bato-adv
کد خبر: ۸۸۷۸۵
رييس ستاد افغانستان وزارت امور خارجه عنوان کرد

"کمک نمی‌کنیم آمریکا از افغانستان خارج شود"

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۰


امروز 11سپتامبر است. 10سال پيش در چنين روزي بزرگ‌ترين عمليات تروريستي تاريخ ايالات متحده آمريكا با يك رشته حملات انتحاري به مراكزي از جمله برج‌هاي دوقلوي مركز تجارت جهاني و پنتاگون رقم خورد. پس از آن،اين واقعه به بهانه‌اي براي مبارزه با تروريسم تبديل شد و آمريكا با مجوز شوراي امنيت وارد افغانستان شد.
 
با اين حال مقابله با تروريست‌هاي تنها در حد بهانه باقي ماند و آمريكا از همان ابتدا به دنبال دستيابي به راهكاري براي حضور درازمدت و حتي دايمي خود در افغانستان بود. از سال 2005 واشنگتن رايزني‌هاي خود را به منظور ادامه حضور درازمدت با مقامات افغان آغاز كرد و در نهايت در اجلاس سال 2010 ليسبون بحث امضاي پيمان استراتژيك مبني بر آموزش نيروهاي افغان و همكاري با آنان در برابر تهديدات داخلي و خارجي پس از سال 2014 مطرح شد. شايد اين اقدام يادآور تجربه‌اي باشد كه آمريكا پس از جنگ جهاني دوم در هر منطقه‌اي كه نفوذ كرده، ديگر خارج نشده است. 

اگرچه هنوز جزييات زيادي در مورد اين پيمان در دست نيست اما ظاهرا ايجاد پايگاه‌هاي نظامي دايمي آمريكا در افغانستان، يكي از نكات اصلي اين سند است كه نگراني كشورهاي منطقه و به طور مشخص ايران را برانگيخته است، چرا كه به گفته محسن پاك‌آيين، رييس ستاد افغانستان وزارت امور خارجه در صورت تحقق اين توافقنامه، از يك سو افغانستان به عرصه رقابت كشورهاي ديگري چون روسيه و چين تبديل خواهد شد و از سوي ديگر استقرار آمريكايي‌ها در مرزهاي ايران مي‌تواند زمينه‌ساز پيگيري هر هدفي شود.
 
با وجود آنكه ايران بارها نگراني‌هاي خود را نسبت به اين توافقنامه به مقامات افغان منتقل كرده‌ اما تاكنون چندان توجهي به آن نشده است. اين در حالي است كه بسياري از مقامات غربي تاكيد دارند صلح و ثبات به افغانستان باز نمي‌گردد، مگر آنكه ايران در اين مسير حضوري فعال داشته باشد. بر پايه همين ديدگاه هم بود كه هفته گذشته ميشل اشتاين، نماينده ويژه آلمان در امور افغانستان و پاكستان براي دور تازه‌اي از رايزني‌ها با مقامات ايراني حول محور افغانستان به ايران آمد. 

محور نگراني‌هاي ايران در خصوص قرارداد امنيتي افغانستان و ايالات متحده آمريكا چه چيزهايي است كه بارها مقامات ايران نسبت به آن هشدار داده‌اند؟ 
شايد بهتر باشد بگوييم نگراني كشورهاي منطقه و نه تنها جمهوري اسلامي ايران، چون در ارتباط با اين بحث مجموعه‌اي از كشورها، از جمله همسايگان و كمي دورتر روسيه و بخشي از كشورهاي آسياي‌مركزي نيز نگران اين موافقتنامه هستند. براي مقدمه بايد عرض كنم بعد از اجلاس 2010 ليسبون كه قرار شد نيروهاي بيگانه از افغانستان خارج شوند، آمريكايي‌ها موضوعي تحت عنوان امضاي پيمان استراتژيك با افغانستان را مجددا مطرح كردند كه اين موضوع قبلا در سال 2005 نيز مطرح شده بود. 

اگرچه پيش‌نويس اين پيمان از طريق رسانه‌ها پخش‌شده و غربي‌ها نيز اعلام مي‌كنند كه اين پيش‌نويس كامل نيست و نواقصي دارد ولي واقعيت اين است پيش‌نويسي كه در رسانه‌ها منتشر شده، مفاد خطرناكي را نه تنها براي كشورهاي منطقه بلكه براي خود افغان‌ها نيز در بردارد. 

آيا وجود پايگاه‌هاي دايمي آمريكا خود به نوعي باعث رقابت قدرت‌ها در منطقه نخواهد شد؟
يكي از بحث‌هايي كه باعث افزايش نگراني مي‌شود همين بحث رقابت قدرت‌هاست. وقتي آمريكا تبديل به يك قدرت نظامي در افغانستان شود به طور طبيعي روس‌ها و چيني‌ها هم مي‌خواهند رقابت كنند و اين مساله منطقه را ملتهب مي‌كند. 

