
وایرالیترین ویدئوی این هفته هم صحنهای بود از سریال «آبان» که غش کردن لاله مرزبان شخصیت آبان اسفندیاری در این سریال را نشان میداد.
بازی خوب جواد عزتی در «وحشی»، بازتاب سکانس غش کردن بازیگر «آبان»، پاسخ رئیس صداوسیما به یک شبهه و نبود یک برنامه کتاب محور برند در تلویزیون نکات خبری این هفته بود.
به گزارش مهر، «هفت روز سیما» عنوان یک بسته خبری-تحلیلی است که در پایان هر هفته به بازخوانی متن و حاشیه اتفاقات خبری صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی میپردازد. همچنین در این بسته، نیمنگاهی هم به شایعات و اخبار غیررسمی داریم و در تلاش هستیم در کوتاهترین زمان ممکن از مهمترین اخبار هفته در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی باخبر شوید.
سه قسمت از سریال «وحشی» پخش شده است و بیشترین برگ برندهای که به چشم خیلیها آمده بازی جواد عزتی بوده است. بازیای که این بار تا حدی از دیگر فیلم و سریالهای جدی عزتی متفاوت است. بازی اش کنترل شدهتر و واقعیتر از «زخم کاری» است و شاید این برای ایفای نقش در فضایی که باز هم قرار است استرس و التهاب و خشم و عصیان را به تصویر بکشد سخت باشد.
جواد عزتی البته در همان فصل اول «زخم کاری» توانمند ظاهر شد، اما شاید استحاله هویتی او از طبقهای که زیست میکرد و تغییراتش گاه با اکتهایی اگزجره هم همراه بود. او در سه قسمت «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی که «فضاسازی» برای قصه، طبقه و شخصیتی که روایت میکند، حرف اول را میزند درست و به اندازه ظاهر شده است.
او در ایفای نقش داوود اشرف و شخصیت پردازی آن فروپاشی دارد، تزتزل دارد، ترس دارد، حماقت دارد، اشتباه در تصمیم گیری دارد، اما سعی دارد این ویژگیها را تا حدی دور از نقشهایی که ایفا کرده است، نشان دهد و البته ممکن است در برخی صحنهها نقشهای مشابه در «زخم کاری»، «شنای پروانه» یا «جاندار» را تداعی کند. با این حال این جواد عزتی که حالا قرار است داوود اشرف باشد برای مخاطب باورپذیر است.
عزتی چندین سال است که در کنار کمدیها توانسته خودش را در نقشهای جدی هم به مخاطب بقبولاند. شاید خیلیها با دیدن اولین تصویر او در فیلم «ماجرای نیمروز» وقتی هنوز دیالوگی نگفته بود، خندیدند، اما با اولین بازی و دیالوگش در نقش صادق مامور امنیتی توانست همان خندهها را سرد و محو کند. حال باید دید ادامه قسمتهای بعدی سریال «وحشی» که احتمالاً طغیان و عصیان این شخصیت قرار است بروز و ظهور بیشتری داشته باشد چطور تصویر میشود و جواد عزتی موفق میشود مخاطبش را میخکوب خود کند؟
وایرالیترین ویدئوی این هفته هم صحنهای بود از سریال «آبان» که غش کردن لاله مرزبان شخصیت آبان اسفندیاری در این سریال را نشان میداد. اصل ویدئو در فضای مجازی چرخید برخی هم آن را با غش کردن برخی دیگر از بازیگران آن هم از نوع کمدین و در سریالهای کمدی تطبیق دادند مثل غش کردن جواد رضویان در سریالهای کمدی مهران مدیری!
سریال «آبان» جدای از ضعفهای جدی که دارد بیشتر به دلیل حواشی قصهای که رگههایی از فیلمفارسی و سریالهای ترکیهای دارد مورد اقبال عموم قرار گرفته است و دیده میشود. رضا دادویی کارگردان سریال است که سابقه طولانی در تئاتر دارد با این وجود بازیها یکدست نیست و وشاید اگر کارگردانی نمیشدند اتفاق بهتری میافتاد، چون شهاب حسینی و امین حیایی بازیهای خوب خود را دارند، اما بازیگری مثل میرسعید مولویان که در چند فیلم اخیر بازیهای موفق و حتی تحسین برانگیزی داشته است اینجا بازیهایی پر از اغراق دارد. بازیهای لاله مرزبان شخصیت اصلی سریالها بیش از همه تو ذوق میزند تا جایی که بازیگر نقش کودک سریال در خیلی از موقعیتها در مقابل او بهتر دیالوگ میگوید و نقش بازی میکند و باورپذیر است!
