این رویکردها واکنشهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور ایجاد کردهاند. تحلیلگران معتقدند این تصمیمات، در عین جسارت، پیامدهای اقتصادی و امنیتی پیچیدهای به همراه دارند.
پیشنهاد ترامپ برای تصرف غزه؛ تاکتیک فشار یا برنامه واقعی
دونالد ترامپ در اظهارات اخیر خود درباره غزه، با وجود اعتراف به وخامت اوضاع، همچنان از سیاستهایی حمایت میکند که به نابودی این منطقه انجامیدهاند. او ضمن همسویی کامل با اسرائیل، ایدههایی همچون تصرف غزه توسط آمریکا و انتقال اجباری فلسطینیها را مطرح کرده که فاقد مبنای واقعی است. این سیاستها که یادآور دیدگاههای امپریالیستی اوست، آمریکا را بیش از پیش درگیر بحران خاورمیانه و پیامدهای خطرناک آن میکند.
نصرت الله تاجیک در گفتوگو با فرارو تحلیل کرد:
«سیاست تهجیر» به معنای هجرت دادن، آواره کردن یا بیرون کردن از سرزمین است. این سیاست از سالها پیش توسط اسرائیلیها مطرح شده و هر بار هم تکرار شده، اردنیها این موضوع را به عنوان «مسئله امنیت ملی» خود دیدهاند. مصریها هم همین طرز فکر را دارند. عمانیها نیز در برابر چنین رویکردی آسیب پذیر هستند. به طور کلی با توجه به این که جمعیت فلسطینی ها، حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از جمعیت اردن را تشکیل میدهد،، اردنیها با هر نوع تحول اینچنینی، با حساسیت برخورد میکنند.
وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوالی درباره خروج احتمالی تمامی نیروهای این کشور از سوریه گفت: ترامپ درباره خاورمیانه تصمیماتی میگیرد که به نفع منافع استراتژیک واشنگتن است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اخیراً طرحی برای کنترل نوار غزه مطرح کرد که شامل جابهجایی فلسطینیان از سرزمینشان و استفاده از این منطقه برای پروژههای املاک و مستغلات بود. این طرح که مورد استقبال بنیامین نتانیاهو قرار گرفت، با واکنش شدید کشورهای عربی و مخالفتهای داخلی مواجه شده است. ترامپ این پیشنهاد را بهعنوان راهکاری برای حل مناقشه فلسطین-اسرائیل ارائه داده، اما بسیاری آن را مغایر با اصول تعیین سرنوشت ملی و مداخلهای خطرناک در سیاست خارجی آمریکا میدانند.
عضو شورای عالی راهبردی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه سازمان بهداشت جهانی و سایر نهادهای بینالمللی پیش بینی کردهاند که ایران تا سال ۲۰۵۰ یکی از سالمندترین کشورها در خاورمیانه خواهد بود، گفت: نیاز به توجه ویژه به سالمندان در برنامههای کلان کشور وجود دارد که باید مورد عنایت قرار گیرد تا از بروز بحرانهای آتی جلوگیری شود.
صلح ابراهیم؛ رؤیای ترامپ برای خاورمیانه
دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود با شعار «اول آمریکا» به کاخ سفید بازگشت. او با تیمی وفادار و اکثریت شکننده کنگره، سیاستهای خود را با تمرکز بر توافق هستهای با ایران، گسترش صلح ابراهیم، سرمایهگذاری عربستان و جنگ تجاری با چین دنبال میکند. ترامپ با تقویت روابط امنیتی و اقتصادی، تلاش دارد رهبری آمریکا را تثبیت کند و در عرصه بینالمللی تأثیرگذارتر ظاهر شود.
رویکرد رئیسجمهور جدید آمریکا در میانه عدمقطعیتها؛
امور اعراب و اسرائیل، ایران و سیاست اقتصادی جهانی، سه گزینهای هستند که دستور کار سیاست کلی آمریکا را در ماههای آینده شکل خواهند داد و هنوز برای نتیجهگیری در مورد اینکه دولت جدید در این جبهه به کجا میرود زود است. تعامل بین این سه موضوع، لحن و سطح روابط آمریکا با نزدیکترین شرکای خود را شکل خواهد داد و چارچوبی برای آنچه برای برنامه خاورمیانه آمریکا در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ ممکن و غیرممکن است، ایجاد خواهد کرد.
