
کتاب «هنوز آنجا ماندهام» کاوشی عمیق در لایههای پنهان زندگی، رویاها، شکستها و امیدهای انسانی است.
کتاب «هنوز آنجا ماندهام» بیش از یک داستان عاشقانه است؛ این کتاب، کاوشی عمیق در لایههای پنهان زندگی، رویاها، شکستها و امیدهای انسانی است. شخصیتهای داستان، با تمام نقصها و زیباییهایشان، چنان واقعی و باورپذیرند که گویی از میان ما برخاستهاند. نویسنده با مهارت، مخاطب را به درون ذهن و قلب قهرمان داستان میکشاند؛ مردی که در سیسالگی، میان گذشتهای پر از حسرت و آیندهای مبهم گرفتار شده است.
به گزارش فرادید، «هنوز آنجا ماندهام»، تازهترین اثر «بابک مهدیزاده»، نویسنده و روزنامهنگار، بهتازگی توسط نشر فرهنگ ایلیا روانهی بازار کتاب شده است. این داستان بلند، با ترکیبی استادانه از درونمایههای اجتماعی و عاشقانه، خواننده را به سفری احساسی و تأملبرانگیز در زندگی یک زوج میبرد؛ سفری که نهتنها فراز و نشیبهای رابطهی عاطفی آنها را به تصویر میکشد، بلکه با ظرافت، تعاملاتشان با جامعه و آدمهای اطراف را نیز زیر ذرهبین قرار میدهد.
داستان در بستر زمانی دههی ۱۳۶۰ روایت میشود؛ سالهایی پر از تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که هنوز در حافظهی جمعی ایرانیان زندهاند. مهدیزاده با قلمی روان و توصیفهایی زنده، حالوهوای آن دوران را بازآفرینی کرده و خواننده را به خیابانها، خانهها و حالوهوای خاص آن روزها میبرد. از لباسهای ساده و نوستالژیک گرفته تا دغدغههای روزمرهی مردم، این کتاب تصویری ملموس و گیرا از ایران دههی ۶۰ ارائه میدهد.
«هنوز آنجا ماندهام» بیش از یک داستان عاشقانه است؛ این کتاب، کاوشی عمیق در لایههای پنهان زندگی، رویاها، شکستها و امیدهای انسانی است. شخصیتهای داستان، با تمام نقصها و زیباییهایشان، چنان واقعی و باورپذیرند که گویی از میان ما برخاستهاند. نویسنده با مهارت، مخاطب را به درون ذهن و قلب قهرمان داستان میکشاند؛ مردی که در سیسالگی، میان گذشتهای پر از حسرت و آیندهای مبهم گرفتار شده است.
بخشی از این داستان که روی پشت جلد کتاب نقش بسته، بهخوبی عمق احساسات و پیچیدگیهای روحی شخصیت اصلی را نشان میدهد:
«نمیدانم چه ساعتی از روز است. زمان از دستم دررفته. احساس میکنم چشمانم از شدت بیخوابی گود رفته و زیرش چال افتاده. حال انسان خستهای را دارم که به مرض بیخوابی مبتلاست. به آینهی اتاقم نگاه میکنم. موهای سرم ژولیده است و کثیف. لباس یقهدار سفیدی به تن کردهام و شلواری به همین رنگ. مدام سیگار میکشم. دودش حالم را به هم میزند. به سیسالگیام فکر میکنم، به روزهای تولدم. شاید هم به چیزهای دیگر. به دخترهایی که باهاشان آشنا بودم. به رویاهایی که در سر داشتم. به خانوادهی ازهممتلاشیشدهام. به پدر افسون که بهاندازهی سلولهای بدنم ازش متنفرم و شاید هم به مادر بختبرگشتهاش که در کل زندگیاش لام تا کام به اعتراض لب باز نکرد و حالا دارد از سرطان که چه عرض کنم، از حناق میمیرد.»
این پاراگراف، تنها گوشهای از دنیای پرتلاطم و احساسی داستان است که خواننده را به فکر فرو میبرد و او را با پرسشهای عمیقی دربارهی عشق، خانواده و معنای زندگی تنها میگذارد.
چاپ نخست «هنوز آنجا ماندهام» در ۱۱۰ صفحه و با قیمت ۱۲۰ هزار تومان در بهار ۱۴۰۴ منتشر شده است. این کتاب، با روایتی منسجم و زبانی صمیمی، گزینهای ایدهآل برای علاقهمندان به ادبیات داستانی ایرانی است که هم به دنبال یک داستان عاشقانهی تأثیرگذارند و هم میخواهند نگاهی عمیقتر به جامعه و تاریخ معاصر ایران داشته باشند.
اگر به داستانهایی علاقه دارید که شما را به سفری در زمان ببرند و همزمان قلب و ذهنتان را درگیر کنند، «هنوز آنجا ماندهام» اثری است که نباید از دست بدهید. این کتاب، دعوتی است برای ماندن در لحظه، تأمل در گذشته و شاید، یافتن پاسخی برای پرسشهای بیپایان زندگی.