درباره خود قصه ترکیهای سریال و روابط عجیب و قفلی که در آنها زنان از رابطهای به رابطه دیگر میروند و بیرون میآیند نیز مفصل باید نوشت که در این مقال نمیگنجد.
ابتدای هفته مردم ایران حادثه تلخی را تجربه کردند. حادثهای که گرچه در نقطه جنوبی کشور در بندر شهید رجایی بندرعباس رخ داد، اما تا غرب و شرق و شمال سرزمین را به درد آورد. ابعاد فاجعه در اولین ساعات رخ داده هنوز مشخص نبود و شاید هر ساعت که میگذشت بر بهت و ابهام ماجرا بیشتر افزوده میشد. تا ساعات پایانی روز سانحه نیز هر بار بر تعداد جانباختگان و مجروحان اضافه میشد. طبق معمول اولین پیکان خیلی از رسانهها سمت تلویزیون رفت که با توجه به حادثه تلخی که رخ داده است چرا هنوز برنامههای طنز پخش میکند یا چرا نوار مشکی در گوشه قاب شبکههای سیما نمایش نداده است.
به فاصله دو روز بعد که هم عمق حادثه هم مجروحان و جانباختگان تعدادشان دقیقتر مشخص شد دولت یک روز را در کشور به عنوان عزای عمومی اعلام کرد که صداوسیما هم از نوار مشکی در قاب خود استفاده کرد. پیمان جبلی رئیس صداوسیما روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیئت دولت هم در توضیحاتی به پروتکل صداوسیما در این باره اشاره کرد که شاید برخی هنوز نسبت به آن اطلاعی ندارند. جبلی بیان کرد که «حک نوار مشکی بعد از اعلام عزای عمومی اتفاق میافتد. ما در رأس نمیتوانیم اعلام عزای عمومی کنیم بلکه طبق قانون اعلام آن وظیفه دولت یا نهادهای مسئول است»
حتی استفاده از نوار مشکی هم در دورههای مختلف به گونههای مختلف بهره گیری شده است و برخی از روسای صداوسیما اعتقاد داشتهاند که در همه حوادث نباید نوار مشکی برای همه شبکههای سیما استفاده شود یا به یک باره آنتن تلویزیون نباید با محتوای تم سنگین تغییر کند. با این حال خوب است تلویزیون در همین موارد که نسبت به آن سوال و ابهام وجود دارد زودتر واکنش نشان دهد تا برخی پرسشهای افکار عمومی زودتر پاسخ داده شود.
کمتر از یک هفته دیگر نمایشگاه کتاب آغاز میشود و بزرگترین رویداد کتاب محور کشور در مصلای امام خمینی (ره) تهران با حضور ناشران، کتابفروش ها، نویسندگان و مردم علاقهمند به کتاب برپا خواهد شد.
رادیو این هفته اعلام کرد که قرار است برنامههای مختلفی در شبکههای رادیویی با محور کتاب برقرار شود. صد البته که شبکههای سیما هم معمولاً در آیتمهای کوتاه و مفصل در گزارشها و نماهنگ و خبر به نمایشگاه میپردازند. با این حال خیلی عجیب است که صداوسیما در این سالها حتی یک مورد برنامه کتاب محور نداشته است که بتواند به عنوان برند خود از آن پاسداری کند.
سال گذشته برنامه «داستان شد» با رویکردی ویژه تلاش کرد به کتاب بپردازد ویژه از این حیث که سراغ کارشناس و میزبانانی متفاوت رفت و دکور و استودیو طراحی شد. در هر قسمت هم مهمانانی از چهرههای هنری تا ورزشی و … دعوت شدند و به کتابها و شخصیتهای مختلفی در این برنامه ارجاع داده شد. برنامهای که میزبان اصلی آن بشیر حسینی بود و شاید آنچنان که باید نتوانست توفیق به دست آورد. با این حال همین تجربه هم ادامه پیدا نکرد و آزمون و خطای آن باعث نشد به فصل بعدی برسد و همچنان خود را حفظ کند.
شاید بعد از «کتاب باز» که این روزها تیم آن برنامه در شبکه نمایش خانگی مشغول به فعالیت هستند، بیراه نباشد اگر بگوییم تلویزیون هنوز نتوانسته است یک برنامه کتاب محور برند و در خور بسازد.