سیاستهای نامشخص و سیگنالهای متناقض
دولت دوم ترامپ در روزهای ابتدایی سیاستهای خود در قبال ایران را بازبینی میکند. ترامپ با تغییر تیم سیاستگذاری و برکناری برایان هوک، به دنبال هماهنگی بیشتر و اتخاذ رویکردی جامعتر در مدیریت چالشهای ایران است. در حالی که مقاماتی نظیر مایکل والتز و مارکو روبیو بر فشار حداکثری تأکید دارند، برخی دیگر رویکرد ملایمتری پیشنهاد میکنند.
میراث بایدن برای منطقه؛
سیاستهای جو بایدن در خاورمیانه ، حامیانش را بر دستیابی به موقعیتهای استراتژیک قوی امیدوار کرد، اما منتقدانش آنها را عامل آسیب به اعتبار و اخلاق دیپلماتیک آمریکا میدانند. اگر ایران برای حفظ بقای خود به سمت توسعه تسلیحات هستهای برود، رقابت هستهای در خاورمیانه میتواند دستاوردهای اخیر را نابود کند. ترامپ میتواند با یک فرآیند دیپلماتیک مشابه توافق ۲۰۱۵ این روند را متوقف کرده و حتی مشاوران تندرو خود را شگفتزده کند.
ترامپ و شکست سیاست «اول آمریکا»؛
سیاست خارجی ترامپ با اصول واقعگرایی که بر همکاری طولانیمدت و حفظ اعتماد بینالمللی تأکید میکند، مغایرت دارد. رویکرد او مبتنی بر حمایتگرایی اقتصادی و معاملهگری کوتاهمدت، باعث تضعیف اتحادهای پایدار، ایجاد بیثباتی اقتصادی جهانی و کاهش اعتماد به ایالات متحده شده است. این سیاستها بهجای ارتقای منافع ملی، موجب فراهم شدن فرصتهایی برای رقبا و آسیب به موقعیت جهانی آمریکا میشوند.
دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با تمرکز بر سیاستهای تهاجمی در عرصه بینالمللی، حمایت بیقید و شرط از اسرائیل و چالشهای اقتصادی داخلی آغاز شد. او با وعده پایان جنگها و بازسازی عظمت آمریکا، اما با رویکردهای تنشزا در خاورمیانه ، اروپا و آسیا، پرسشهایی را درباره آینده صلح و ثبات جهانی ایجاد کرده است.
توافق آتش بس غزه
نتانیاهو قصد داشت توافق آتشبس غزه را بهعنوان هدیهای برای ترامپ پیش از تحلیف ارائه دهد، اما فشارهای ترامپ باعث شد نتانیاهو توافقی شبیه به پیشنهادهای بایدن را بپذیرد. این اختلافات در سیاستهای خاورمیانه ای، از جمله مسائل ایران و الحاق کرانه باختری، باعث تضعیف ائتلاف راستگرای اسرائیل و ایجاد سردرگمی میان نتانیاهو و جناح راست شد.
محمدجواد ظریف در اجلاس داووس خواستار مذاکرات جدید با ایالات متحده درباره برنامه هستهای ایران شد و تأکید کرد که ایران هیچ تمایلی به ساخت سلاح هستهای ندارد. وی به فشارهای تحریمی آمریکا و تأثیر منفی آن بر اقشار آسیبپذیر اشاره کرد و بر لزوم گامهای بیشتر در جهت آزادیهای اجتماعی، بهویژه حقوق زنان، تأکید کرد. همچنین، ظریف از حمایت ایران از گروههای مقاومت در منطقه دفاع کرد.
توافق استراتژیک ایران و روسیه با اهداف اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک، تردیدهایی درباره پایبندی روسیه ایجاد کرده است. همزمان، سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران نتیجهای معکوس داشت و به توسعه فعالیتهای هستهای ایران انجامید. اکنون پرسش اصلی این است که دولت ترامپ جنگ یا دیپلماسی را برای مواجهه با ایران انتخاب خواهد کرد.
هیئت تحریر الشام خود را وابسته به ترکیه نمیداند. احمد الشرع تمایل دارد از منابع مختلف حمایت دریافت کند. عربستان سعودی در حال حاضر کمکهای بشردوستانه به سوریه ارسال میکند و پیشنهاد کرده که تأمینکننده اصلی نفت سوریه شود. با توجه به توان مالی بیشتر عربستان نسبت به ترکیه، سعودیها امیدوارند که در بازسازی سوریه نقش اصلی ایفا کنند. ترکیه قصد دارد ارتش جدید سوریه را آموزش دهد و تجهیز کند، اما یک مقام هیئت تحریرالشام اشاره کرده که یک کشور دیگر در منطقه پیشنهاد بهتری داده است