جاويد لودين معاون سياسي وزارت خارجه افغانستان چندي پيش اعلام كرده بود كه نگراني ايران براي ما قابل درك است ولي بايد موضع افغانستان را نيز براي ايران روشن كنيم. فكر مي‌كنيد موضع‌گيري افغان‌ها در اين خصوص چگونه خواهد بود؟
افغان‌ها در آن حد از توانايي نيستند كه بتوانند با آمريكا مقابله كنند و گفته يكي از مقامات افغان در اين خصوص كه آمريكايي‌ها را ما نياورديم كه ما بيرون كنيم، درست است و تعبير لودين و امثال وي تعبيري نيست كه اينها بتوانند به آمريكا بگويند اين كار را بكن، اين كار را نكن و حتي نمي‌توانند بگويند يك سرباز را جابه‌جا كن يا بگويند در پايگاه‌هايت چه چيزي را كنترل كن يا دنبال نفوذ ناتو در آسياي‌مركزي نباش، در پي تهديد روسيه نباش يا به دنبال ايجاد مزاحمت براي ايران نباش. 

يعني شما معتقديد افغان‌ها براي پذيرش اين پيمان هيچ شرطي جز عدم تهديد همسايگان نخواهند داشت.
چرا، اتفاقا كرزاي سه شرط را در خصوص امضاي اين پيمان مطرح كرد؛ اول اينكه اين پيمان در روند صلح باشد، يعني موجب استقرار صلح در كشور شود؛ دوم مجلس افغانستان اين را تصويب كند و سوم اينكه موجب نگراني همسايه‌ها نباشد كه هيچ كدام از اين شرط‌ها تاكنون محقق نشده است. 

آيا نگراني همسايه‌ها و خصوصا ايران، اين نيست كه روزي آمريكايي‌ها بخواهند از اين پايگاه‌ها براي مقابله با ما استفاده كنند؟
در مجموع ما حضور نظاميان آمريكايي را در كنار مرزهايمان نگران‌كننده مي‌دانيم چون اينها ممكن است هر اهدافي را دنبال كنند. بنابراين، اين يك موضع اصولي براي ماست و اين نگراني را به كشورهاي ديگري كه در اطراف ما هستند، منتقل كرده‌ايم، در واقع ضرورتي نمي‌بينيم كه نيروهاي آمريكايي در خليج‌فارس، آسياي‌مركزي يا آسياي‌جنوبي باشند و با تجربه‌اي كه ما داريم بايد گفت حضور نيروهاي آمريكايي در منطقه صلح و ثبات به همراه نمي‎آورد، به همين دليل است كه نگراني‌مان را به كشورهاي منطقه و مجامع بين‌المللي هم منتقل كرديم. 

در بحث انتقال مسووليت‌هاي امنيتي، افغان‌ها موفقيت‌هاي زيادي نداشته‌اند و اين كشور زمان زيادي نياز دارد تا بتواند به تنهايي روي پاي خود بايستد. 

نمي‌توانيم بگوييم نيروهاي افغان موفق نبوده‌اند. من مي‌توانم بگويم كه اراده‌اي در ناتو و آمريكا براي انجام تعهدات‌شان در خصوص آموزش نيروهاي افغان وجود نداشته است. در حال حاضر توليد موادمخدر طبق آمارهاي خودشان 40‌درصد بيشتر از سال 2010 شده، در حالي كه طبق برنامه قبلي بنا بوده انگلستان توليد را كاهش دهد. 

حالا آمريكايي‌ها اين مسايل را به گردن افغان‌ها مي‌اندازند و مي‌گويند مديريت فاسد در اين كشور موجب شده است تا نتوانند كمك‌هاي ما را جذب كنند. 

‌ايران تا چه حد به انتقال مسووليت‌هاي امنيتي در افغانستان كمك كرده و آيا در مذاكرات صلح صحبت‌هايي مبني بر حمايت و كمك‌هاي ايران صورت گرفته است؟
ما اعلام آمادگي كرده‌ايم و در صورتي كه افغان‌ها از ايران كمك بخواهند، ما مي‌توانيم در حوزه آموزش نيروهاي امنيتي به آنها كمك كنيم. در حال حاضر در حوزه آموزش پليس موادمخدر با آنها همكاري داريم، آموزش پليس افغانستان را در اين حوزه در دستور كار داريم و عمليات مشتركي در مورد مقابله با قاچاقچيان و عوامل توليد موادمخدر داريم ولي در حال حاضر به دليل حضور نيروهاي آمريكايي و ناتو اين اتفاق نيفتاده، ولي ايران مي‌تواند در صورت خواست افغان‌ها مسووليت‌هايي را در اين خصوص بپذيرد. 

‌‌ در دولت اصلاحات مذاكراتي بين ايران، افغانستان و آمريكا براي مبارزه با طالبان انجام شد. چرا در دولت دهم نيز اين روند ادامه نداشته است؟
مذاكراتي كه در دولت قبل انجام شد، در قالب گروه 2+6 يعني جمع همسايگان (ايران، چين، پاكستان، ازبكستان، تاجيكستان، تركمنستان به اضافه آمريكا و روسيه) بود كه سازمان ملل آن را دنبال مي‌كرد. در اين گروه صحبت‌هايي انجام و تمام شد، اين‌طور كه ما يك مذاكرات مستمري را در ارتباط با افغانستان در آن دوره داشته باشيم، نبوده است. 

‌ خروج آمريكا از افغانستان نيازمند حمايت كشورهاي همسايه است. آيا ايران آمادگي اين را دارد كه براي خروج از افغانستان به آمريكا كمك كند؟
نه. ايران برنامه‌اي براي كمك به آمريكا به منظور خروج از افغانستان ندارد. آنها در چارچوب توافقات با ناتو قرار است خارج شوند. 

‌همان‌طور كه گفتيد عدم حضور نظاميان آمريكا در افغانستان به نفع ماست. پس بهتر نيست ايران راهكاري را مثل مذاكره براي تسريع در خروج آمريكايي‌ها از افغانستان ارايه دهد؟
نه. ما با آمريكايي‌ها در مورد افغانستان مذاكره نمي‌كنيم. مواضع ما روشن است و اين مواضع را هم اعلام كرده‌ايم و در رسانه‌هاي عمومي نيز گفته‌ايم و قطعا آنان مواضع ما را شنيده‌‌اند. 

‌ همان‌طور كه شما هم تاكيد كرديد، ايران حاضر به مذاكره با آمريكا نيست و حاضر نيست راهكارهايي به آنها ارايه دهد. اين مساله باعث شده يكسري ادعاهايي مطرح شود و به نوعي افغانستان به ميدان جنگ ايران و آمريكا تبديل و ادعاهايي در خصوص كمك‌هاي ايران به طالبان از سوي آمريكايي‌ها مطرح شود كه به تازگي نيز رييس‌ ستاد مشترك آمريكا و معاون وزير خارجه انگلستان اتهاماتي را به ايران وارد كرده‌اند. اين اتهامات و ادعاها را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
اين ادعاها بي‌اساس است و بارها هم تكذيب شده و واقعيت اين است كه ما دليلي نداريم بخواهيم دخالتي در امور داخلي افغانستان داشته باشيم، به‌ويژه اينكه بخواهيم به طالبان كمك كنيم؛ چرا كه نه به لحاظ ايدئولوژيكي با ما همسو هستند و نه اينكه منافعي براي ايران دارد و نه دولت كرزاي را كه ما به رسميت مي‌شناسيم، به رسميت مي‌شناسند. 

فكر نمي‌كنيد اين ادعاها به اين جهت باشد كه آمادگي و عزمي از سوي ايران جهت كمك و مذاكره با آمريكا وجود ندارد؟
ما يك‌سري سياست اصولي داريم و در سياست اصولي جمهوري اسلامي ايران مذاكره با آمريكا در هيچ موردي چه افغانستان يا مسايل ديگر وجود ندارد و ما از اين سياست اصولي پيروي مي‌كنيم. 

‌ حتي اگر منجر به آن شود كه اتهاماتي را براي ايران در پي داشته باشد؟
اين اتهامات تنها به اين دليل نيست، اين اتهامات را هميشه به ما مي‌زنند. از اول انقلاب تا الان بوده، گاهي ما را متهم مي‌كنند كه از اسراييل اسلحه آورديم، گاهي ما را به دخالت در امور عراق متهم مي‌كنند و گاهي در افغانستان. اينها اتهاماتي است كه براي پيشبرد اهداف خودشان به ما مي‌زنند و ما نبايد به خاطر اين اتهامات دست از اصول خودمان برداريم. 

كمك‌هايي كه به دفتر كرزاي شده بود اتهام بود يا واقعيت؟
ما در مجموع كمك‌هايي را به افغان‌ها مي‌كنيم ولي مطالبي كه اخيرا مطرح شد، مطالب درستي نيست. 

‌ اتهام كشف چمدان پول ايران هم صحت نداشت؟
من راجع به اين قضيه اطلاعي ندارم. 

‌ اين كمك‌هاي مالي براي چه انجام مي‌شود؟
بالاخره ما تعهداتي را در قبال كشور افغانستان داريم. ما 500ميليون دلار براي بازسازي افغانستان تعهد داده‌ايم. هم‌اكنون جاده‌هاي مختلفي در افغانستان ساخته‌ايم يا در حال ساخت است. كمك به آموزش، چاپ كتب درسي و اينها رديف‌هايي را در اين چارچوب دارند و ما كمك‌هايي مي‌كنيم. 

برچسب ها: افغانستان
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین